حادثه24- رکورددار پرتاب دیسک آسیا و ایران میگوید: مهمترین درسی که از کرونا گرفتم اینکه نباید ترسید. من در روزهای آخر مریضی یک شب تنگی نفس سختی داشتم به حدی که هر لحظه فکر میکردم، خفه میشوم.
هیچکس فکرش را هم نمیکرد، احسان حدادی کرونا بگیرد، اما گرفت و همه را نگران کرد، حتی رقبایش را. او ۱۲ روز سخت را جنگید. درست مثل جنگیدن برای مدال المپیک، اما روزهای بد از یادش نمیرود تا حدی که رکورددار پرتاب دیسک آسیا و ایران میگوید: «من حتی خودم را برای رفتن هم آماده کرده بودم.»
تو چطور کرونا گرفتی؟
من سال قبل تمریناتم را انجام میدادم که ۱۵ اسفندماه مادربزرگم به رحمت خدا رفت، ما خاکسپاری را انجام دادیم، یکی، دو قطعه بالاتر هم یک کرونایی را دفن کردند. مادرم شب چهارشنبه سوری سرفه اش شروع شد که گفت حساسیت است. من هم میرفتم تمرین و میآمدم. روز دوم عید هم پدرم مریض شد و من از آنها پرستاری میکردم، برایشان غذا میپختم و آب میوه میدادم. روز سوم عید بدن درد من شروع شد و عرق زیادی هم کرده بودم. از مادرم حالش را پرسیدم گفت بهترم و من گفتم بدنم درد میکند و احتمالاً کرونا گرفتهام. یادم است آن روز خبرنگاری به من زنگ زد و داشتم درباره تعویق المپیک صحبت میکردم که به سرفه افتادم و وقتی پرسید خودم گفتم احتمالاً کرونا گرفتهام، با انتشار آن خبر از فدراسیون پزشکی و رئیس کمیته پزشکی فدراسیون با من تماس گرفتند و همراهشان برای تست و آزمایشات مختلف رفتم. تست ریه را که دادم مثبت بود و متخصص گفت ریهات درگیر شده است. تست پدرم هم مثبت شد، اما ایگر ماساژورم اصلاً زیر بار نرفت که تست بدهد و میگفت کرونا وجود ندارد. با اینکه ریه اش بدتر از من بود، اما تا لحظه آخر نه دکتر رفت و نه دارو استفاده کرد، اما خوب شد. نکته جالب اینکه یکی از دوستانم که به من کمک میکرد خدا را شکر کرونا نگرفت و تستش منفی بود. من ۱۲ روز بد و سختی داشتم. البته من، پدر و مادرم هرکدام در یک اتاق بستری بودیم.
در مدت بیماری چه روزی به تو سخت گذشت؟
مهمترین درسی که از کرونا گرفتم اینکه نباید ترسید. من در روزهای آخر مریضی یک شب تنگی نفس سختی داشتم به حدی که هر لحظه فکر میکردم، خفه میشوم. به خودم گفتم احسان چیزی نیست نترس. رفتم لب پنجره و نفس میکشیدم. من به خودم میگفتم تو قبرت در قطعه نامداران هم آماده است تمام کنی جایت آنجاست. بعد کمکم نفس کشیدنم راحت و عادی شد.
پس نباید از کرونا ترسید؟
هرقدر بترسی بدتر است. من روی روحیه خودم خیلی کار کردم. البته که همیشه خودم را برای اتفاقی که میافتد آماده میکنم و از چیزی نمیترسم. حتی من در آن مدت خودم را برای رفتن آماده کرده بودم. باید به فکر همه چیز باشی.
واکنش مربی، دوستان و رقبای به کرونا گرفتن تو چه بود؟
خیلیها در آن مدت پیگیر حال من بودند. خیلی از دوستان، وزیر، وزرا، مربیام مک، حتی ورزشکاران خارجی و رقبایم مثل هارتینگ و مسئولان فدراسیون جهانی دوومیدانی. همه پیغامی میدادند که تو قویتر از کرونایی و خیلی زود برمیگردی. همه نگران بودند حتی چینیها که با مک کار میکردند. البته خیلی خوب هم خودم را جمع و جور کردم، البته پدر و مادرم را هم.
بعد که خوب شدی چطور؟
باز هم خیلیها برایم پیغام فرستادند که خیلی خوشحال هستند من خوب شدم. فدراسیون جهانی دوومیدانی، حتی خبرگزاریهای هند، لهستان، آلمان، کره و... مک میگفت مطمئن بودم تو کرونا را شکست میدهی. من میدانستم.
تو به پدرت گفتی کرونا گرفته؟
پدر من خیلی ترسیده بود و من برای اینکه به پدرم بگوید کرونا گرفته، گفتم همه کرونا میگیریم و یک تعدادی هم میروند. دیر یا زود همه ما میرویم، هرچند قطعاً همه ما طاقت میآوریم، اما این قضیه هست و به پدرم گفتم تست تو هم مثبت است.
تمرین را شروع کرده ای؟
من از سهشنبه تمرین بدنسازی را خیلی سبک شروع کردهام. این روزها دوچرخه میزنم، البته هنوز مثل سابق نیستم. نباید خیلی به خودم فشار بیاورم. من ۱۰ دقیقه دوچرخه میزنم به نفس نفس میافتم یا تند راه میروم هم. میخواهم کوه بروم، بدنم که آمادهتر شد تمرین جدی را شروع میکنم.
فکر میکنی چه مدت زمان ببرد؟
به نظرم یکی، دو ماهی طول میکشد تا من به شرایط قبل برای شروع تمرین برگردم. امسال که تمام شد، ما هیچ مسابقهای نداریم و المپیک هم عقب افتاد فقط باید با تمرین بدنهایمان را آماده نگه داریم.
تو چه توصیهای به مردم داری؟
از همه مردم میخواهم اول خیلی مراقب خودشان باشند و بعد هم اگر کرونا گرفتند اخبار را پیگیری نکنند تا کمتر استرس داشته باشند. حتی موبایل را هم خاموش کنند و به دور از هیاهو دوره بیماری را پشتسر بگذارند.