ماجرای درگیری با زن آبادانی از زبان خانواده کارمند پالایشگاه آبادان

به محض اینکه زنگ در خانه را زد با چاقو زیر گلوی بچه ها گذاشت و دست پسرم را زخمی کرد با شوکر در خانه می چرخید و طلب پول و دلار طلا می کرد. اسید و تینر و چاقو همراهش بود و می گفت انتخاب کنید چطور شما را بزنم.

02 آبان 1399
شناسه : 58522
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
آخرین چند‌رسانه‌ای‌ها