نوعروس کلاردشتی که برای خرید جهیزیه از بانک وام گرفته بود یک روز پس از واریز پول به حسابش در کمال ناباوری فهمید مردی ناشناس پولها را صرف خرید دهها کیلو خرما کرده است.
سه ماهی از عقد «سحر» میگذشت و قرار بود به محض آماده شدن جهیزیه، مقدمات مراسم عروسی را فراهم کنند. اما برای خرید نیاز به پول داشت. به هر سختی که بود با پیدا کردن ضامن و انجام مقدمات لازم بعد از چند هفته توانست وامی به ارزش 30 میلیون تومان از بانک بگیرد.
7 اردیبهشت امسال بالاخره پیامک پرداخت وام با کسر کارمزد به تلفن همراهش ارسال شد و سحر نفس راحتی کشید. خیلی منتظر چنین روزی بود میخواست با این پول جهیزیهاش را بخرد و کلی برنامه داشت اما این خوشحالی فقط 24 ساعت دوام داشت چرا که صبح روز بعد پیامکی به تلفن همراهش رسید که شوک بزرگی به او وارد کرد. پیامک نشان میداد تمام 31 میلیون تومان موجودی حسابش یکجا برداشت شده است.
«سحر» در تشریح این ماجرا گفت: «از این اتفاق آنقدر شوکه شده بودم که سراسیمه به بانک رفتم اما آنجا پس از پیگیری روند انتقال وجه مشخص شد، فردی ناشناس همان روز با کارت من و رمز کارتم در یک خرمافروشی در جنوب تهران با دستگاه پوز خرید کرده است. نکته عجیب اینکه این سرقت با کپی کارت من در تهران انجام شده بود و سارق یا سارقان علاوه بر داشتن اطلاعات کارت، رمز اولم را نیز داشتند و من نمیدانم چگونه چند ساعت پس از واریز وام از تمام این اطلاعات باخبر شده بودند.» این نو عروس کلاردشتی ادامه داد: «پرونده این شکایت در دادسرای کلاردشت مطرح شد اما از آنجا که سرقت در تهران رخ داده بود، پرونده با نیابت قضایی به تهران انتقال یافت.»
پرونده در تهران از دادسرای جرایم رایانهای به پلیس فتا ارجاع و مغازه خرمافروشی شناسایی شد وقتی به آنجا رفتیم صاحب مغازه مدعی شد مردی ناشناس به مغازهاش آمده و 130 کارتن خرما خریده و با یک وانت آن را برده است.
وی ادامه داد:«در بازبینی دوربینهای مداربسته مغازه، تصویری از سارق و حتی شماره پلاک وانتی که بار را جابجا کرده بود، پیدا کردیم و مشخص شد او بار را تحویل وانتبار دیگری داده است. با همه این اطلاعات به پلیس فتا رفتم اما آنها پس از بررسی مدارک و دیدن تصویر متهم با این عنوان که تصویر سارق در آلبوم متهمان شناسایی نشد، پرونده را به دادسرای کلاردشت بازگرداندند.بازپرس پرونده در کلاردشت بار دیگر پرونده را با نیابت به پلیس آگاهی تهران فرستاد اما آنجا هم پس از دو هفته بلاتکلیفی، با وجود اصرارهای من حتی راننده وانت را نیز احضار نکردند و همه پیگیریهای من بینتیجه ماند.»
زن جوان ادامه داد: « این اتفاق به زندگیام آسیب زیادی وارد کرد. امیدوارم کارآگاهان پلیس با پیدا کردن این مرد شیاد و بازگرداندن پولم زندگی مرا از این وضعیت آشفته نجات دهند. چرا که من باید اقساط وامی را بپردازم که هیچ بهرهای از آن نبردم.»