زمان مطالعه: 6 دقیقه

جزئیات تازه از خودکشی زن جوان و پسرخردسالش

زنی 33 ساله که پس از مرگ پدرش دچار بیماری افسردگی شده بود در آستانه چهلم پدرش تصمیم هولناکی گرفت. او به همراه پسر خردسالش به پشت بام خانه رفت و درحالی‌که کودکش را در آغوش گرفته بود به پایین پرید و به زندگی خود و پسرش پایان داد.
03 خرداد 1398
شناسه : 13044
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/13044
3480+
بالا
زنی 33 ساله که پس از مرگ پدرش دچار بیماری افسردگی شده بود در آستانه چهلم پدرش تصمیم هولناکی گرفت. او به همراه پسر خردسالش به پشت بام خانه رفت و درحالی‌که کودکش را در آغوش گرفته بود به پایین پرید و به زندگی خود و پسرش پایان داد.

زنی 33 ساله که پس از مرگ پدرش دچار بیماری افسردگی شده بود در آستانه چهلم پدرش تصمیم هولناکی گرفت. او به همراه پسر خردسالش به پشت بام خانه رفت و درحالی‌که کودکش را در آغوش گرفته بود به پایین پرید و به زندگی خود و پسرش پایان داد.

‌صبح چهارشنبه بود که به قاضی رحیم دشتبان، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که زنی جوان به همراه کودک 6‌ساله‌ای از پشت‌بام به پایین سقوط کرده و هردو جانشان را از دست داده‌اند. پس از این تماس، قاضی جنایی در محل حادثه که ساختمانی 6 طبقه در جنوب‌غرب تهران بود، حاضر شد. آنطور که مشخص بود زن جوان 33 ساله بوده و کودکی که فوت شده پسرش بوده است. ظاهرا این زن پسر 11 ساله دیگری داشت که حادثه در مقابل چشمان او رخ داده بود. گفته‌های پسر 11 ساله معمای این حادثه دردناک را فاش کرد. وی توضیح داد که مادرش ساعت 8 صبح درحالی‌که پدر خانواده به سرکار رفته بود، از او و برادرش می‌خواهد که به پشت‌بام بروند. اما پسربچه 11 ساله به بهانه اینکه خواب‌آلود است و حوصله بالا رفتن از پله‌ها را ندارد پیشنهاد مادرش را رد می‌کند. ‌وقتی او مخالفت می‌کند مادر پسرکوچک‌ترش را بغل کرده و با خود به پشت‌بام می‌برد و پس از لحظاتی ناگهان صدای مهیبی در ساختمان می‌پیچید و همسایه‌ها پس از خروج از خانه‌هایشان با صحنه دردناکی روبه‌رو می شوند.

در ادامه تحقیقات، مشخص شد که پدر این زن ساکن شمال کشور بوده و مدتی قبل در جریان یک تصادف فوت شده است. وی پس از مرگ پدرش به شدت دچار افسردگی شده و در این مدت دارو مصرف می‌کرده است. ظاهرا پنجشنبه دوم خرداد، مراسم چهلم پدرش بود که زن جوان یک شب پیش از حادثه با شوهرش بر سر اینکه زودتر راهی شمال شوند جر و بحث می‌کنند. پس از آن نیز همگی به خواب می‌روند تا اینکه صبح روز بعد وقتی پدر خانواده راهی محل کارش می‌شود، زن جوان تصمیم هولناکش را عملی می‌کند.

هم‌اکنون اجساد قربانیان به پزشکی‌قانونی انتقال یافته و تحقیقات در این باره ادامه دارد.

از سوگ تا مرگ

در طول زندگی همه در موقعیت «از دست دادن» و «سوگ» قرار می‌گیرند و این مرحله ازجمله مراحل نرمال و طبیعی زندگی است. سوگ نرمال اما نشانه‌هایی دارد؛ از جمله بی‌خوابی، بی‌اشتهایی، آشفتگی روحی، بی‌قراری، گریه بی‌اختیار. همه این نشانه‌ها طبیعی است و توصیه می‌شود از چنین حالت‌هایی جلوگیری نشود و حتی فرد بر مزار عزیز از دست داده‌اش سوگواری کند، راجع به او صحبت کند، یادگاری‌هایی از او نگه دارد و... چراکه چنین رفتاری موجب تخلیه روانی فرد می‌شود اما وقتی سوگ به‌صورت پاتولوژی و بیمارگونه درمی‌آید دیگر شرایط عادی نیست. در این شرایط ممکن است فرد هیچ نشانه‌ای از خودش بروز ندهد. یا اینکه نزدیکانش مانع سوگواری او شوند. در این وضعیت ممکن است فرد به افسردگی مبتلا شود و به‌تدریج تصمیم‌های شتابزده‌ای بگیرد و حتی دست به‌خودکشی بزند. وقتی فرد احساس غم و اندوه می‌کند، ناامید است و افکار پریشانی دارد، افکار مرگ و خودکشی بیش از گذشته سراغش می‌آید. در این مورد زن جوان ممکن است از پیش، زمینه‌های افسردگی یا اختلال شخصیت را دارا بوده و سوگ پدر جرقه‌ای برای خودکشی‌اش شده باشد. از سویی او با این دغدغه که بعد از مرگ من فرزندم چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد، او را هم با خود در خودکشی همراه کرده است. اما خانواده‌هایی که در چنین وضعیتی قرار می‌گیرند باید چه اقدامی انجام دهند؟ به یاد داشته باشید که افسردگی قابل درمان است. باید به نشانه‌های آن دقت کرد. اگر فردی تصمیم‌های شتابزده می‌گیرد و پشیمان می‌شود، اگر رفتارهای ناپایدار دارد، اگر توانایی کنترل هیجاناتش را ندارد و... باید حتما تحت نظر روانپزشک دارو مصرف کند یا روان‌درمانی مناسب بگیرد. مشکلات این افراد قابل درمان است.

ارسال نظر