حادثه 24 - مرد بنگاهدار که به خاطر اختلاف مالی با پسری پولدار وی را به قتل رساندهبود، به قصاص و پرداخت دیه محکوم شد.
دی ماه سال گذشته با اعلام مفقودی پسر پولداری به نام محمد در شهرستان شهریار تحقیقات پلیس آغاز شد. پدر محمد که به اداره پلیس رفته بود، به مأموران گفت: «روز گذشته پسرم برای انجام کاری از خانه خارج شد، اما دیگر بازنگشت. تلفن همراهش نیز خاموش است. نگرانش هستم و مادرش بیتابی میکند. از پلیس درخواست کمک دارم.»
تلاش برای یافتن محمد ادامه داشت که خبر رسید جسد سوخته پسر جوان در باغی در شهریار پیدا شدهاست. صاحب آن باغ در تماس با پلیس گفت: «امروز صبح برای سرکشی به باغ رفتهبودم که با جسد سوخته مردی در گوشه باغ روبهرو شدم. او را نمیشناسم و نمیدانم جسد متعلق به کیست.»
بعد از این تماس، مأموران به آن باغ رفتند و به دستور قضایی بقایای جسد سوخته به پزشکی قانونی منتقل شد. با تشخیص هویت آن جسد، مشخص شد متعلق به محمد است که پدرش اعلام مفقودی کردهبود.
به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و روند بررسیها نشان داد محمد پسر پولداری بوده و مدتی قبل با مرد بنگاهداری به نام سهیل اختلاف مالی داشتهاست.
به این ترتیب سهیل به عنوان اولین مظنون بازداشت شد. او که سعی داشت پلیس را گمراه کند، اما در روند بازجوییها به قتل اعتراف کرد و در توضیح گفت: «چند سال قبل محمد را در یک مهمانی دیدم و با او آشنا شدم. کمکم رابطه ما نزدیکتر شد و فهمیدم او پسر پولداری است. روزی با محمد صحبت کردم و قرار شد او سرمایهای در اختیارم بگذارد تا یک فروشگاه لوازم خانگی بزرگی راهاندازی کنیم و او سود پولش را بگیرد. محمد برای انجام این کار یک میلیارد تومان پول نقد و ۱۵۰ سکه طلا به من داد. در این مدت خیلی تلاش کردم تا آن فروشگاه را راهاندازی کنم، اما موفق نشدم. به همینخاطر مقداری از بدهیام را پرداخت کردم، اما مابقی آن مانده بود.»
متهم در ادامه گفت: «محمد وقتی ماجرا را فهمید خواست پولش را برگردانم و تهدید کرد اگر این کار را انجام ندهم، شکایت میکند. پولی در بساط نداشتم به همینخاطر اصرارهای محمد باعث شد تصمیم به قتل بگیرم. در این رابطه با یکی از دوستانم صحبت کردم و طبق نقشه محمد را به باغی که پانسیون سگهای تزئینی بود، دعوت کردم. وقتی محمد وارد باغ شد، با اسلحه به سرش شلیک کردم. او روی زمین افتاد، نزدیکش رفتم و مطمئن شدم نفس نمیکشد. برای از بین بردن جسد آن را به کمک دوستم داخل صندوق عقب ماشین گذاشتم و به باغ متروکهای در شهریار بردیم و آتش زدیم.»
با ثبت این اظهارات، همدست متهم به نام پیام نیز بازداشت شد. پرونده بعد از شنیدن اظهارات پیام، کامل و به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. دو متهم بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی مقابل هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه قرار گرفتند. ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص را مطرح کردند.
در ادامه سهیل به جایگاه رفت و خلاف اظهاراتش قتل را انکار کرد و گفت: «من و محمد دوستان صمیمی بودیم و اختلافی نداشتیم. اظهارات اولیهام تحت فشارهای بازجویی بود، اما حالا حقیقت را میگویم. بیگناه هستم و قتلی مرتکب نشدهام.»
سپس پیام نیز به جایگاه رفت و اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت و گفت: «قبول دارم روز حادثه همراه سهیل به آن باغ رفتهبودم، اما در قتل نقشی نداشتم و فقط در سوزاندن جسد او را کمک کردم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده، سهیل را به قصاص و به اتهام جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کرد. پیام نیز به اتهام معاونت در قتل به ۱۵ سال حبس محکوم شد.
به این ترتیب متهم بعد از تأیید این حکم، در صورتیکه نتواند رضایت اولیای دم را جلب کند در آستانه مرگ قرار خواهد گرفت.
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.