حادثه 24 - نه در کلاسهای هنری با شهریههای آنچنانی شرکت میکرده و نه معلم خصوصی و استاد خاصی، هنر او را کشف کرده است. خودش میگوید همهچیز از یک نمکدان در آشپزخانه شروع شد و استعداد در نقاشی با شن را نخستینبار با نمکپاشی روی میز حین آشپزی کشف کرده است.
این یعنی یک زن میتواند حتی در کنج آشپزخانه هم خودش را پیدا کند و با هنرمندی تمام و با استفاده از شن ناچیز، خالق تصاویری دیدنی شود که هر یک حماسهای را روایت میکند. فاطمه عبادی با این هنر خاص خود توانست در نخستین دوره مسابقات استعدادیابی ایرانی که با عنوان «عصر جدید» از شبکه 3سیما پخش میشود شرکت کرده و گوی سبقت را از رقیبانش برباید. در این برنامه این هنرمند 30ساله، نقاشیهای بسیار مفهومی و زیبا با شن رسم کرد که همه تماشاگران و بینندگان تلویزیون و این مسابقه را شگفتزده کرد. او مانند جادوگری ماهر و چیرهدست سرانگشتانش را همچون قلممو روی شنها بازی میدهد تا صحنههایی بیبدیل خلق کند. همین هنرنمایی بانوی بندر ماهشهری موجب شد تا او نفر نخست این رقابت با رأی مردمی ۶میلیون و ۵۴۴ هزار و ۹۶۴ نفر، عنوان استعداد برتر و جایزه ۵۰۰میلیونی را از آن خود کند. با او گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
بهنظر شما جامعه بسترهای لازم برای شکوفایی استعدادهای بانوان را دارد؟ درباره توانایی پیشیگرفتن زنان در عرصههای مختلف برایمان بگویید.
مسابقه عصر جدید بستر را برای همه فراهم کرده بود و این خانمها هستند که باید دست بجنبانند و برای عرضه هنر یا استعدادهای مختلف خود در مسابقه شرکت کنند. برای مثال در این دوره از رقابتها بانوان واقعا خوش درخشیدند. خیلی از خانمها فکر میکردند بعضی از ورزشها یا هنرهایی را نمیتوانند در این برنامه تلویزیونی اجرا کنند که خوشبختانه این بانوان با هنرنماییشان واقعا راه را برای همه هموار کردند. من خودم از تماشای هنر آنها از شبکه ۳ سیما لذت بردم و خوشحال شدم. بهنظرم در برنامه بعدی عصرجدید ما شاهد حضور پررنگ و پرشور بانوان در عرصههای مختلف خواهیم بود.
شما یک مادر هستید و در کنار انجام مسئولیتهای همسرانه و مادرانهتان، فعالیتهای هنری خود را دنبال کردید. کار سختی نیست؟
بسیاری از خانمها تصور میکنند داشتن وظایف مادری و همسری آنها را محدود کرده و نمیتوانند در رشته مورد علاقهشان فعالیت کنند که بهنظر من این تصور درست نیست. من خودم روزها سعی میکردم وظایف مادری و همسریام را به خوبی انجام دهم و شبها به فعالیتهای هنریام برسم. خیلی وقتها از زمان استراحت خودم برای این کارها گذشتم اما خوشبختانه بعد از سالها تلاش، نتیجه کارم را دیدم. به عقیده من یک خانم موفق میتواند هم وظایف مادری و همسری خودش را به خوبی انجام دهد و هم به علاقهمندیهایش برسد.
شما رشته تخصصیتان گرافیک است اما در زمینههای مختلف نقاشی آثار بیبدیلی خلق کردید. از علاقه و استعدادتان به هنر نقاشی برایمان بگویید.
بله رشته دانشگاهیام گرافیک است اما شغل و حرفه اصلیام نقاشی است و در همه رشتههای نقاشی دستی دارم؛ نقاشی روی سفال، نقاشی دیواری، نقاشی روی چوب و سنگ، نقاشی سهبعدی با حنا، طراحی سریع از چهره و... .
چطور شد به نقاشی روی شن علاقهمند شدید؟
شروع فعالیت من در این رشته ماجرای خیلی جالب و خندهداری بود. علاقه من به این رشته از نمکدان خانه شروع شد. هر خانمی در آشپزخانهاش به نبوغی میرسد. خانمی که پا به آشپزخانه میگذارد و غذا میپزد خودش یک هنرمند است. کار من هم واقعا از نمک شروع شد. البته زمینههای نقاشی هم از کودکی داشتم ولی نمیدانم میتوانم عنوان هنرمند را روی خود بگذارم یا نه. اما به عقیده من کسی که ادعا میکند در یک رشته هنری فعال است و کار هنری میکند زندگیاش هم باید متفاوت باشد. برای مثال من و پسرم گاهی کارتن شانه تخممرغ را در آب و چسبچوب خرد کرده و خمیر مجسمهسازی درست میکنیم و با هم مجسمه میسازیم و با هم از این کار لذت میبریم. برای من تمام محیط اطرافم یک تصویر نقاشی است و به هنرجویانم همیشه توصیه میکنم به اطراف و طبیعت با دقت بیشتری نگاه کنند.
رشته نقاشی روی شن یا با شن را چطور فرا گرفتید؟ کلاس خاصی رفتید؟
در رشتههای طراحی نقاشی رنگروغن و... زیر نظر اساتید مختلف آموزش دیدم از همینجا از اساتید بزرگوارم تشکر کنم اما برای آموزش نقاشی با شن هیچ کلاسی نرفتم چون کلاس و استادی هم نبود. نهتنها در شهر ما بلکه در کشور این کلاس خاصی نیست. البته خارج از کشور این رشته سالهاست بهصورت جدی به نام «سند ارت» تدریس میشود در تلنتهای کشورهای مختلف خیلی مقامآور بوده است. اما در کشور ما تقریبا ۲ یا ۳ سالی است که بهصورت جدی دنبال میشود و پیشینه زیادی ندارد. من باافتخار، تمام تلاشم را میکنم تا سال آینده چه برای مسابقه عصر جدید و چه برنامه دیگر آموزش بدهم چون علاقهمند به این رشته زیاد است و امیدوارم در برنامههای بعدی مقامآوران زیادی در بحث شن داشته باشیم.
هنر شما درونمایه اجتماعی داشته و دغدغههای جامعه را به بهترین شکل نمایش داده. از انتخاب این موضوعات برایمان بگویید. ایده شخصی است یا کسی راهنماییتان میکند؟
هنرمند بااحساساش حرف میزند و من سعی کردم این موضوع را در آثارم بگنجانم. حال این احساس میتواند معضلات اجتماعی را در بربگیرد یا بحث مادر و اهدای عضو باشد. در زمینه اهدای عضو بسیار کار شده است اما من تلاش کردم بهگونه دیگری به این موضوع بپردازم. من معتقدم علاوه بر تکنیک باید به پیام و عمق کار هم توجه کنم تا در قلب و ذهن مخاطب ماندگار باشد. من میتوانستم یک نقاشی زیبا بکشم و خیلیها پیشنهاد دادند که چهره داورها را بکشم و میگفتند خیلی هم جواب میگیرم اما من دوست داشتم کارم عمق داشته باشد و صرف یک کار با تکنیک بالا اما عمق کم، اثرگذاری ماندگاری نخواهد داشت. از اینرو سعی کردم تکنیکهای جدیدتر و قویتر در هر مرحله ارائه دهم. برای مثال به عقیده کارشناسان نقاشی، کار آخرم از نظر تکنیک و احساس ۳برابر کار قویتری بود زیرا تلاش کردم علاوه بر احساس، از تکنیکهای بیشتری استفاده کنم و تفاوت ظاهری هم در کار احساس شود.
چه شد که در برنامه عصر جدید شرکت کردید؟
خیلی از دوستان پیشنهاد داده و تشویق کردند. تا آن لحظه که شرکت کردم خودم را باور نداشتم و این مسابقه خیلی کمک کرد تا اعتماد به نفس پیدا کنم. اما اصلا فکر نمیکردم که بین این همه هنرمند و افراد بااستعداد نفر اول شوم. میدانم که لطف خدا و کمک هموطنانم بوده است و من از همه مردم عزیزمان که به من رأی دادند ممنونم.
شما از بندر ماهشهر از شهرهای نهچندان پر امکانات استان خوزستان دست پر به برنامه عصر جدید آمدید، خلاقانه هنرنمایی کرده و با افتخار برگزیده شدید. بهنظر میآید مشکلات و کمبودها، شما را در این مسیر دلسرد نکرده است. اینطور نیست.
همیشه در شهرهای کوچک محدودیت هست اما محرومیتها دلیلی بر کمکاری نیست و اتفاقا هر جا محدودیت و محرومیت بوده افراد موفق بیشتری پرورش یافتهاند. مثلا در همین شهر ما قهرمانان و هنرمندان بسیاری زندگی میکنند و افتخارات کشوری و جهانی آفریدند. حالا که صحبت از بندر ماهشهر شد بد نیست از همشهریانم تشکر کنم. مردم خوزستان سنگتمام گذاشتند؛ بهویژه بندر ماهشهریها واقعا حمایت کردند. ما اصالتا عرب هستیم و همزبانهای عرب هم حمایت خوبی داشتند. حتی خیلی از هواداران خارج از کشور به من پیام میدادند و میگفتند ما نمیتوانیم روبیکا را نصب کنیم و چگونه میتوانیم به شما رأی بدهیم.
در تاریخ ایران این میزان رأی مردمی به یک بانو بینظیر است. این برنامه و برگزیدهشدنتان مسیر زندگیتان را تغییر خواهد داد؟
دوست دارم تا همیشه خلوت خودم را داشته باشم. پیشنهادهای خیلی خوبی به من شده که میتواند مسیر زندگیام را تغییر دهد. در همین زمینه در شهر تهران زمینههای کاری زیادی فراهم شده است اما من خیلی راغب نیستم که از شهر خودم دور شوم. البته برای پیشرفت کار، آموزش و هنرآموزی به شهرهای مختلف سفر میکنم اما دوست دارم در شهر خودم بمانم و هنرم را در مسیر همیشگی خودم و برای هماستانیهای خودم خرج کنم. آموزشگاه کوچکی در بندر ماهشهر دارم که آنجا به علاقهمندان آموزش میدهم و فضای صمیمی و دوستانهای با هم داریم.
خانواده چقدر در این مسیر همراهیتان کرد؟ همسرتان مخالفتی با فعالیتهای شما ندارد؟
آقا احمد همیشه در زندگی هنریام یاریرسان بوده است و همیشه گفتهام وقتی کاری را انجام میدهم بیشترین تشویق را از سوی احمد میبینم. برای مثال گاهی روی برگه باطلهای از سرذوق لحظهای، نقاشی میکشم و آن را دور میاندازم. همسرم آن را برمیدارد و میگوید این آثار را نباید دور انداخت و همه آنها را نگهمیدارد. بیشتر از خود من برای کارهای من ارزش قائل است و تعصب خاصی به آثارم دارد. البته احمد آتشنشان نمونه است و خودش هم دستی در هنر دارد و مدتی است سنتور مینوازد و در این زمینه هم پیشرفت خوبی داشته است. من همیشه قدردان این لطف او هستم. البته جا دارد از خانواده خودم و خانواده همسرم تشکر کنم که همیشه کنارم بودند و حمایت معنوی از من داشتند. از همین جا دست پدر و مادر عزیزم را میبوسم و برای همه عزیزانم آرزوی بهترینها را دارم.
با جایزه 500میلیونیتان چه خواهید کرد؟
دوست ندارم شعار بدهم اما ذاتا فعالیت در امور عامالمنفعه و خیرخواهانه را دوست دارم. من هنرکده کوچکی در بندرماهشهر دارم که پیش از برنامه عصر جدید بدون اینکه تبلیغی کرده باشم یا تابلویی نصب شده باشد هنرجویان زیادی داشت. بعد از برنامه عصر جدید متقاضیان هنرآموز آن چندین برابر شده و فضای ما پاسخگوی این علاقهمندان نیست. تلاش میکنم هنرکدهام را گسترش دهم. بنابراین تصمیم گرفتم از هنرجویان با استعداد و موفق بهعنوان مربی در آموزشگاه بهره ببرم تا هم آنها منبع درآمدی داشته باشند و هم متقاضیان بیشتری آموزش ببینند. البته ناگفته نماند این جایزه اعتبار است و زیرنظر کارشناسان این برنامه باید بهصورت مقطعی صرف فعالیتهای کارآفرینی شود.
آقا پسرتان هم به رشتههای هنری علاقهمند است؟
ابوالفضل بیشتر بهصورت جدی رشتههای ورزشی فوتبال و شنا را دنبال اما گاهی در کلاسهای هنری من هم شرکت میکند. ولی واقعیت این است که من دوست ندارم علاقه شخصیام به هنر را به پسرم تحمیل کنم و بیشتر ترجیح میدهم بهصورت نامحسوس او را به این رشته هنری جذب کنم. مثلا اگر تابلویی را نقاشی میکنم به او اجازه میدهم که گوشه بوم، نقاشی کند یا در اجرای نقاشیهای دیواری از او میخواهم بهصورت تفریحی و تفننی کنارم باشد و قسمت کوچکی از دیوار را رنگآمیزی کند. او هماکنون در کلاسهای هنریام در گوشهای از کلاس مینشیند و روی برگهای نقاشی میکشد و حتی از من میخواهد که به او هم نقاشی و طراحی یاد بدهم. الان خدارا شکر کارهای خوبی میکشد و به نسبت اینکه اجبار و اصراری در کار نبوده آثار خوبی دارد.
سخن آخر. نکتهای هست که بخواهید مطرح کنید.
اگر اجازه بدهید میخواهم از عوامل مسابقه عصر جدید و بهویژه آقای احسان علیخانی تشکر کنم. نه به این دلیل که نفر اول مسابقه عصرجدید شدم بلکه بهعنوان کسی که در یکی از شهرهای نه چندان معروف کشور توانستم با دهها فرد بااستعداد کشورم آشنا شوم. از هنرنمایی آنها الگو بگیرم و اعتماد به نفسام را بالا ببرم و خودم را باور کنم.