زمان مطالعه: دقیقه

مخاطرات وکالت در گفتگو با عبدالصمد خرمشاهی:

عدم آگاهی، نگاه به وکلا را خصمانه کرده است/ وکیل همتراز قاضی است / در دفترم تهدید به قتل شدم

یک روز پس از قتل وکیلی در تهران، جامعه وکالت در شوک معناداری فرو رفته است. هیچ کس به درستی نمی داند این جنایت با چه انگیزه ای رقم خورده؛ با این وجود بار دیگر زنگ خطر در خصوص امنیت وکلا به صدا درآمده است. عبدالصمد خرمشاهی، از وکلای باسابقه که از قضا چندی قبل وکالت اولیای دم وکیلی را که در لنگرود به قتل رسیده بود بر عهده داشت در گفتگویی با حادثه 24 از مخاطرات دنیای وکالت و ضرورت تبیین جایگاه وکیل در جامعه می گوید.

عبدالصمد خرمشاهی

وکیل پایه یک دادگستری

06 اردیبهشت 1398
شناسه : 12667
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/12667
4834+
بالا
یک روز در دفتر کارم بودم که فرد ناشناسی تماس گرفت و گفت ساعت 7 شب می خواهم بیایم و تو را بکشم. من هم با خونسردی گفتم که من تا 10 شب منتظر می مانم. من مشغول انجام کارهایم بودم و همه همکارانم هم رفته بودند که یک نفر که قوی هیکل بود وارد شد.
یک روز پس از قتل وکیلی در تهران، جامعه وکالت در شوک معناداری فرو رفته است. هیچ کس به درستی نمی داند این جنایت با چه انگیزه ای رقم خورده؛ با این وجود بار دیگر زنگ خطر در خصوص امنیت وکلا به صدا درآمده است. عبدالصمد خرمشاهی، از وکلای باسابقه که از قضا چندی قبل وکالت اولیای دم وکیلی را که در لنگرود به قتل رسیده بود بر عهده داشت در گفتگویی با حادثه 24 از مخاطرات دنیای وکالت و ضرورت تبیین جایگاه وکیل در جامعه می گوید.

یک روز پس از قتل وکیلی در تهران، جامعه وکالت در شوک معناداری فرو رفته است. هیچ کس به درستی نمی داند این جنایت با چه انگیزه ای رقم خورده؛ با این وجود بار دیگر زنگ خطر در خصوص امنیت وکلا به صدا درآمده است. عبدالصمد خرمشاهی، از وکلای باسابقه که از قضا چندی قبل وکالت اولیای دم وکیلی را که در لنگرود به قتل رسیده بود بر عهده داشت در گفتگویی با حادثه 24 از مخاطرات دنیای وکالت و ضرورت تبیین جایگاه وکیل در جامعه می گوید.

معمولا وکلا در حرفه شان با چه خطرات و تهدیدهایی مواجه می شوند؟

به لحاظ اینکه در جامعه ما هنوز نقش وکیل درست تبیین نشده و مردم درک درستی از آن ندارند، گاهی نگاهی خصم آلود نسبت به وکلا به وجود می آید. مشکل صرفا از عدم آگاهی است و عدم آموزش کافی به مردم است که این وظیفه بیشتر بر عهده رسانه ها به خصوص صدا و سیما است که مردم را آگاه کنند و آموزش بدهند ک وکیل وظیفه اش چیست. وکیل زبان قانون است و دفاع از حقوق متهم حق او است. تا زمانی که فرهک گرفتن وکیل جا نیفتاده و طرفین پرونده ها به چشم تخاصم به وکیل نگاه می کنند و نگاه درستی به این جایگاه ندارند این خطرات همیشه و همه جا وجود دارد و همه ناکامی در پرونده ها را از چشم وکیل می بینند و شاهد ضرب و جرح وکیل، تخریب اموالش و گاهی حتی قتل او هستیم.

در قبال مخاطراتی که در حرفه وکالت وجود دارد قانون چه حمایت هایی از شما و همکاران تان می کند؟

در قانونی که مصوبه مجمع تشخیص مصلحت است وکیل در موضع دفاع همتراز قاضی است؛ اما در عمل کمتر شاهد اجرای این قانون بوده ایم. در سالهای اخیر ابزارهایی مثل افشانه و شوکر در قبال پرداخت مبالغی به وکلا تحویل داده می شود. اما آن هم بدون آموزش است و معمولا کاربردی ندارد و نه تنها نتوانسته به امنیت کمک کند بلکه بیشتر حس ترس را تشدید می کند. وکیل باید در فضای امنی کارش ر انجام دهد اگر قرار باشد در فضای تشویش کار کند قطعا مطلوب نخواهد بود. در هیچ کشور توسعه یافته ای به جای روشن کردن افکار، ابزار دفاعی در اختیار وکلا قرار نمی دهند چون مثل مورد اخیر این ابزار نمی تواند کمکی به دفاع کند. متاسفانه در اغلب محاکم جنجالی و پرونده های قتل اولیای دم به وکلا بی احترامی یا تهدید می کنند. قضات می توانند نقش موثر تری داشته باشند. بارها از قضات خواسته ام که عکس العمل نشان دهند. می شود تبیین کرد که امنیت فکری که وکیل باید داشته باشد در عمل اتفاق بیفتد. و الا بدون آگاه سازی جامعه این خطرات ادامه دارد.

به نظر شما بعنوان وکیلی با تجربه وکلای جوان تر در مواجهه با چنین خطراتی باید چه واکنشی از خود نشان دهند؟

معمولا وکلا آموزش خاصی در این رابطه نمی بینند. عکس العمل سریع مخصوص افرادی است که دوره دفاع شخصی طی کرده اند. برخی وکلا خودشان به طور شخصی در کلاسهای دفاع شخصی شرکت می کنند که بتوانند در این مواقع از خود دفاع کنند. البته شاید بشود در کوتاه مدت چنین اقداماتی انجام داد اما در بلند مدت باید به فکر فرهنگ سازی بود. در این سالها نه تنها فرهنگ سازی نشده بلکه علیه وکلا جوسازی هم می شود. حتی در پروند هایی که همکارانم وکیل تسخیری هستند به دلیل جوی که وجود دارد نمی توانند تمام قد از موکل شان دفاع کنند. مثلا یادم می آید که در پرونده بیجه (قاتل سریالی کودکان در پاکدشت) مردم علیه او شعار می دادند و جو سنگینی علیه جنایت های او راه افتاده بود. وکیل مدافع او امنیت نداشت و دلهره داشت و نتوانست به خوبی از او دفاع کند. سوال می شود که مگر قاتلی مثل بیجه هم جای دفاع داد؟ بله هر متهمی جای دفاع دارد. در پرونده بیجه هم معلوم شد دو فقره از قتل هایی که وجود داشت کار او نبوده. وکیل باید بتواند بدون ترس از دانش حقوقی اش استفاده کند. همین ترورها به جان وکلا دلشوره می اندازد. خیلی از وکلای جوان مشکل نان دارند و این شرایط کار آنها را سخت تر می کند.

در سالهایی که به وکالت می پردازید چه تجربه شخصی در خصوص تهدید داشته اید. آیا تا به حال تهدید به قتل شده اید؟

خوشبختانه در این سالها بجز چند موردی که در دادگاه اولیای دم برآشفته شدند و توهین کردند موردی به شکل عملی نبوده اما یک روز در دفتر کارم بودم که فرد ناشناسی تماس گرفت و گفت ساعت 7 شب می خواهم بیایم و تو را بکشم. من هم با خونسردی گفتم که من تا 10 شب منتظر می مانم. من مشغول انجام کارهایم بودم و همه همکارانم هم رفته بودند که یک نفر که قوی هیکل بود وارد شد. نگران شدم اما بعد دیدم که حالت هجوم نداشت و گفت آمده تا راجع به پرونده ای جنجالی توضیح بدهد. تهدیدهایی که معمولا اتفاق می افتد برای خراب کردن روحیه وکیل است که دست از دفاع از موکلش بردارد اما وکلا باید قوی باشند. وکیل از جرم دفع نمی کند از حقوق قانونی دفاع می کند.

برای بالا بردن امنیت وکلا چه باید کرد؟

قوه قضاییه باید جایگاه وکیل را تبیین کند و به مردم تفهیم شود که هر کسی حق داشتن وکیل را دارد و اگر قرار باشد وکیل به دنبال حفظ جان خودش باشد و حتی اگر اسلحه هم داشته باشد راهی برای دفاع وحود ندارد. در مورد اخیر هم می بینیم که همکارمان ظاهرا فرصت دفاع از خودش را نداشته است.

ارسال نظر