سرش را روی تلی از آوار گذاشته و آرام لالایی میخواند هرازگاهی زیر لب چند جملهای را به زبان میآورد و دوباره بغض امانش را نمیدهد و میزند زیر گریه. باشویادولانیم«گوزل قیزیم آللاهین یانیندادی»، «گوزل قیزیم مدرسه ددی، ایندی گلجک». مردی که آن طرفتر ایستاده میگوید او پدر زهرا است. همان دختر بچهی بلبل زبان معروف.
2019,11,9,15,3,3318 آبان 1398