حادثه 24 - یک ماه بعد از ناپدید شدن دختربچه 7سالهای بهنام المیرا زارعی (نازگل) در روستایی در اصفهان، بخشی از جسد او که سوخته است در خانهای متروکه پیدا شد.
ماجرای ناپدید شدن نازگل کوچولو به صبح جمعه، 18 اسفند سال گذشته برمیگردد. او وقتی 4 ماه بیشتر نداشت، پدرش را به خاطر بیماری از دست داد و از آن به بعد همراه مادرش در خانه پدربزرگ مادریاش در روستای برسیان اصفهان زندگی میکرد. اما روز جمعه، حدود ساعت8:30 صبح، نازگل در حیاط خانه سرگرم بازی بود که پدربزرگش برای انجام دادن کاری از خانه خارج شد. این آخرین باری بود که او نازگل را میدید و نیم ساعت بعد، هیچ اثری از دختربچه 7ساله نبود.
صمد کاوه، پدربزرگ نازگل، میگوید: نازگل نوه دختریام تازه به مدرسه میرفت و کلاس اول بود. او وقتی 4 ماه بیشتر نداشت، پدرش را از دست داد. پدرش بهخاطر بیماری از دنیا رفت و از آن به بعد دخترم و نازگل را به خانه خودم در روستای برسیان آوردم تا نزد خودم زندگی کنند.
او درباره روز حادثه هم میگوید: حدود ساعت8:30 جمعه بود. نازگل در حیاط خانه سرگرم بازی بود که برای انجامدادن کاری از خانه خارج شدم. نیمساعت بعد دخترم با من تماس گرفت و پرسید که آیا نازگل با من است؟ من هم گفتم نه و نگران شدم. با عجله به خانه برگشتم. از نوهام خبری نبود. در روستای ما چنین اتفاقی سابقه نداشت. به همین دلیل هیچکس در خانهاش را نمیبندد و رفتن به حیاط خانهها راحت است.
پدربزرگ نازگل میگوید: نمیدانیم چه اتفاقی برای نوهام افتاده بود. به همراه مردم روستا و بچههای بسیج وجببهوجب روستا را گشتیم؛ از خرابهها گرفته تا داخل چاهها؛ اما هیچ اثری از او پیدا نکردم. در روستای ما حدود 80 خانوار زندگی میکنند و چنین اتفاقی بیسابقه بود. با این حال امیدوار بودیم که نوهام پیدا شود و بتوانیم بار دیگر او را ببینیم.
از همان روز نخست حادثه بود که پلیس هم در جریان ماجرا قرار گرفت و تحقیقات برای یافتن ردی از دختربچه گم شده آغاز شد. با این حادثه نه شاهدی وجود داشت و نه دوربین مداربستهای که تصویری از لحظه ربوده شدن نازگل ثبت کرده باشد. در این شرایط بررسیها ادامه داشت تا اینکه صبح دیروز اتفاق هولناکی رخ داد. ماموران پلیس این بار به همراه سگهای زندهیاب راهی محل زندگی نازگل کوچولو شدند تا شاید آنها بتوانند ردی از این دختر به دست آورند. ماموران تعدادی از لباسهای دختربچه گم شده را نزد سگها آوردند و آنها بعد از بو کشیدن لباسها شروع به دویدن کردند. مسیری که سگها میدویدند به گونهای بود که به نظر میرسید ردی را دنبال میکنند.
لحظاتی بعد سگها وارد یک خانه مخروبه در حوالی خانه پدربزرگ نازگل شدند. ماموران نیز به دنبال آنها وارد این محل شدند و چشمشان به نیمه تنهای افتاد که در آنجا به آتش کشیده شده بود؛ نیمتنهای دخترانه که متعلق به دختری خردسال بود. تحقیقات نشان میداد که از لحظه سوختن نیمتنه زمان زیادی نمیگذرد. از سوی دیگر هیچ اثری از بقیه جسد نبود و جستوجوی پلیس در این محل و اطراف خانه مخروبه نیز نتیجهای در برنداشت. نیمتنه سوخته به پزشکی قانونی منتقل شد و در ادامه مادر و پدربرزگ نازگل در آنجا حاضر شدند اما به درستی نتوانستند تشخیص دهند که نیمتنه متعلق به دختربچه گم شده است یا نه. با این حال شواهد و بررسیهای پلیس نشان میدهد که عاملان ربوده شدن نازگل پس از قتل او، بخشی از جسد وی را به نزدیکی خانه پدربزرگش منتقل و در آنجا آتش زدهاند تا احتمالا پیامی را به این خانه برسانند.
در شرایطی که کشف نیمتنه سوخته، به پیچیدگی این پرونده افزوده است، احتمال اینکه دختربچه خردسال قربانی یک انتقامجویی شده باشد، قوت گرفته و تحقیقات برای کشف اسرار این جنایت ادامه دارد. این در حالی است که بازپرس پرونده نیز دستور آزمایش دیانای برای مشخص شدن هویت نیمتنه سوخته را صادر کرده است.
پرونده نازگل کوچولو که تصور میشد از سوی فردی ناشناس ربوده شده و به قتل رسیده است، با دستگیری مادر، پدربزرگ و 2 دایی او وارد مرحلهای تازه شده است.
وکیل این خانواده از کنار رفتن فرضیه آدمربایی در جریان تحقیقات این پرونده میگوید.
مهدی یوسفی میگوید: هنوز پزشکی قانونی نظرش درباره هویت نیمتنه سوخته را به ما اعلام نکرده است اما موضوعات جرم در این پرونده تغییر پیدا کرده است.
عناوین جرم از آدمربایی به 4 عنوان مجرمانه قتل عمد، مشارکت در قتل عمد، جنایت بر میت و اخفای جسد تغییر یافته است. این موضوعات نشاندهنده این است که جسد سوخته متعلق به نازگل است با این حال این موضوع را با قطعیت نمیگویم. درواقع بحث آدم ربایی دیگر منتفی است. این در حالی است که مادر، پدربزرگ و 2 دایی نازگل حدود 20روز است که در بازداشت هستند. ما به قرار بازداشت آنها اعتراض کردیم و اعتراض در دادگاه کیفرییک استان اصفهان بررسی شد اما متأسفانه قرار بازداشت موقت آنها ابقا شد و اعتراض مورد پذیرش قرار نگرفت.