محمد، نوجوان 15ساله افغان است که در تعمیرگاهی حوالی خاوران کار میکرد. او عاشق خودروی بامو بود و یکی از آرزوهایش نشستن پشت فرمان این خودرو بود. آرزویی که مدتی قبل محقق شد اما نوجوان افغان را به دردسر بزرگی انداخت. ماجرا از این قرار بود که خودروی بامو متعلق به یکی از مشتریان بود که آن را برای تعمیر به تعمیرگاه سپرده بود. پس از تعمیر، محمد منتظر ماند تا صاحبکارش به خانه برود و وقتی رفت به سرعت سوئیچ را برداشت و پشت فرمان بامو نشست و راهی خیابان شد. او درحالیکه در یکی از خیابانها در حال رانندگی بود تصادف کرد و هر چند خودرو را به تعمیرگاه بازگرداند و خودش را بیگناه نشان داد، اما بازبینی تصاویر دوربین مداربسته تعمیرگاه، دستش را رو کرد. به این ترتیب، نوجوان افغان میبایست 25میلیون تومان خسارتی را که بهخودروی گرانقیمت وارد شده بود پرداخت کند. اما او پولی برای پرداخت خسارت نداشت و به همین دلیل نقشه عجیبی کشید.
گروگانگیری
چند روز پیش، زنی به دادسرای جنایی تهران رفت و گفت که پسر 15سالهاش را گروگان گرفتهاند. وی به قاضی رضوانی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران گفت: پسر 15سالهام در تعمیرگاهی حوالی خاوران کار میکند. او معمولا شبها در تعمیرگاه میخوابد اما دیروز به من زنگ زد و گفت صاحب تعمیرگاه او را گروگان گرفته و برای آزادیاش درخواست 25میلیون تومان پول کرده است. من به تعمیرگاه زنگ زدم و صاحبکارش گفت که اگر ظرف 3روز این پول را جور نکنم جان پسرم در خطر است. با اعلام این شکایت قاضی جنایی دستور تحقیق در این خصوص را صادر کرد و مأموران اداره آگاهی تهران راهی تعمیرگاه شدند. صاحب تعمیرگاه با شنیدن ماجرای گروگانگیری، شوکه شد و فهمید که همه ماجرا، نقشه نوجوان افغان برای فرار از پرداخت خسارت 25میلیون تومانی است. او ماجرا را برای مأموران شرح داد و پس از آن محمد (نوجوان افغان) که داخل تعمیرگاه بود دستگیر شد و در بازجوییها گفت: پس از تصادف با بامو، صاحبکارم به مالک خودرو گفت که ماشین را مجانی تعمیر میکند و به او برمیگرداند. پس از آن قراردادی نوشت و به من گفت که تا زمانی که خسارت ماشین صاف نشده، باید مجانی برایش کار کنم. این شد که تصمیم گرفتم سناریوی آدمربایی ساختگی طراحی کنم و با طرح شکایت علیه صاحبکارم او را گیر بیندازم. با خود گفتم وقتی ببیند علیه او شکایت شده حاضر میشود برای گرفتن رضایت من از خسارت 25میلیون تومانی بگذرد. وی ادامه داد: چون خانوادهام افغانستان هستند، زنی را پیدا کردم تا نقش مادرم را بازی کند. برای این کار 100هزارتومان به او پرداخت کردم و از او خواستم به دادسرا برود و بگوید صاحب تعمیرگاه پسرش را گروگان گرفته و درخواست 25میلیون تومان پول کرده است، اما نقشهام نگرفت و دستم رو شد. با افشای این حقیقت، قاضی جنایی برای نوجوان افغان قرار قانونی صادر کرد وتحقیقات در اینباره ادامه دارد.