عکس: حادثه 24
حادثه 24 - قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ، پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه و بررسی دقیق پرونده قتل «حدیثه کوچولو» ، مُهر قصاص نفس را پای این پرونده جنایی کوبیدند.
ماجرای این پرونده هولناک جنایی، از پانزدهم دی سال گذشته هنگامی آغاز شد که کارکنان بیمارستان امدادی شهید کامیاب مشهد، در میان بهت و ناباوری، پیکر زخم آلود دختر شش ساله ای را به بخش مراقبت های ویژه انتقال دادند. آثار وحشتناک کودک آزاری با سیم داغ و سیگار بر پیکر نحیف «حدیثه» رخنمایی می کرد اما دخترک از شدت سوزش جراحت هایش به کما رفت و دیگر دردی را در بدنش حس نمی کرد! زوج جوانی که دخترک را به بیمارستان برده بودند، ادعا داشتند که «حدیثه» بر اثر واژگون شدن ظرف آبجوش از روی اجاق تک شعله، دچار سوختگی شده است اما زخم های دایره ای شکل روی بدن لطیف کودک حکایت از آن داشت که فردی سیگار روشن را روی بدن «حدیثه» خاموش کرده است و ...
لحظاتی بعد کادردرمانی موضوع را به اورژانس اجتماعی بهزیستی اطلاع دادند و بدین ترتیب نیروهای امدادی درحالی ماجرای وحشتناک کودک آزاری را به قاضی ویژه قتل عمد اعلام کردند که پزشکان معالج از بهبودی دخترک قطع امید کرده بودند و او دچار مرگ مغزی شده بود.
درحالی که با دستورات ویژه قاضی کاظم میرزایی، بازجویی از زوج جوان درباره آثار شکنجه های هولناک روی پیکر دخترک آغاز شده بود، «حدیثه» دیگر چشمانش را باز نکرد و با همه زجرهایی که در سن کودکی تحمل کرده بود، به جهان باقی شتافت.
«سیاوش» مرد 30 ساله ای که خود نیز سه فرزند خردسال دارد، قصه های متفاوتی را برای فرار از اتهام قتل و کودک آزاری بازگو کرد و مدعی شد که نقشی در مرگ «حدیثه» نداشته است. او گفت: «حدیثه» دختر من نیست! او را چند هفته قبل از یک زن گدا در پنجراه مشهد گرفتم تا از او نگهداری کنم! ولی آن دختر معتاد به مواد مخدر صنعتی بود و مواد مخدر مرا سرقت می کرد! که گاهی مجبور می شدم او را تنبیه کنم!
در پی اعتراف صریح مرد 30 ساله به شکنجه «حدیثه» ، در مراحل تحقیق و بازسازی صحنه جنایت که در حضور قاضی میرزایی صورت گرفت، کیفرخواست این پرونده جنایی با صدور دستورات ویژه و حمایتی از سوی قاضی غلامعلی صادقی (دادستان وقت مرکز خراسان رضوی) صادر شد چرا که پدر و مادر واقعی «حدیثه» در مراحل دادرسی شناسایی نشدند بنابراین مدعی العموم به عنوان تکیه گاه محکم قانونی، حامی این کودک زجرکشیده و بی پناه شد.
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، این پرونده جنایی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارجاع شد و توسط قضات با تجربه دادگاه مورد بررسی های دقیق و کنکاش های قضایی قرار گرفت.
در جلسات دادگاه که به ریاست قاضی جواد شاکری (رئیس) و قاضی هادی دنیا دیده (مستشار دادگاه) برگزار شد، سیاوش (متهم به قتل) تلاش کرد تا آثار شکنجه های مخوف را به توهمات ناشی از مصرف مواد مخدر صنعتی ارتباط دهد.
او که در حضور وکیل مدافع خود سخن میگفت، خطاب به قضات دادگاه گفت: «حدیثه» یک پلنگ بود! و به پاتوق های خلافکاران رفت و آمد داشت! اگر من روزی دو گرم شیشه (مواد مخدر صنعتی) می خریدم او نیم گرم از آن را مصرف می کرد!
من او را فقط یک بار با سیم داغ تنبیه کردم چرا که مواد مخدرم را دزدیده بود!
در این هنگام قاضی شاکری با اشاره به گزارش پزشکی قانونی خطاب به متهم گفت: اما شما بیش از 40 بار حدیثه را با سیم داغ سوزانده اید و بیش از 30 بار نیز آتش سیگار را روی اندام حدیثه (مقتول) خاموش کرده اید؟ همه این ها به جز موارد سوختگی با آب جوش است! چه دفاعی دارید؟ متهم پاسخ داد او به دلیل سوزش زخمهایش شب ها از خواب می پرید و جیغ می کشید که من عصبانی می شدم! شب حادثه نیز حدود ساعت 3:30 بامداد بود که دوباره از خواب پرید و من برای آن که عفونت زخم های روی بدنش را تمیز کنم، او را زیر دوش حمام بردم ولی نفهمیدم که آب داغ را باز کرده ام! به همین دلیل حدیثه جیغ می کشید که من با پشت دست به دهانش کوبیدم و او را به داخل آشپزخانه بردم و مقداری پماد روی سوختگیهایش مالیدم ولی او دچار تشنج شد. در این هنگام همسرم را بیدار کردم و دخترک را به بیمارستان رساندیم! ولی «حدیثه» معتاد بود و خودش با سیگار بدنش را سوزانده است! و من نقشی در آن نداشتم!
در ادامه جلسه محاکمه متهم به قتل حدیثه، قاضی دنیادیده نیز براساس سال ها تجربه قضایی، متهم را در تنگنای سوالات فنی و تخصصی قرار داد به گونه ای که متهم فقط در برابر این سوالات سکوت می کرد چرا که می دانست هر پاسخی به این سوالات، او را در مخمصه ای می اندازد که خروج از آن با هیچ قصه و داستان سرایی های دروغین امکانپذیر نخواهد بود.
جلسات محاکمه این متهم سنگدل در حالی با آخرین دفاعیات وی و وکیل مدافعش به پایان رسید که طبق ماده 356 قانون مجازات اسلامی، معاون اول قوه قضاییه و با پیگیری های مجدانه قاضی صادقی (رئیس کل دادگستری خراسان رضوی) به عنوان ولی دم «حدیثه» برای متهم این پرونده جنایی تقاضای قصاص کرده بود.
قضات باتجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پس از استماع دفاعیات متهم و با توجه به محتویات پرونده، گزارشهای پزشکی قانونی و نیروی انتظامی، در نهایت رای خود را درباره این پرونده درحالی صادر کردند که با ریزبینی خاصی به همه موارد مطرح شده از سوی متهم و وکیل وی پاسخ دادند.
بنابر رای صادر شده، سیاوش به اتهام ارتکاب قتل عمد به قصاص نفس، به جرم کودک آزاری به تحمل شش ماه زندان و به خاطر ایجاد جراحت ها و سوختگی های عمدی به پرداخت 118 درصد دیه (که بیشتر از دیه کامل یک مرد مسلمان است) محکوم شد.
در بخشی از رای قضات دادگاه بنا به ادعای کودک آزاری متهم در پی توهمات ناشی از مصرف مواد مخدر آمده است: اگر این ادعا حقیقت داشته باشد پس چرا سه فرزند دیگر متهم که تقریبا همسن و سال های حدیثه هستند هیچ گاه مورد شکنجه با سیگار و سیم داغ قرار نگرفته اند و این موارد فقط روی پیکر حدیثه رخ داده است؟! از سوی دیگر نیز قضات دادگاه کیفری یک خراسان رضوی با استدلالهای دقیق، سطور اوراق این پرونده جنایی را درباره آثار ضربات وارد شده به سر مقتول، مورد کنکاش های قضایی قرار دادند و در نهایت بدون توجه به احساسات و با استنادات ریزبینانه قضایی و با ادله محکم قانونی، مهر قصاص نفس را پای این پرونده جنایی کوبیدند چرا که رای صادر شده از سوی شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است.