قتل خانوادگی

پشت پرده قتل خانم وکیل آزادشهری چه بود؟

فرمانده انتظامی آزادشهر گفت: راز قتل وکیل آزادشهری با اشراف اطلاعاتی پلیس برملا شد.

 

اسکیزوفرنی کار دست مرد جوان داد/ او همسرش را به بهانه دیدن مار روی سرش کشت

مردی روز هفتم اردیبهشت همسرش را در خانه به قتل رساند، اما وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رفتند وی با تناقض گویی قصد داشت قتل همسرش را کار سارقان معتاد نشان دهد.

 

محاکمه مرد همسرکش ایرانی در سوئد/او عمدا به زنش در خواب شلیک کرد

مردی ایرانی که متهم است همسرش را در سوئد با شلیک گلوله به قتل رسانده است، به حبس ابد محکوم شد.

 

راننده تاکسی راز جسد مثله شوهر معتاد بداخلاق را فاش کرد/ زن سابق او را با چاقو کشته بود

زن میانسال که پس از کشتن و مثله کردن همسر سابقش، به اتهام قتل عمد دستگیر شد طبق رأی پزشکان سازمان پزشکی قانونی به‌لحاظ روانی سالم تشخیص داده شد و بزودی در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه خواهد ایستاد.

 

توضیحات ابتکار درباره سرنوشت لایحه مجازات پدر در صورت قتل فرزند

معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری ضمن ارائه توضیحاتی درباره آخرین وضعیت لایحه‌ «مجازات پدر در صورت قتل عمد فرزند» گفت: این لایحه در کمیسیون لوایح دولت مطرح شده، اما به دلیل جنبه قضایی بنا بر این شد تا قوه قضائیه نیز نسبت به این لایحه اظهار نظر کند.

 

گذشت پدر و مادر فرزند قاتلشان را از اعدام نجات داد

پسری که در جریان درگیری خانوادگی برادرش را به قتل رسانده بود، با رضایت پدر و مادرش از مجازات قصاص رهایی یافت.

 

اعترافات پدری که پسر معتادش را ناخواسته کشت و جسدش را در کانال آب انداخت

مرد میانسال که ۵ ماه قبل پسر معتادش را به قتل رسانده و جسدش را در یک کانال آب رها کرده بود سرانجام در بازجویی‌های پلیسی لب به اعتراف گشود.

 

شلیک به داماد به خاطر کتک زدن خواهر

مردی که متهم است شوهرخواهرش را با شلیک گلوله به قتل رسانده، صحنه جنایت را بازسازی کرد و روانه زندان شد.

 

محاکمه پسری که برای سرقت از ناپدری اش سارق اجیر کرد/ آن ها پیرمرد را خفه کردند

پسری که با اجیر‌کردن سه سارق، آنها را به خانه ناپدری ثروتمندش فرستاده و باعث قتل او شده بود، به اتفاق همدستانش در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

 

زن مشهدی شوهر معتادش را به قتل رساند و جسدش را در حمام آتش زد

او همواره مرا کتک می زد و از خانه بیرون می کرد تا جایی که دیگر همه همسایگان مرا بدون حجاب دیده بودند! از سوی دیگر هم پدرم مرا در خانه اش نمی‌پذیرفت و مدعی بود که باید با همسرم زندگی کنم.