قاضی کشکولی از زهرا نجفی خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و صحنه قتل را تشریح کند.
زهرا نجفی با قرار گیری در جایگاه گفت: با آقای آقا زاده راننده پدرم و همسرم به درب منزل پدرم مراجعه کردیم و هرچه در زدیم کسی پاسخ نداد به همین دلیل با کلید در را باز کردیم و پسر بچهای در داخل خانه دیدیم که ابتدا تصور کردیم این پسر کارگر ساختمان است و بعد آقای آقازاده گفتند که این فرد پسر خانم استاد است.
زهرا نجفی گفت: اولین عکس را از خانم استاد که در داخل وان حالت نشسته داشتند گرفتم وبعد با اورژانس تماس گرفتیم و جسد را ماساژ قلبی دادیم که با دیدن پوکهها متوجه شدیم خانم استاد فوت کرده است.
وی افزود: کف حمام بیشترین خون ریخته شده بود و داخل وان خون کمتری بود.
قاضی خطاب به زهرا نجفی گفت: صحبتهای امروز شما را صحبتهای قبلی مغایرت دارد.
در ادامه قاضی علیرضا ببری داماد نجفی را به جایگاه احضار کرد.
علیرضا ببری در توضیح صحنه قتل گفت: داخل وان خون کمتری بود به گونهای وارد وان شدم لباسم خونی نشد.
در ادامه قاضی از آقازاده راننده نجفی خواست تا در جایگاه قرار بگیرد.
آقازاده در توضیح صحنه گفت: زمانی که وارد خانه شدیم اتاقها را گشتیم و بعد وارد حمام شدم و خون و جسد خانم استاد را دیدم و از خانه خارج شدم مهیار را هم کشیدم و از خانه خارج کردم که لباسش پاره شد.
در ادامه قاضی تا ساعت یک اعلام تنفس کرد.