حادثه 24 - پسر جوان که در اقدامی هولناک عمهاش را به قتل رسانده و دخترعمهاش را مجروح کرده بود با رضایت پدربزرگش به 8 سال حبس محکوم شد.
این جنایت حدود یک سال قبل در ورامین رخ داد. با اعلام ماجرا به پلیس مشخص شد پسر جوانی مقابل یک آرایشگاه با اسلحه به عمه و دخترعمهاش شلیک کرده است که در این حادثه عمه کشته شد و دخترعمهاش به نام مینا که مجروح شده بود را به بیمارستان انتقال دادند.
مأموران در بررسیها متوجه شدند مقتول زنی ۳۵ ساله به نام لاله است که روز حادثه با خواهرزادهاش، مینا، به آرایشگاه رفته بودند. تحقیق از خانواده این دو نفر نشان داد آنها در آرایشگاه کار میکردند.
پدر مقتول گفت: دخترم لاله از شوهرش جدا شده بود چون شوهرش اعتیاد داشت و مدام بهخاطر کارهای خلاف به زندان میافتاد.
دخترم بههمین خاطر تصمیم گرفت جدا شود، اما شوهرش فکر میکرد دخترم به او خیانت کرده است. لاله با نوهام مینا در آرایشگاه کار میکرد و خرج خودشان را درمیآوردند، هرچند داماد سابقم، رحیم، در زندان است، اما من فکر میکنم او در این قتل نقش داشته، ضمن اینکه نوه پسریام، مهرداد، هم با شوهرعمه سابقش در ارتباط است و من فکر میکنم او هم در این قتل نقش داشته است.
وقتی مأموران مهرداد را بازداشت کردند، او به قتل عمهاش اعتراف کرد و گفت: قصد کشتن دخترعمهام را هم داشتم، اما موفق نشدم. این جوان ۲۵ ساله که دانشجوی رشته حقوق بود، به مأموران گفت: من عاشق مینا بودم. او ۲۲ساله بود و با خالهاش لاله که عمه من هم میشد خیلی دوست بودند و در یک جا کار میکردند وقتی لاله طلاق گرفت شوهرش رحیم که معتاد بود به من گفت: علت این جدایی فساد اخلاقی عمهات بوده است و او مینا را هم مثل خودش فاسد کرده است. اجازه نده با هم باشند.
آنقدر گفت تا عصبانی شدم و به مینا گفتم دیگر با لاله حرف نزند و بیرون نرود اما او قبول نمیکرد عمه بزرگترم - مادر مینا- هم مرا دعوا کرد و گفت اشتباه میکنی. تا اینکه یک روز مینا و لاله را تعقیب کردم و مقابل در آرایشگاه با اسلحه شکاری به سمت آنها شلیک کردم. اول لاله را زدم، بعد خواستم مینا را بزنم که اسلحه گیر کرد.
متهم ادامه داد: زمان حادثه دوستم، سعید، با من بود، چاقویی را از او گرفتم و با چاقو مینا را هم زدم. رحیم شوهرعمهام گفته بود تو قتل را انجام بده، من گردن میگیرم. من هم قبول کردم.
با صدور کیفرخواست هرسه متهم پرونده در شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند. پدر مقتول برای نوهاش درخواست قصاص کرد سپس متهم در جایگاه قرار گرفت او اتهام را قبول کرد و گفت من چون غیرتی شدم نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و شوهرعمهام هم من را تحریک میکرد. سپس سعید پشت میز قرار گرفت و گفت: من نمیدانستم مهرداد میخواهد آنها را بکشد.
رحیم نیز منکر ادعاهای مهرداد شد. اما پس از این محاکمه مدتی بعد پدربزرگ مهرداد از در خواست قصاص نوهاش گذشت و بدین ترتیب مهرداد به 8 سال حبس محکوم شد و شوهرعمهاش رحیم بهخاطر تحریک متهم به ارتکاب جنایت به 3 سال حبس محکوم شد.