حادثه 24 - مردی که از یکسال قبل به اتهام قتل دوستش در بازداشت به سر میبرد، مدعی است که مقتول قصد تعرض به همسرش را داشته است.
این پرونده از دهم شهریور سال قبل و همزمان با کشف جسدی سوخته حوالی شهر ری به جریان افتاد. تحقیقات بعدی پلیس پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی نشان داد که مرد جوان ابتدا با ضربات چاقو به قتل رسیده و سپس سوزانده شدهاست. مأموران پلیس همچنین موفق شدند هویت جسد را که متعلق به مردی ۳۸ساله به نام جلیل بود، شناسایی کنند. جلیل از مدتی قبل به مصرف مواد اعتیاد پیدا کرده و همراه پدر و مادرش زندگی میکرد. در جریان بررسی تماسهای مقتول مشخص شد که او آخرین بار با یکی از دوستانش که علی بود قرار ملاقات داشتهاست. علی ۳۹ساله وقتی مورد تحقیق قرار گرفت گفت که از ماجرای قتل دوستش خبر ندارد. او گفت: من قبول دارم که روز حادثه با جلیل قرار ملاقات داشتم، اما بعد از آن از هم جدا شدیم و دیگر از او خبری ندارم. علی در تحقیقات فنی، اما به قتل اعتراف کرد و گفت با همدستی دوستش مرتضی مرتکب جنایت شدهاست که همدست او هم بازداشت شد. با کامل شدن تحقیقات بازپرس علی را به اتهام مباشرت در قتل و مرتضی را به اتهام معاونت در قتل مجرم شناخت و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده فرستاده شد. روز گذشته بعد از اینکه قاضی رسمیت جلسه را اعلام کرد اولیایدم گفتند که خواستهشان قصاص است.
سپس علی در جایگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: من و جلیل رابطه دوستی عمیقی با هم داشتیم. من متأهل و صاحب همسر و فرزند بودم، اما جلیل مجرد بود. با این حال من رابطه دوستیام را با او حفظ کردهبودم و به خانه ما رفت و آمد داشت. متهم گفت: من و جلیل هر دو در کار خرید و فروش لباس کار میکردیم تا اینکه من برای خرید لباس راهی ترکیه شدم. بعد از برگشت همسرم به من گفت که جلیل به او نظر دارد و خواست دیگر او را به خانهام راه ندهم. من به حرف همسرم توجه نکردم و از دوستم طرفداری کردم. به همسرم گفتم که تو اشتباه میکنی و دچار سوءظن به جلیل شدهای. متهم ادامه داد: چند روز بعد از آن دوستم به خانه ما آمده بود. من برای آب دادن گلهای حیاط اتاق را ترک کردم. داشتم به گلها آب میدادم که همسرم سراسیمه از اتاق خودش را به من رساند و گفت که جلیل به او نظر دارد و خواست او را از خانه بیرون کنم که من دوباره از دوستم طرفداری کردم!
متهم گفت: از آن روز به بعد وقتی جلیل به خانه ما میآمد همسرم خانه را ترک میکرد. همسرم به من میگفت که بیغیرت هستم و به جای حمایت از او جانب رفیق خیانتکارم را میگیرم. او گریه کرد و قسم خورد که جلیل برای دوستی و برقراری رابطه با او اصرار دارد. یک شب هم همسرم مدام درخواب جلیل را فحش میداد و میخواست که او دست از سرش بردارد. وقتی همسرم را بیدار کردم او به صورتم تف انداخت. من خواستم با هم حرف بزنیم که سکوت کرد. من آنجا به همسرم قول دادم که از جلیل انتقام بگیرم. فردای آن روز با جلیل تماس گرفتم و خواستم با هم به تفریح برویم که قبول کرد. بعد با دوستم مرتضی که دوست مشترکمان بود تماس گرفتم و با موتور او به دنبال جلیل رفتیم. او را سوار کردیم و به جایی خلوت حوالی شهر ری رفتیم. مرتضی از نیت من خبر نداشت. در فرصتی مناسب چاقو کشیدم و از جلیل خواستم درباره رفتاری که با همسرم داشته توضیح دهد. او ترسیده بود و چیزی نمیگفت. دوستم به همسرم نظر داشت. او خیانت کرده بود و باید او را تنبیه میکردم. من عصبانی بودم و به او حمله کردم و با چند ضربه او را به قتل رساندم. بعد هم بطری بنزین را رویش ریختم و کبریت کشیدم.
در ادامه مرتضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از نیت علی خبر نداشتم. وقتی با هم درگیر شدند سعی کردم که آنها را جدا کنم، اما حادثه خیلی سریع اتفاق افتاد. هیئت قضایی بعد از شنیدن دفاعیات دو متهم وارد شور شد.