حادثه 24 - پسر هشت سالهای که پس از فوت پدرش ناپدید شدهبود در خانه پدر بزرگش پیدا شد و به دستور بازپرس جنایی تحویل مادرش شد.
اواخر اسفندسالگذشته بود که زن جوانی به اداره پلیس رفت و از گم شدن پسر ۸سالهاش به نام شایان شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: شوهرم بیمار بود و در خانه پدریاش بستری بود تا اینکه مدتی قبل فوت کرد. از آن زمان پسرم نیز در خانه پدر بزرگش بود که پس از فوت شوهرم تصمیم گرفتم او را به خانه خودم بیاورم، اما وقتی به خانه پدر شوهرم مراجعه کردم مدعی شدند که شایان برای دیدن من از خانه آنها بیرون رفته و دیگر به خانه برنگشته است. پس از این مأموران پلیس به دستور قاضی دادسرای عمومی منطقه از خانواده پدر شوهر شاکی تحقیق کردند که آنها مدعی شدند نوهشان چند روز پس از مرگ پدرش برای رفتن به خانه مادرش از خانه آنها بیرون رفته است و از آن روز به بعد از او خبری ندارند. بدین ترتیب قاضی پرونده با توجه به اظهارات خانواده پدری شایان برای این خانواده قرار منع تعقیب صادر کرد.
پس از قرار منع تعقیب از سوی قاضی دادسرای عمومی زن جوان به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از خانواده پدر شوهرش به اتهام آدمربایی پسر هشتسالهاش شکایت کرد.
زن جوان به قاضی احسان زمانی، بازپرس شعبهششم گفت: شوهرم بیماری قلبی داشت که اسفندماه حالش بدتر شد و تصمیم گرفت به خانه پدریاش برود و مادرش از او پرستاری کند. از سوی دیگر پسرم، شایان هم که به خاطر بیماری کرونا مدرسهاش تعطیل بود همراه پدرش به خانه پدر بزرگش رفت تا اینکه شوهرم به خاطر همان بیماری فوت کرد. پس از مراسم خاکسپاری و عزاداری به خانهام برگشتم، اما شایان گفت که پیش پدربزرگش میماند و من هم قبول کردم. چند روز قبل به خانه پدر شوهرم رفتم و از آنها خواستم پسرم را تحویل من بدهند که همگی مدعی شدند شایان برای آمدن به خانه من از خانه آنها خارج شده است. ابتدا حرفهای آنها را باور کردم و برای پیدا کردن پسرم به همه جا سر زدم و حتی به خانه دوستان و بستگان هم رفتم، اما خبری از شایان پیدا نکردم و الان احتمال میدهم برادر و خواهر شوهرم به خاطر اختلافاتی که با من دارند فرزندم را به مکان نامعلومی برده و مخفی کردهاند که با من زندگی نکند.
بدین ترتیب این بار پرونده به دستور بازپرس جنایی برای بررسی در اختیار تیمی از کارآگاهان ادارهیازدهم پلیسآگاهی قرار گرفت و کارآگاهان هم در نخستین گام اعضای خانواده پدری شایان را به اداره پلیس احضار کردند و مورد بازجویی قرار دادند.
یکی از اعضای خانواده پدری شایان در بازجوییها راز گم شدن پسر هشتساله را بر ملا کرد و گفت که شایان مدت زیادی است در خانه آنها زندگی میکند و دوست ندارد که به خانه مادرش برود.
وی گفت: پسرم و همسرش با هم اختلاف داشتند تا اینکه پسرم بیماری قلبی گرفت و قرار شد برای پرستاری به خانه ما بیاید و او هم همراه پسرش به خانه ما آمد. متأسفانه پسرم فوت کرد که تصمیم گرفتیم از تنها یادگار او نگهداری کنیم. به همین خاطر به شایان گفتیم که دوست دارد پیش ما زندگی کند یا پیش مادرش که خودش قبول کرد با ما زندگی کند. مادرش اصرار داشت او را پیش خودش ببرد و شایان هم با میل قلبی خودش پیش ما ماند و از آنجایی که خیلی او را دوست داشتیم به مادرش دروغ گفتیم و الان هم پشیمانیم. وی در پایان گفت: الان شایان در خانه ما است و اگر مادرش بخواهد شایان را به او تحویل میدهیم.
بدین ترتیب شایان با دستور قاضی احسان زمانی تحویل مادرش داده شد و پرونده کودک گمشده بسته شد.