حادثه 24 - مرد افغان وقتی فهمید نوعروسش یک روز بعد از عقد فرار کرده، جستوجو برای یافتن او را آغاز کرد و بعد از شش سال با یافتن زن جوان و همسر جدیدش در ایران، خون بهپا کرد. متهم، شوهر این زن را با ۲۰ ضربه چاقو کشت و در دادگاه کیفری از خود دفاع کرد.
فروردین ۱۴۰۰ و با گزارش حمله افراد مسلح به خانه زوجی افغان در فیروزکوه، تحقیقات جنایی آغاز شد. بررسیها نشان داد شبانه چند مرد مسلح به خانه این زوج به نامهای آفتاب و رحمان حمله کرده و پس از درگیری مسلحانه با مجروح کردن آنها، گریختهاند. مجروحان به بیمارستان منتقل شده و رحمان بر اثر اصابت گلوله و ۲۰ ضربه چاقو جان باخت. آفتاب هم پس از بهبودی، همسر سابقش به نام کریم و برادر و پسرعموی او را بهعنوان عاملان قتل معرفی کرد.
در ادامه سه متهم قبل از ترک کشور شناسایی و دستگیر شدند. کریم در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: شش سال قبل من و آفتاب در افغانستان عقد کردیم اما نوعروسم یک روز بعد ناپدید شد و فهمیدم همراه رحمان فرار کردهاست. ردشان را در قندهار زده و به آنجا رفتیم اما قبل ازحضور ما به ایران فرار کردند. شش سال بهدنبالش بودم تا اینکه فهمیدم در فیروزکوه زندگی میکنند. آنها در این مدت صاحب دو فرزند شده بودند. همراه برادر و پسرعمویم به خانه آنها رفتیم و درگیر شدیم و رحمان کشته شد.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه در شعبه دوم دادگاه کیفری یک، اولیایدم برای قاتل درخواست قصاص کردند.
سپس کریم در جایگاه قرارگرفت و گفت: من قصد کشتن رحمان را نداشتم و برای بازگرداندن همسرم به آن خانه رفتم. رحمان به سمت ما شلیک کرد و در دفاع از جانمان مجبور به کشتن او شدم.
دو متهم دیگر هم در جایگاه قرار گرفته و مدعی شدند در قتل نقشی نداشتند. پس از این اظهارات، قضات ادامه جلسه دادگاه را برای تحقیقات بیشتر به روز دیگری موکول کردند.با تکمیل تحقیقات متهمان برای دومینبار پای میزمحاکمه قرار گرفتند. در این جلسه اولیایدم دوباره درخواست قصاص کرده و گفتند به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستند. آنها برای دیگر متهمان هم درخواست اشد مجازات کردند.سپس رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به کریم از او خواست از خود دفاع کند که او مدعی شد؛ من آفتاب را دوست داشته و دارم. قصد دارم اگر قصاص نشدم با او به زندگی ادامه دهم. او یک دختر و پسر دارد که طبق رسم ما پسرش نزد خانواده پدرش میرود و دخترش نزد آفتاب میماند. با این شرایط هم راضی به ادامه زندگی با او هستم. او روز بعد از عقد در سال ۱۳۹۴ فرار کرد و شش سال دنبال او بودم. من به خانه رحمان رفتم تا همسرم را پس بگیرم اما او با اسلحه به ما شلیک کرد و مجبور شدم در دفاع از خودم و همراهم او را بکشم.
رئیس دادگاه: اگر قصد کشتن رحمان را نداشتی چرا ۲۰ ضربه چاقو به او زدی؟
کریم: به رحمان گفتم دخالت نکن با تو کاری ندارم و میخواهم آفتاب را ببرم اما او شلیک کرد و برای دفاع نفهمیدم چند ضربه به او زدم.
رئیس دادگاه: میدانستی آفتاب و رحمان دو بچه دارند؟
کریم: ازدواج آنها غیرقانونی بود. آفتاب عقد من بود و طلاقش نداده بودم تا با رحمان بتواند ازدواج کند.
در ادامه برادر کریم در جایگاه قرار گرفت و گفت: وقتی وارد خانه شدیم رحمان با تفنگش به پای من شلیک کرد. بعد گلویم را گرفت تا خفهام کند. برادرم برای نجات جان من او را کشت.
پسرعموی دو برادر هم گفت: من برای میانجیگری رفته بودم و قصد ما کشتن رحمان نبود.
رئیس دادگاه پس ازدفاعیات متهمان ازآفتاب خواست در جایگاه قرار بگیرد که او در مورد ادعای کریم گفت: من کریم را نمیشناسم و به خاطر ندارم با اوعقد کرده باشم. عاشق رحمان بودم و به خاطر اینکه پدرم از او بدش میآمد، مجبور به فرار شدیم.
وکیل کریم در واکنش به ادعای آفتاب گفت:موکل من واین زن درسال۹۴ درحضور چند شاهد عقد کردند واین سند از سوی سفارت افغانستان تایید شده است. پس ازرسیدگی به این پرونده، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.