حادثه 24 - مادر الناز کوچولو وقتی فهمید دختر 8سالهاش دچار مرگ مغزی شده و دیگر به زندگی برنمیگردد، خود برای اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند پیشقدم شد تا با پیوند اعضای بدن دختربچه، چندین بیمار نیازمند، زندگی دوبارهای پیدا کنند.
این دختر 8ساله، الناز عامریان نام داشت و همراه خانوادهاش در شاهرود زندگی میکرد. او دچار هیچ نقص عمده و مهمی نبود اما نسبت به بقیه هم سن و سالانش کمی دیرتر راه افتاد و زبان باز کرد. بهدلیل اینکه او کمی دیرآموز بود، در همان سنین پایین والدینش او را به کاردرمانی و گفتاردرمانی بردند. وقتی مدتی گذشت وضعیت الناز کمی بهتر شد اما گاهی دچار تشنج میشد؛ با این حال پدر و مادرش تصور نمیکردند که این تشنجهای گاه و بیگاه مشکل بزرگی ایجاد کند.
چند شب قبل وقتی اعضای خانواده عامریان خوابیده بودند ناگهان پسر خانواده که 16سال دارد سراسیمه سراغ پدرش رفت و او را بیدار کرد. او گفت الناز در خواب حالش بد شده است. وقتی پدر بالای سر دختر بچه رفت، او در تب میسوخت و هنگامی که بیدار شد، هوشیاریاش کم بود. مدام به هوش میآمد و از هوش میرفت. وضعیت الناز وخیم بود و پدر و مادرش که نگران شده بودند با اورژانس تماس گرفتند و درخواست کمک کردند.
دقایقی بعد با حضور امدادگران اورژانس دختر 8ساله به یکی از بیمارستانهای شاهرود منتقل شد و تلاشها برای مداوای وی آغاز شد. هنوز به درستی معلوم نبود که چه اتفاقی افتاده اما سطح هوشیاری دختربچه به مرور کم شد. بررسیها نشان میداد در مغز او مشکلی پیش آمده و باید برای انجام درمان تخصصی به بیمارستان دیگری منتقل شود. در این شرایط بود که او پس از 3روز به بیمارستانی در سمنان انتقال یافت اما تلاشهای کادر پزشکی برای درمان او ثمری نداشت و سرانجام بعد از گذشت یک هفته به پدر و مادر الناز اعلام کردند که او دچار مرگ مغزی شده و هیچ راهی برای بازگشت او به زندگی وجود ندارد.
تصمیم بزرگ
از دست دادن الناز برای پدر و مادرش باورکردنی نبود اما آنها راهی جز کنار آمدن با واقعیت نداشتند. با وجود اینکه عملا هیچ راهی برای بازگشت الناز کوچولو به زندگی وجود نداشت اما اعضای بدن او میتوانست نجات بخش بیماران نیازمند باشد. مسئولان بیمارستان قصد داشتند رایزنی با پدر و مادر او را برای اینکه به اهدای اعضای بدن دخترشان رضایت بدهند، آغاز کنند اما پیش از آنکه آنها حرفی بزنند مادر الناز خود پیش قدم شد و درباره امکان اهدای اعضای بدن دخترش سؤالاتی پرسید.
حامد عامریان، پدر الناز کوچولو میگوید: بعد از آنکه اعلام کردند دخترم مرگ مغزی شده، همسرم شوکه شده بود و بهشدت گریه میکرد اما در همان شرایط بهدنبال اهدای اعضای بدن الناز بود. او گفت حالا که دخترمان را از دست دادهایم چه کاری بهتر از اینکه اعضای بدن او به چند بیمار نیازمند زندگی ببخشد. همان موقع رضایت نامه را امضا کردیم و پیکر دخترم به تهران منتقل شد و در آنجا اعضای بدنش شامل قلب، کلیهها و کبد جداسازی شده و به چندین بیمار نیازمند که اغلب، هم سن و سال دخترم بودند اهدا شد. این مرد درباره دخترش میگوید: او یک فرشته بود. دخترم در عالم کودکانهاش با بچههای دیگر مهربان بود. خوراکیهایش را با بچهها تقسیم میکرد. اگر بچه دیگری با او درگیر میشد و حتی موهایش را میکشید، او چیزی نمیگفت. دخترم مظلوم و مهربان بود. به خاطر همین مهربانیاش ما هم اعضای بدن او را اهدا کردیم. حالا هم با اینکه جسم الناز پیش ما نیست اما روحش با ماست و او را کنار خودمان احساس میکنیم و بابت تصمیمی که گرفتهایم خدا را شاکریم.
آخرین اخبار مثبت و رویدادهای شیرین را در صفحه حادثه پلاس حادثه 24 بخوانید.