زمان مطالعه: 7 دقیقه

راننده ون، گروگان را نجات داد / پلیس گروگان گیران را دستگیر کرد

راننده ون وقتی متوجه شد که 2نفر مدیر شرکتی را گروگان گرفته‌اند و قصد دارند او را به باغی در کرج انتقال بدهند با پلیس تماس گرفت و باعث نجات گروگان شد.
04 تیر 1398
شناسه : 13612
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/13612
3298+
بالا
راننده ون وقتی متوجه شد که 2نفر مدیر شرکتی را گروگان گرفته‌اند و قصد دارند او را به باغی در کرج انتقال بدهند با پلیس تماس گرفت و باعث نجات گروگان شد.

راننده ون وقتی متوجه شد که 2نفر مدیر شرکتی را گروگان گرفته‌اند و قصد دارند او را به باغی در کرج انتقال بدهند با پلیس تماس گرفت و باعث نجات گروگان شد.

چندروز پیش مدیر شرکتی از خانه‌اش حوالی مرکز تهران خارج شد تا به محل کارش برود. او تاکسی اینترنتی گرفته بود و وقتی ماشین رسید سوار شد. راننده حرکت کرد و کمی جلوتر 2نفر سد راه خودرو شدند و به زور مدیرشرکت را از ماشین پیاده کردند. به این بهانه که او بدهکار است و باید بدهی‌هایش را بپردازد. آنها مدیر شرکت را از ماشین پیاده کرده و سوار بر خودروی ونی که در آنجا بود کردند و از راننده ون خواستند تا حرکت کند.

یک‌ساعت پس از این حادثه راننده خودروی ون به اداره پلیس رفت و گفت 2نفر مدیر شرکتی را ربوده و به باغی حوالی کرج بردند. وی گفت: کنار خیابانی در مرکز تهران ایستاده بودم و منتظر مسافر بودم که 2مرد جوان سراغ من آمدند و از من خواستند تا به‌صورت دربست آنها را به باغی در کرج ببرم. آنها مدعی شدند که از فردی پول طلب دارند و او خودش را پنهان کرده تا از پرداخت بدهی‌هایش فرار کند. به من گفتند قصد دارند این مرد میانسال را با خودشان به باغ کرج ببرد و تسویه‌حساب کنند. وی ادادمه داد: 2مرد جوان سر کوچه‌ای توقف کردند و دقایقی بعد دیدم که مرد میانسال را به زور از داخل ماشینی پیاده کردند و به خودروی من انتقال دادند. وقتی حرکت کردم در بین راه متوجه شدم که 2مردجوان مدام مرد میانسال را تهدید می‌کنند و متوجه شدم که قصد ربودن او و زندانی کردنش در باغ را دارند. به همین دلیل بی‌خیال این دردسر شدم و از 2جوانی که خودرو را به‌صورت دربستی کرایه کرده بودند خواستم تا پیاده شوند. با خود گفتم سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندم. 2جوان هم از من خواستند تا صبر کنم یکی از دوستانشان با ماشین بیاید و بعد آنها را پیاده کنم. به‌نظرم به سرکرده‌شان زنگ زدند چون او دستور می‌داد که چه کاری انجام بدهند. چند دقیقه بعد سرکرده آنها با خودروی پرشیای خود آمد و من آنها را پیاده کردم. به‌دلیل اینکه حدس زدم خطر در کمین مرد گروگان است شماره پلاک پرشیا را یادداشت کردم.

گفته‌های راننده خودروی ون باعث تشکیل پرونده‌ای در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران شد و مأموران با استعلام شماره پلاک موفق شدند راننده پرشیا را شناسایی کنند. در گام بعدی مشخص شد که یکی از دوستان راننده پرشیا باغی در کرج دارد و مأموران با انجام اقدامات اطلاعاتی پی بردند که آدم‌ربایان گروگان را به باغ انتقال داده‌اند. همین کافی بود تا 24ساعت پس از تشکیل پرونده مأموران قدم در باغ بگذارند و با دستگیری 3آدم‌ربا، گروگان را آزاد کنند.

در تحقیقات از شاکی و سرکرده باند مشخص شد که آنها شریک کاری هستند و با یکدیگر اختلاف مالی دارند. راننده پرشیا که سرکرده باند بود و 2آدم‌ربا اجیر کرده بود، در بازجویی‌ها گفت: چند‌ماه قبل با گروگان آشنا شدم و قرار شد یک شرکت بازرگانی تأسیس کنیم. گروگان از من خواست تا مدارکم را به او بدهم تا به نام من شرکت را ثبت کند. به این بهانه که مدارکش ناقص است مدارک مرا گرفت و حتی به نام من از چند بانک وام میلیاردی گرفت. وی ادامه داد: چند‌ماه بعد متوجه شدم که او اقساطش را پرداخت نمی‌کند و برای من اخطار می‌آمد. به شریکم (گروگان) زنگ زدم اما جوابم را نمی‌داد. حتی چندبار مقابل شرکت و خانه‌اش رفتم اما او هیچ‌جا آفتابی نمی‌شد. به همین دلیل از دوستانم خواستم تا کمکم کنند. آنها هم به‌خاطر مرام و معرفتشان نقشه کشیدند تا گروگان را پیش من بیاورند تا او را راضی کنم اقساط را پرداخت کند و سود مرا بپردازد که 24ساعت بعد گیر افتادیم.

هم‌اکنون 3متهم با دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران در اختیار مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.

ارسال نظر