گرچه در تصویرسازی حماسه بزرگی چون کربلا، آثار نمایشی چندانی در سینما و تلویزیون ایران ساخته نشده است، اما همان اندک ساختههای عاشورایی محبوبیتی خاصی بین مردم پیدا کردهاند. از بین تولیدهای سینما و تلویزیون، ۵ اثر را که به زعم ما ارزش بیشتری از منظر دراماتیک دارند، گزینش کردیم. همچنین به همین بهانه سراغ کارگردان اثرگذار فیلم سینمایی عاشورایی یعنی «روز واقعه» رفتیم. این فیلم به کارگردانی شهرام اسدی و نویسندگی بهرام بیضایی، سال ۱۳۷۳ ساخته شد؛ فیلمی که در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر در ۱۰رشته نامزد دریافت جایزه و در ۵رشته موفق به کسب سیمرغ بلورین جشنواره شد. این فیلم در تمام این سالها بارها به بهانه ماه محرم از شبکههای مختلف تلویزیونی پخش شده و تماشاگرانش هربار چهره بازیگرانی را میبینند که از جوانیشان کاسته شده و گَرد تجربه و پختگی بیشتر بر چهرهشان نشسته است و البته بسیاری هم از میان ما رفتهاند. شهرام اسدی بعد از گذشت ربع قرن از ساخت فیلم روز واقعه، درباره سختیها و خاطرات ساخت این اثر فاخر صحبت میکند و از محدودیتهای کارگردانی فیلمهایی جدید در این سبک و سیاق میگوید.
جالب است، شما سالها خارج از کشور زندگی و تحصیل کردید، اما کارنامه کاری شما اغلب با فیلمهایی آمیخته از تاریخ و مذهب پر شده است. تقابلی بین اینها نیست؟
نه، ابدا. من ایرانیام، ریشههایم را که با خود نبرده بودم. آنها همینجا بودند. شاخهای باز کردم به اطراف و برگشتم. در واقع همان ریشهها مرا برگرداندند. برگشتم که داستانهای تاریخ، دین و فرهنگم را روایت کنم؛ از اسطوره سیاوش در شاهنامه بگویم، از ظلم ستیزی حسین(ع) بگویم، از جدال اپوش و تیشتر بگویم، از بیدلی حافظ، از مولانا که زخمی شد بر روح و جانم و هزار پاره کرد آن همه رنج و اشتیاق را. شاید باورش برایتان سخت باشد، اما مولانا را تاخت زدند در کشمکش میز و پست و ریاست و هیچکس ککاش هم نگزید. که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها.
یک پیرنگ در تمام ساختههای شهرام اسدی موج میزند و آن تلاشی است که شما به دور از بزرگنماییها و اغراقهای معمول، فیلم میسازید. مثل فیلم سینمایی روز واقعه، سریالهای«شیخ بهایی» و «جلالالدین» و... با صداقت در بیان حقیقت، به شعور بیننده توهین نمیکنید. درباره ارزش این موضوع برایمان بگویید.
امروز اگر این پرهیز از دروغاندودکردن تصاویر و نکاتی که فرمودید به چشم و اعتنای بیننده رسیده، برای من بسیار تسکیندهنده و امیدوارکننده است، چون در تمام این سالها حقیقتا و بیهیچ شائبهای کوشش فراوانی کردهام که به قول فردوسی (جز از راست نگویم) و به راهی نروم که بخش بزرگی از بدنه سینمای حرفهای اما نازل، میطلبد. ارزش این مولفهها برای من مثل شالوده یک بناست، مثل هوا برای ریههاست. پنهان نمیکنم که در خلوت خود به این نکته بسیار فکر میکنم که این مداومتها، حفظ ارزشها و این سر فرودآوردن در برابر شعور بیننده، چه ایدهها و چه فیلمنامههای ضروری و جریانساز و مؤثر و مفیدی را درون فایلها و قفسههایم حبس کرده، صرفا به این دلیل ساده که راضی نشدهام آنها را مطابق پسند زمانه و سیاست روز روایت کنم.
بهنظرتان علت ماندگاری روز واقعه، این فیلم سینمایی پربیننده، جز صداقت سازنده آن در تصویرسازی و روایت حقیقت، چه میتواند باشد؟ بهعبارتی چه دلایل دیگری برای ماندگاری این فیلم میتوان نام برد؟
فیلمی که به قول مدیران صداوسیما، بیش از 50بار از شبکههای رسانه ملی پخش شده و طیف وسیعی از هر قشر و طبقهای بعضا بارها با رغبت به تماشای آن نشستهاند، اتفاقا دلایل بسیار سادهای در توفیق خود دارد. روز واقعه از نقطه نظر معنوی شما را اقناع میکند، بیآنکه به ورطه شعار بیفتد. لحظهبهلحظه فیلم آکنده از احترام به تماشاگر است، بیآنکه به باورهای او رخت تزویر بپوشاند. همه فیلم همانند یک سمفونی است، یکپارچه و یکدست، لبریز و مالامال از ایمان و باور راستین به حسین(ع) و راه بیبدیل او. هر حرکت بصری در آن، حرکتی مضاعف درون خود هم دارد. شما را فریب نمیدهد و احساسات شما را در بنبستهای هیجانی کاذب گرفتار نمیکند. شیوه بازی بازیگرانش منحصر بهفرد است، بهگونهای که از سبک بازیهای پرطمطراق و عصا قورتداده و مرسوم این دسته از فیلمهای تاریخی، کاملا متفاوت است. همه رنگها از شروع تا پایان، از لباس تن بازیگران گرفته تا خاروخس صحرا و تا سپیدی خاک، همه رو به سوی او (امام حسین(ع)) خود را تنظیم کردهاند. از نقطهنظر تکنیکی هیچچیز بالاتر از دیگری نمیایستد. همه یکسان و برابر سمفونی او را مینوازند. در ساخت روز واقعه همه همدل بودند. کسی 2، 3 یا 4قرارداد همزمان نداشت. کسی نیامده بود که به سرعت کارش را رفع و رجوع کند و برود. کسی به قصد خودنمایی آنجا نبود. کسی به فکر سیمرغ نبود. همه عاشق بودند. و پهنه امن این همدلی و حضور عاشقانه را سیاستگذاران و مدیران فرهنگی و سینمایی آن روز برای روز واقعه پدید آورده بودند.
همکاران شما از ظرافتها و حساسیتهای شما در انتخاب لوکیشنها میگویند. همچنین در جریانیم که شما برای ثانیه به ثانیه و سکانس به سکانس فیلمهایتان زمان و انرژی مضاعف صرف میکنید تا آنچه در شأن فیلم و سناریوست، اتفاق بیفتد. بهنظر شما در سینمای ایران، ارزش اینگونه تولیدات را میدانند؟
نه، نمیدانند؛ بهخصوص امروز بیشتر از هر زمان دیگری اقتصاد و تنگناهای معیشتی، آنها را از این تامل و توجه دور کرده است. ماراتن سینمای امروز توجه به ظرایف در عمق را صرفا به نیمنگاهی در سطح تقلیل داده است. همه عجله دارند. از مدیر و مسئول گرفته تا کارگردان و تهیهکننده و بازیگران همه شتاب دارند که هرچه زودتر مدل اتومبیلشان را ارتقا دهند، خانه بزرگتری بخرند، سفرهای خارجی بروند و رستورانی باز کنند؛ یا هر کسبوکار بیربط دیگری که تضمین روزهای مبادای 200سال آیندهشان باشد.
ساخت فیلمهای مذهبی ریسک بزرگی است که کمتر کسی سراغ آن میرود. اگر حالا در همین وضعیت کنونی بازهم ساخت فیلم عاشورایی دیگری به شما پیشنهاد شود قبول میکنید یا نه روز واقعه آخرین حرف شما در زمینه ساخت فیلم عاشورایی است؟
بیش از ربع قرن از ساخت روز واقعه میگذرد. طبیعی است که در این 25سال بیشتر آموختهام و به تجربیاتم اضافه شده، هنوز بیکم و کاست، حقانیت راه حسین(ع)، ظلم ستیزی او و ایستادگیاش در برابر ظالمان زمان، خون مرا بهجوش میآورد و همانند همیشه مرا به سوی خودش میخواند. اما چه باید کرد که زمانه، دیگر زمانه معصومیتها و همدلیها و ارادتمندیهای خالصانه گذشته نیست. بین همدلان، پراکندگی افتاده و عشق پارهپاره شده است. مدیران و سیاستگذاران فرهنگی هم -که همواره باید افق دیدشان وسیعتر و جلوتر از جامعه باشد- در هیاهوی تعجیل و تنگنا و تنگدستی گرفتار شدهاند. این است که روز واقعهای دیگر، با همان میزان از دلدادگی، تقریبا ناشدنی است.
از آنجا که خودتان هم فیلمنامهنویس هستید چقدر به متن فیلمنامه استاد بهرام بیضایی وفادار بودید؟
میزان وفاداری من به متن آقای بیضایی در روز واقعه از وفاداری لارنس اولیویر در «هملت» شکسپیر که مشهور عام و خاص است بهمراتب بیشتر است. در 104دقیقهای که مدت زمان فیلم است میزان آنچه تغییر کرده کمتر از حتی 5درصد است. و شما به امروز نگاه نکنید. شرایط سال 67 را درنظر بگیرید که هیچکس دنبال دردسر ساختن فیلم تاریخی و مذهبی نبود. 8ماه تمام فیلمنامه بینقص و ارزشمند بهرام بیضایی را به دندان گرفتم و به هر جلسهای که فراخوانده شدم، رفتم و از کلمه به کلمه آن دفاع کردم و به پشتیبانی مدیران دلسوز آن زمان در برابر خیل بیشمار مخالفان 95درصد، آن را حفظ کردم.
اگر روز واقعه با شرایط امروز و تکنیکهای جدید فیلمسازی ساخته میشد چه تفاوتی میکرد؟
به هر حال فیلم دیگری میشد. حداقل جلوههای ویژه بیشتر و بهتری میداشت که من در دهههای 60و70 از آن بیبهره بودم. طبیعتا از نقطهنظر پردازش رنگها امکانات بهتری میداشتیم. و کیفیت موسیقی و صداگذاری آن بالاتر میرفت. اما نمیدانم چه بر سر آن حس ظریف و دقیق و مومنانه درون فیلم میآمد!
شما بارها اعلام کردید که مطلقا فیلمساز زدوبندها و سیاسیکاریها نیستید. در سینمای سیاستزده ما کارتان سخت اما نتیجه آن ارزشمند است. آیا این موضوع ارتباطی با گزیده کارکردن شما دارد؟
بهشدت ارتباط دارد. حتی مهم نیست که اعلام کنید یا نکنید که سیاسی نیستید یا هستید. اهل زدوبند هستید یا نیستید. اینکه آشکار میشود که میخواهید کاری متفاوت از بقیه بسازید، همه چرتکهها را بیرون میآوردند که حالا این کار متفاوت، چه سود و زیانی برای ما دارد و این وحشتناک است. در مقوله فرهنگ این یعنی خداحافظی با همه آرمانها و دغدغههای بنیادین یک ملت.
از نظر خودتان بهترین فیلمی که ساختهاید کدام است؟
معتقدم که هر هنرمندی جهان خودش را میسازد و راوی روایت خود از این جهان است. و من هنوز روایتم از این جهان میسر نشده؛ هنوز بهترین فیلمام را نساختهام.
هماکنون مشغول چه کاری هستید؟
روی داستانی عاشقانه کار میکنم که در دوره عباس میرزا اتفاق میافتد؛ زمانی که او درگیر جنگی نابرابر با روسهاست. اما مژده بدهم به آنها که چرتکه محاسبه دستشان است و آن اینکه زیاد نگران نباشند امکان به مرحله عمل رسیدن آن بسیار کم است.
کارگردان کمکار اما پرافتخار
شهرام اسدی متولد سال 1333 در سلماس، کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی است. او فارغالتحصیل کاردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما در سال ۱۳۵۴ و کارشناسیارشد سینما از دانشگاه کالیفرنیای آمریکاست. او با انجمن جغرافیای ملی و شبکه تلویزیونی انبیسی همکاری داشته است. وی پس از چند سال اقامت در آمریکا در سال ۱۳۶۷ به ایران بازگشت. اسدی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۷۰ با کارگردانی و فیلمنامهنویسی فیلم «اوینار» آغاز کرد. فیلمهای سینمایی «روز واقعه»، «به من نگاه کن»، «شب واقعه» و مجموعههای تلویزیونی«جلالالدین» و «شیخ بهایی» از دیگر آثار این کارگردان است. اسدی نویسنده و دست بهقلم است و فیلمنامههایی چون «اوینار» را با همکاری انسیه شاهحسینی و «شب واقعه» را با همکاری همایون شهنواز نوشته است. این کارگردان، کمکار اما پرافتخار است و برای همین تعداد فیلمهایش، بارها مورد تقدیر قرار گرفته است. کسب دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه در دهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم اوینار در سال۱۳۷۰ و دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (بخش فیلم دوم) در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم روز واقعه در سال ۱۳۷۳ ازجمله افتخارات اوست. از او در دهمین دوره منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترینهای سال) در سال ۱۳۷۴ برای ساخت فیلم روز واقعه بهعنوان هشتمین فیلم سال تقدیر شد. اسدی برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه در بیستوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم شب واقعه در سال۱۳۸۸ هم شده است.