حادثه 24 - مرد رمال برای باطل شدن طلسم سیاه، دارویی در چای ریخت که پس از نوشیدن آن بیهوش شدم و 4روز بعد در بیمارستان بههوش آمدم» این بخشی از گفتههای مردی است که میگوید به دام رمالی افتاده که نقشه سرقت از خانهاش را در سر داشته است.
چند روز قبل مردی که در یکی از خیابانهای جنوب تهران بیهوش روی زمین افتاده بود، با تماس مردم با اورژانس به بیمارستان منتقل شد. او بهدلیل مسمومیت شدید به کما رفته بود اما پس از 4روز به زندگی برگشت و پس از مرخص شدن از بیمارستان، فهمید که چه بلایی برسرش آمده است.
مرد جوان که برای شکایت از رمالی که او را به این روز انداخته بود راهی اداره پلیس شده بود، به افسر پلیس گفت: با اینکه از نظر مالی و خانوادگی هیچ مشکلی نداشتم، اما مدتی بود که روزگار بر وفق مرادم نبود. مدام بدبیاری میآوردم و شرایط زندگیام بههم ریخته بود. مرتب با همسرم درگیر میشدم و این درگیریها آنقدر ادامه داشت که همسرم قهر کرد و به خانه پدر و مادرش رفت.
وی ادامه داد: یک روز که سفره دلم را برای همکارم باز کردم و از ماجراهای عجیب زندگیام گفت، او راهی پیش پایم قرار داد و گفت احتمالا در زندگی بدخواه و دشمن دارم و او مرا طلسم کرده است. اگرچه راهحل همکارم منطقی نبود و حرفهایی که میزد بهنظرم عجیب میآمد اما من که به بنبست رسیده بودم تصمیم گرفتم به حرفهای او اعتماد کنم. همکارم میگفت باید نزد رمال بروم و طلسم را باطل کنم. به این ترتیب با مرد رمالی که همکارم معرفی کرد آشنا شدم و نزد او رفتم. او در چند مرحله از من پول گرفت و نسخههای عجیبی برایم پیچید. یکبار گفت نسخه را در قبرستان متروکه دفن کن، بار دیگر میگفت در بیابان نامهای را آتش بزن و..
طلسم سیاه
مرد جوان تمام راهحلهای رمال را امتحان کرد اما همچنان در بنبست قرار داشت.
وی در ادامه گفت: وقتی به مرد رمال گفتم نسخهها فایدهای نداشته، اینبار به من گفت که ارواح خانهام را احاطه کرده و دچار طلسم سیاه شدهام. او گفت که باید برای بهتر شدن اوضاع معجونی را درون چای بریزم و آن را بنوشم تا طلسم باطل شود. آن روز مرد رمال دارویی را که اسمش را گذاشته بود داروی سیاه، داخل چای ریخت. من هم بیخبر از همهجا چای را نوشیدم به این امید که طلسمها باطل میشوند. مرد رمال پس از نوشیدن چای از من خواست به خانهام برگردم اما من دچار سرگیجه شدیدی شده بودم و وقتی از خانه رمال بیرون رفتم ناگهان حالم بد شد و از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم در بیمارستان بودم و پس از مرخص شدن از آنجا، وقتی به خانهام برگشتم متوجه شدم دزد وارد خانه شده و اموال قیمتیام مانند ساعت، پول، انگشتر و گردنبند طلایم به همراه دسته کلیدم سرقت شده است. حالا هم شک ندارم که مرد رمال با این ترفند مرا بیهوش کرده و بعد با سرقت دسته کلید وارد خانهام شده و تمام اموال قیمتیام را دزدیده بود.
با این شکایت، مأموران پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت راهی محل زندگی مرد رمال شدند اما او خانهاش را تخلیه کرده و فراری شده بود. هماکنون تحقیقات برای شناسایی و بازداشت رمال فراری در دستور کار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.