بهمن کشاورز از وکلای خوشنام و باسابقه ایران روز گذشته به علت عارضه قلبی درگذشت. کشاورز وکالت پروندههای زیادی را در کارنامه خود دارد که یکی از مهمترین آنها، وکالت در پرونده شهرداری تهران در سال 77 است. غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران در گفتوگوییاز آن دوران میگوید.
مرحوم کشاورز وکیل شما در پرونده معروف سال 77 بود. شناخت شما از ایشان معطوف به چه ویژگیهای بارزی در آن مرحوم است؟
مرحوم آقای بهمن کشاورز با توجه به تجربیات زیادی که در حوزه وکالت و حقوق داشت، چهره شناخته شدهای بود. بخصوص با توجه به شیوهای که در دفاع از حق موکلان خود داشت. بنده قبل از طرح پرونده دادگاه شهرداری در سال 77 هم با ایشان همکاری داشتم و در پروندههای مختلفی که مرتبط با شهرداری تهران بود و ادعاهایی که علیه بخشهای مختلف شهرداری مطرح بود، از تجربه حقوقی ایشان استفاده میکردیم. نکته قابل توجه در کار آن مرحوم، این بود که هیچ گاه حتی متهم به جانبداری از موکل هم نشد به این معنا که دفاع ایشان بسیار مستدل منطقی و حقوقی و علمی بود یعنی مهمتر از موکل برای او، رعایت جانب حق بود. در جریان پرونده شهرداری همین ویژگیها را به عینه از جانب او دیدم بی تعصب تلاش داشت که استدلالهای حقوقی و علمی خود را مطرح کند.
یعنی شما با وجود آنکه در آن پرونده محکوم شدید، از وکالت ایشان راضی بودید؟
حتماً همین طور است. نه تنها از این باب که دفاعیاتش به نفع پرونده من بود بلکه از این باب که احساس اقناع میکردم. شاید یک دفاع احساسی و هیجانی و یک طرفه متهم را راضی یا قانع کند اما بحث ایشان به لحاظ علمی و حقوقی هم قانع کننده بود. اشراف ایشان به مسائل حقوقی به گونهای بود که حتی دفاعیات و نقطه نظرات او برای برخی قضات پروندهها قابل احترام و استناد بود. در بسیاری از پروندهها نظرات ایشان را به عنوان دیدگاههای کارشناسی مورد توجه قرار میدادند و برای دستگاه قضایی هم قابل استناد و توجه بود.
اشراف ایشان به حوزههای حقوقی در دفاع از خود را چگونه دیدید؟
صرف نظر از این جنبهها بعد دانش و تجربه ایشان در وکالت هم قابل توجه است. در کنار تألیفات و آثار مکتوبی که از ایشان به جای مانده است، برخی اظهار نظرهای او در گفتوگو با رسانهها یا در نشستهای مختلف برای حقوقدانان و حتی مسئولان قضایی کشور و دادگستری میراث گرانبهایی است. ایشان قبل از انقلاب پروانه وکالت گرفته بود و تا زمان درگذشتش تجربههای مفیدی را به جامعه حقوقی ایران هدیه داده است. بخصوص که نظرات ایشان در حوزه حقوقی به نوعی سازگاری با نظرات دینی هم داشت. مرحوم کشاورز در طول این سالها نکاتی همچون توجه به وضعیت حقوقی و معیشتی پرسنل قضایی، آموزش حقوقی و قضایی و نظارت متقابل بین دستگاه قضا و وکالت را مورد تأکید قرار میداد. بخصوص که معتقد بود کانون وکلای مستقل و قوی حتماً میتواند کمک کار دستگاه قضایی باشد. درگذشت ایشان واقعاً ضایعهای است. ای کاش عمرش طولانی میبود تا از وجودش بیشتر بهره میبردیم آن هم در شرایطی که مشکلات و معضلات حقوقی و قضایی هم زیاد شده است.
در جریان پرونده شما آیا مواردی بود که ایشان به بنبست برسد یا دفاع را بی فایده بداند؟
پرونده شهرداری تهران به لحاظ حقوقی و قانونی خیلی پیچیده نبود و اساساً ساده بود. منتها برخی مسائل حاشیهای و سیاسی پیرامون آن مهم شده بود. دفاع ایشان مستحکم و مستدل بود. چه در دادگاه اول و چه در لایحه دفاعی که در دادگاه تجدید نظر ارائه داد، به استدلالهای خود معتقد بود ولی به هر حال شرایط آن زمان سرنوشت دیگری را برای آن پرونده رقم زد. آقای کشاورز یک اصل کلی در کار خود داشت. او با توجه به ابعاد روانشناسی جرم و جامعهشناسی کیفری معتقد بود که هیچ متهمی نیست که نشود از او دفاع کرد.