چند روز پیش مردی با حضور در دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد پدرش به طرز مشکوکی جان باخته و احتمال میدهد به قتل رسیده باشد.
شاکی در اظهاراتش به بازپرس گفت: چند سال پیش مادرم فوت کرد و پدرم مدتی بعد با زن دیگری ازدواج کرد، روز مرگ پدرم که 6 دی، ماه بود، همسرش در خانه نبود و به شهرستان رفته بود. پدرم هم جواب تماس های مرا نمی داد. به همین دلیل نگران شدم و به خانه اش رفتم. با مراجعه به خانه پدرم با جسد بیجان وی مواجه شدم، لوله بخاری کنده شده بود و آن زمان احتمال دادیم که پدرم بر اثر گازگرفتگی فوت کرده باشد و پزشک نیز جواز دفن را صادر کرد اما بعد متوجه سرقت کارت عابربانک پدرم شدم که اکنون احتمال قتل وی را میدهم.
پس از ثبت این شکایت، تیمی از مأموران اداره آگاهی تحقیقات خود درباره این پرونده را آغاز کرده و در بررسی نخست مشخص شد پسر دختر متوفی به نام شایان نیز در خانه متوفی سکونت داشته اما روز حادثه در منزل نبوده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد از کارت عابربانک متوفی 5 میلیون تومان پول به کارت عابربانک پدر دوست شایان انتقال یافته و یک میلیون تومان نیز از این کارت برداشت شده است.
همچنین پسر متوفی در تحقیقات به کارآگاهان خبر داد که شایان کارت عابربانک متوفی را پس داده و گفته کارت نزد وی بوده است.
با توجه به شواهد و قراین مبنی بر کنده شدن لوله بخاری، قفل شدن در خانه متوفی از پشت، باز بودن پنجرهها و سرقت کارت عابربانک، فرضیه قتل پررنگتر شد و کارآگاهان سراغ شایان رفته و ساعت 4 صبح امروز وی را بازداشت کردند.
شایان پس از بازداشت و در همان ابتدای تحقیقات به قتل پدربزرگش اعتراف کرد و گفت: از دو سالگی پدر و مادرم از هم جدا شدند و من تا 10 سالگی با مادرم زندگی میکردم اما از آن به بعد کارتنخواب شدم تا اینکه از سن 16 سالگی مجدداً به خانه پدربزرگم رفتم اما در این چند سال مدام تحقیر میشدم تا اینکه شب حادثه تصمیم به قتل پدربزرگم گرفتم.
وی که 20 سال سن دارد، افزود: پدربزرگم کنار بخاری خوابیده بود، حوالی ساعت 3 بامداد از خواب بیدار شده، پتویی روی دهان پدربزرگ 60 سالهام انداخته و او را خفه کردم، پس از قتل صحنهسازی کرده و لوله بخاری را کندم، سپس سراغ کُت پدربزرگم رفتم و کارت عابربانکش را که تازه تعویض کرده و رمزش در دسترس بود، برداشته و از خانه خارج شدم، قصد خروج از خانه را داشتم اما در آپارتمان بسته بود به همین دلیل تا ساعت 8 صبح صبر کرده و در نهایت از طریق پنجره از خانه خارج شدم.
شایان ادامه داد: گمان نمیکردم قضیه لو برود و در مراسم تدفین نیز شرکت کردم اما در نهایت بازداشت شدم.
متهم پس از اعتراف به قتل با دستور بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات دراختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت.