پسر نوجوان میترا استاد دیروز در حالی که از مدرسه به خانه باز گشته بود با جسد مادرش در وان حمام خانه رو به رو شد. او در گفتگویی جزئیات آنچه که دیده را بازگو کرد.
مادرت چه زمانی با متهم ازدواج کرد؟
حدود یکسال قبل مادرم با آقای نجفی ازدواج کردند. اما از همان ابتدا با هم اختلاف داشتند و مدام بگومگو می کردند.
اختلاف آنها بر سر چه موضوعی بود؟
درست نمی دانم اما آنقدر اختلافشان شدید بود که چند مرتبه کار به کتک کاری کشید. یعنی آقای نجفی دست بزن داشت و مادرم را کتک می زد.
وقتی می دیدی او مادرت را کتک می زند چه کار میکردی؟
معمولا کاری از دستم بر نمیآمد. یک مرتبه وقتی دیدم او مادرم را می زند عصبانی شدم. جلو رفتم تا از مادرم دفاع کنم اما او من را هم زد و دستم را شکست. نجفی اسلحه داشت و آن را زیر تخت مخفی می کرد. به همین دلیل از او می ترسیدم.
درباره لحظه ای که وارد خانه شدی و پیکر مادرت را دیدی توضیح بده.
قرار بود امروز با مادرم به گردش برویم. من از مدرسه آمدم اما وقتی وارد راهرو شدم جلوی ورودی آپارتمان دختر آقای نجفی با یک نفر دیگر را دیدم. آنها می خواستند در را باز کنند که من با کلید باز کردم. هیچکس در خانه نبود اما وقتی به طرف حمام رفتیم در نیمه باز بود و جسد مادرم داخل حمام افتاده بود. از دیدن جسد شوکه شدم و باورم نمی شد که او کشته شده است.