زمان مطالعه: 7 دقیقه

از آشنایی در اینستاگرام تا انتقام آتشین

پسرجوان وقتی به دام یک کلاهبردار در ترکیه افتاد و تمام سرمایه‌اش را از دست داد، به ایران بازگشت و متوجه شد که دیگر نامزدش تمایل به زندگی با او را ندارد. این جوان کینه‌جو برای انتقام از نامزدش نقشه هولناکی کشید که به جنایت ختم شد.
22 اردیبهشت 1398
شناسه : 12889
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/12889
3555+
بالا
پسرجوان وقتی به دام یک کلاهبردار در ترکیه افتاد و تمام سرمایه‌اش را از دست داد، به ایران بازگشت و متوجه شد که دیگر نامزدش تمایل به زندگی با او را ندارد. این جوان کینه‌جو برای انتقام از نامزدش نقشه هولناکی کشید که به جنایت ختم شد.

پسرجوان وقتی به دام یک کلاهبردار در ترکیه افتاد و تمام سرمایه‌اش را از دست داد، به ایران بازگشت و متوجه شد که دیگر نامزدش تمایل به زندگی با او را ندارد. این جوان کینه‌جو برای انتقام از نامزدش نقشه هولناکی کشید که به جنایت ختم شد.

دهم اردیبهشت‌ماه امسال ساکنان خیابانی در شرق تهران چشمشان به شعله‌های آتشی افتاد که از داخل خودروی پژو‌206 زبانه می‌کشید. شاهدان با دیدن این صحنه به کمک سرنشینان پژو که دختر و پسری جوان بودند، شتافتند و پس از مهار آتش به اورژانس زنگ زدند. طولی نکشید که اورژانس در محل حاضر شد و دختر و پسرجوان که دچار سوختگی شده بودند، به بیمارستان انتقال یافتند.

گزارش مرگ

دختر جوان که حدودا 28ساله بود، دچار 90درصد سوختگی شد و پسر 30ساله 10درصد سوختگی داشت که هردو تحت درمان قرار گرفتند اما 9روز بعد از این حادثه دخترجوان به‌دلیل شدت صدمات جانش را از دست داد. گزارش مرگ آتشین دختر جوان به قاضی ساسان غلامی، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و با دستور وی گروهی از مأموران تحقیقات خود را در این‌باره آغاز کردند. تیم تحقیق برای کشف حقایق ماجرا سراغ پسرجوان که در بیمارستان بستری بود، رفت و به بازجویی از وی پرداخت که جوان مصدوم در این خصوص گفت: پرستو (متوفی) نامزدم بود که در مشاور املاک کار می‌کرد. 2سال قبل از طریق اینستاگرام با او آشنا شدم و قرار ازدواج گذاشتیم. مدتی بعد تصمیم گرفتیم برای زندگی به کشور ترکیه برویم. به همین دلیل تمام اموالم را فروختم و به همراه پرستو راهی ترکیه شدیم. تصمیم‌مان این بود که ملکی در ترکیه بخریم و بعد سراغ کار برویم اما فردی که قرار بود ملک را به ما بفروشد، کلاهبردار از آب در آمد. او پولم را به بهانه اینکه سند خانه را به نامم بزند، از من گرفت اما یکباره ناپدید شد و من تمام سرمایه‌ام را که حاصل سال‌ها تلاشم بود، از دست دادم. در آنجا شکایت کردم و به جست‌و‌جوی مرد کلاهبردار پرداختم اما او زیرک‌تر از این حرف‌ها بود و ردی از خودش به جا نگذاشته بود. این شد که ناچار شدیم به همراه پرستو به ایران بازگردیم. وی ادامه داد: پرستو در تهران برای خودش خانه و ماشین داشت که چون من تمام سرمایه‌ام را از دست داده بودم، ناچار شدم مدتی در خانه پرستو بمانم. کم‌کم دچار اختلاف شدیم و نامزدم دیگر اهمیتی به من نمی‌داد. یک شکست‌خورده بودم، هم سرمایه‌ام را از دست داده بودم و هم کارم را. پرستو هم دیگر مرا نمی‌خواست تا جایی که در آخرین درگیری و مشاجره‌هایمان مرا از خانه‌اش بیرون کرد. ناچار شدم به پانسیون بروم و از آن روز به بعد دیگر پرستو جواب زنگ‌ها و پیام‌هایم را نمی‌داد. رابطه‌اش را قطع کرده بود و دیگر حاضر به ازدواج با من نبود. همه اینها باعث شد تا نقشه انتقام‌جویی بکشم. وی ادامه داد: روز حادثه به جایگاه سوخت رفتم و یک ظرف بنزین تهیه کردم. بعد به مقابل خانه پرستو رفتم و از ساعت 7 تا 9صبح به کمین نشستم تا او از خانه‌اش بیرون بیاید. وقتی سوار بر ماشین پژویش از پارکینگ خانه‌اش خارج شد، سد راهش شدم و گفتم می‌خواهم صحبت کنم. به این ترتیب سوار ماشینش شدم و شروع کردیم به صحبت. با خود گفتم اگر همچنان اصرار بر جدایی داشته باشد و همان حرف‌های قبلی را بزند، از او انتقام بگیرم اما اگر حاضر به زندگی در کنار من باشد، بی‌خیال نقشه‌ای که کشیدم شوم اما پرستو همان حرف‌های قبلی را زد و گفت رابطه ما تمام‌شده است. وقتی جواب منفی از او شنیدم، به‌شدت عصبی شدم و کنترلم را ازدست دادم. بنزین را روی او پاشیدم و کبریت را کشیدم. پرستو آتش گرفت و چون هنگام پاشیدن بنزین، قسمتی از آن روی خودم ریخته بودم، من نیز دچار سوختگی شدم. وی ادامه داد: قصدم فقط انتقام‌جویی بود و اصلا فکرش را نمی‌کردم که پرستو بر اثر این حادثه جانش را از دست بدهد.

پس از اعتراف این پسر کینه‌جو، ‌قاضی جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرد.

ارسال نظر