حادثه 24 - مرد مزاحم که به پیشنهاد زنی جوان به یکی از دوستان وی تعرض کرده‌است از سوی قضات دادگاه به اعدام محکوم شد.
۲۰شهریور‌سال۹۷، زن ۳۵ساله به نام نیلوفر به اداره پلیس رفت و از مرد جوانی به اتهام اذیت و آزار شکایت کرد. او به مأموران گفت: «شوهرم محل کار بود و من و فرزند خردسالم در خانه استراحت می‌کردیم. ساعتی قبل پسر جوانی با کلید در خانه‌ام را باز کرد و با تهدید چاقو در حالیکه فرزندم خواب بود مرا آزار داد.»
با طرح این شکایت زن جوان به پزشکی قانونی فرستاده شد و با تأیید ادعای شاکی تحقیقات برای دستگیری پسر جوان آغاز و چند روز بعد بازداشت شد. پویا ۲۱ساله چند روز بعد از حادثه بازداشت شد. او به پلیس آگاهی منتقل و با اقرار به جرمش مدعی شد به دستور زنی به نام فرزانه به خانه شاکی رفته و او را آزار داده است.
با اظهارات متهم، فرزانه نیز بازداشت شد. او در شرح ماجرا گفت: «سال‌ها قبل با نیلوفر دوست بودم و با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. او با رفتارهایش باعث اختلاف بین من و شوهرم شد تا جائیکه اختلاف‌ها شدت گرفت و زندگی‌ام از هم پاشید.» آن زن ادامه داد: «کینه نیلوفر را به دل گرفتم و با او قطع رابطه کردم تا اینکه با پویا آشنا شدم و از او خواستم برای آن زن ایجاد مزاحمت کند، اما هرگز نخواستم او را آزار دهد.»
بعد از ثبت اظهارات، پویا به اتهام تعرض، تهدید با چاقو و ورود غیرمجاز به خانه و فرزانه به اتهام معاونت در این جرائم روانه زندان شدند و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
دو متهم در اولین جلسه رسیدگی به پرونده به ریاست قاضی کیخا پای میز محاکمه قرار گرفتند. بعد از اعلام رسمیت جلسه، ابتدا شاکی در جایگاه ایستاد و در طرح شکایت خود گفت: «مدتی بود قصد فروش خانه‌مان را داشتیم و در فضای مجازی آگهی داده بودیم. روزی در غیاب همسرم، دو نفر برای بازدید خانه آمدند که بعد‌ها متوجه شدم یکی ازآن‌ها پویا است. پویا فردای بازدید بار دیگر به منزلمان آمد و گفت قصد عکسبرداری از داخل خانه را دارد. مخالفت کردم و به او گفتم خودم عکس‌ها را می‌گیرم و برایش می‌فرستم. آنجا بود که مزاحمت‌های پویا شروع شد و همچنان ادامه داشت تا اینکه شماره‌ام را مسدود کردم.»
شاکی ادامه داد: «روز حادثه در خانه همراه فرزندم استراحت می‌کردم که پویا با کلید در خانه را باز کرد و وارد خانه شد. ابتدا فکر کردم همسرم است، اما با دیدن پویا، او با چاقو مرا تهدیدکرد. مقاومت کردم، اما او....»
شاکی در حالیکه اشک می‌ریخت، گفت: «این حادثه روحیه‌ام را آزرده است و جلوی خانواده‌ام شرمنده‌ام. دیگر نمی‌توانم در خانه تنها بمانم. برای مرد جوان درخواست اشد مجازات دارم.»
بعد از درخواست شاکی مرد جوان در جایگاه ایستاد و در دفاع از خود گفت: «بعد از آشنایی با فرزانه او می‌گفت نیلوفر عامل همه بدبختی‌هایش است. این شد که از من خواست او را تنبیه کنم.» متهم در آخرین دفاعش گفت: «من گول حرف‌های فرزانه را خوردم و به درخواست او وارد خانه شاکی شدم.»
در ادامه زن جوان که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه ایستاد و گفت: «آدرس خانه شاکی را برای انتقام گرفتن به پویا دادم، اما نخواستم به او تعرض کند.»
در پایان هیئت قضایی بعد از شور، پویا را به اعدام و به خاطر تهدید با چاقو به دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و به اتهام ورود غیرمجاز به خانه شاکی به سه سال حبس محکوم کرد. هیئت قضایی همچنین فرزانه را به اتهام معاونت در این جرائم به ۱۰سال و شش‌ماه حبس محکوم کرد.