مادر جوان به چند بیمار نیازمند زندگی بخشید

دخترش را بوسید ،دست نوازش روی سرش کشید و از او خداحافظی کرد. قرار بود فقط چند ساعت از او دور باشد اما آن تصادف مرگبار باعث شد این آخرین دیدار مادر و دخترک خردسال باشد. مادری که با اعلام مرگ مغزی او و رضایت خانواده اش اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند عمر دوباره ای بخشید.
تاریخ: 10 دی 1398
شناسه: 28197

حادثه 24 -  دخترش را بوسید ،دست نوازش روی سرش کشید و از او خداحافظی کرد. قرار بود فقط چند ساعت از او دور باشد اما آن تصادف مرگبار باعث شد این آخرین دیدار مادر و دخترک خردسال باشد. مادری که با اعلام مرگ مغزی او و رضایت خانواده اش اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند عمر دوباره ای بخشید.

خترش را بوسید ،دست نوازش روی سرش کشید و از او خداحافظی کرد. قرار بود فقط چند ساعت از او دور باشد اما آن تصادف مرگبار باعث شد این آخرین دیدار مادر و دخترک خردسال باشد. مادری که با اعلام مرگ مغزی او و رضایت خانواده اش اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند عمر دوباره ای بخشید.

پنجم دی ماه بود که پریسا عقیلی 27 ساله تصمیم گرفت با یکی از دوستانش به مزار پدر و مادرش برود و برای آنها فاتحه ای بخواند. اوایل صبح بود که دخترش عسل را به خانه خواهرش بود .قرار بود فقط چند ساعت از او دور باشد.

پریسا دخترش را بوسید و دست نوازشی روی سرش کشید،از او خداحافظی کرد و قول داد که خیلی زود بازگردد. به این ترتیب بود که زن جوان و دوستش به راه افتادند . زیارت اهل قبور که تمام شد نزدیک ظهر بود، فرصتی داشتند تا دو دوست در کنار به یک رستوران در جاده چالوس بروند و ناهار بخورند اما غافل از اینکه چه حادثه ای مرگباری در انتظار آنهاست .

احمد رضایی همسر پریسا ماجرا را اینطور بازگو می کند:

بعدازظهر بود که مشغول انجام کاری بودم که باجناقم تماس گرفت . صدای لرزان او را که شنیدم دل شوره گرفتم. باجناقم گفت پریسا تصادف کرده و او را به بیمارستان شهید باهنر منتقل کردند. باشیندن این خبر دنیا روی سرم خراب شد. آن موقع تهران بودم ،با عجله خودم را به بیمارستان رساندم . تا آن لحظه می دانستم که پریسا تصادف کرده اما اینکه شدت تصادف به چه حدی بوده و در چه وضعیتی قرار دارد هنوز برایم مشخص نبود . در تمام مسیر فقط دعا می کردم خدا پریسا را دوباره به ما برگرداند.

مرد جوان ادامه می دهد: وارد بیمارستان که شدم و سراغ همسرم را گرفتم متوجه شدم اوضاع از آن چیزی که فکر می کردم وخیم تر است . پریسا یک بار از دست رفته بود و پزشکان موفق شده بودند او را احیا کنند. وقتی پیگیر ماجرا شدم هرکسی یک داستانی برایم تعریف کرد اما آن چیزی که مشخص است دوست همسرش که گواهینامه نداشته پشت فرمان بود و سر یکی ازپیچ ها کنترل خودرو را از دست می دهد و به طرف دیگر جاده می رود. همان موقع یک نیسان هم که در مسیر روبه رو بوده به شدت به خودروی آنها برخورد می‌کند. متاسفانه در این اتفاق همسرم به شدت آسیب می بیند اما دوستش وقتی همان موقع صحنه را ترک می کند و طوری وانمود می شود که همسرم پشت فرمان بوده.

 وی می گوید: یک روز بعد پریسا را به بیمارستان شهید مدنی کرج منتقل کردند،پزشکان معتقد بودند او از ناحیه سر به شدت آسیب دیده و ضریب هوشیاری اش پایین است . با این حال امیدوار بودم و از خدا می خواستم تا او را برای من و دختر هفت ساله ام عسل نگه دارد. اما متاسفانه پس از چند روز هیچ بهبودی در وضعیت همسرم پیدا نشد و سرانجام مرگ مغزی او را اعلام کردند.

مرگ مغزی پریسا اعلام شد و به این ترتیب تیم رضایتگیری واحد فراهم آوری اعضای پیوندی برای گرفتن رضایت خانواده او فعالیت خود را آغازکردند .

همسر پریسا می‌گوید: وقتی درباره اهدای اعضای بدن هسرم صحبت کردند به خاطر آوردم مدتی قبل وقتی در حال تماشای یک سریال بودیم و در آن سریال حرف از اهدای عضو شد پریسا گفت واقعا اگر اعضای بدن یک بیمار مرگ مغزی بتواند جان چند نفر را از مرگ حتمی نجات دهد خیلی خوب است .همین حرف پریسا که به خاطر آوردم باعث شد برگه رضایتنامه را اهدا کنم ،چون مطئن هستم روح همسرم در آرامش خواهد بود و خود او هم از این تصمیم رضایت دارد.

دکتر ساناز دهقانی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینای تهران می گوید: با اعلام رضایت اولیای دم ،بیمار مرگ مغزی از بیمارستان شهید مدنی کرج به بیمارستان سینا منتقل شد .

وی در ادامه گفت: با تلاش کادر پزشکی کبد و نسوج این بیمار مرگ مغزی به چند بیمار نیازمند اهدا شد.

در همین رابطه