حادثه 24 - تحقیقات درباره مرگ مرموز پسری جوان که پس از ترک اعتیاد و مرخصشدن از کمپ در خانهاش جانباخته، آغاز شده است. چند روز قبل گزارش مرگ پسری جوان به قاضی مصطفی واحدی، کشیک جنایی تهران اعلام شد. متوفی پسری بود که مدتی قبل به دلیل اعتیاد در کمپ بستری شده بود اما بهتازگی بعد از مرخصشدن، به خانه مجردیاش بازگشته و بنا به دلایل نامشخصی به کام مرگ رفته بود.
بهگفته پزشکیقانونی آثار ضرب و جرح روی بدنش وجود داشت و به همین دلیل مأموران در نخستین اقدام در تحقیق از پدر و مادر او دریافتند که پسرشان پس از مرخصشدن از کمپ ترک اعتیاد، متوجه شده که نامزدش قصد ازدواج با پسر دیگری را دارد و همین موضوع باعث اختلاف و درگیری میان آنها شده بود.
آنها توضیح دادند: روز حادثه به خانه مجردی پسرمان رفتیم که به اختلاف او و نامزدش پایان بدهیم. آن روز نامزدش هم در خانه بود و ما با وساطت و میانجیگری، هردوی آنها را آرام کرده و بعد آنجا را ترک کردیم اما نامزدش کنار او ماند. چند ساعت بعد نامزد پسرمان به ما زنگ زد و گفت حال پسرمان بد شده است. ما فورا خودمان را به خانه او رساندیم و پیکر بیجان پسرمان را در حالی دیدیم که زخمی بود و آثار ضرب و جرح روی بدن و سرش وجود داشت. ما مطمئنیم که نامزدش بلایی بر سر او آورده و جان پسرمان را گرفته است.
با شکایت خانواده متوفی، دستور احضار نامزد او صادر شد. دختر جوان وقتی پیش روی بازپرس جنایی قرار گرفت منکر نقش داشتن در مرگ نامزدش شد و گفت: مدتی قبل با میلاد (متوفی) آشنا شدم و او از من خواستگاری کرد. خانوادههایمان در جریان آشنایی ما بودند و با یکدیگر نامزد شدیم اما کمی بعد متوجه شدم که او معتاد است و مواد مخدر مصرف میکند. شرط من برای ازدواج، ترک موادمخدر بود و میلاد هم میگفت تا مواد مخدر را کنار نگذارد عروسی را برپا نمیکند. به همین دلیل در کمپی بستری شد و حدود یکماه تحت درمان بود تا اینکه موفق شد مواد را ترک کند. وقتی مرخص شد با عصبانیت به من زنگ زد و گفت شنیده که میخواهم با فرد دیگری ازدواج کنم. او از من خواست به خانهاش بروم و وقتی خودم را به آنجا رساندم والدینش هم آنجا بودند. در مقابل آنها به میلاد گفتم حرفهایی که شنیده دروغ است و من هنوز منتظرم حالش خوب شود تا با هم ازدواج کنیم. همچنین گفتم که به او علاقه دارم و در نهایت میلاد آرام شد و پدر و مادرش آنجا را ترک کردند.
وی ادامه داد: میلاد حالش خوب بود و من برای خرید از خانهاش بیرون رفتم اما دقایقی بعد که برگشتم متوجه شدم بیحال روی زمین افتاده و نفس نمیکشد. هرچه صدایش کردم جوابم را نداد. قلبش نمیزد و با توجه به آثار خون و زخمی شدنش احتمال دادم که پس از رفتن من اقدام به مصرف مواد کرده و بعد حالش بد شده و تعادلش را از دست داده و زمین خورده است. بعد هم ماجرا را به پدر و مادرش اطلاع دادم و او را به بیمارستان بردیم اما فوت شد. بازپرس جنایی پس از شنیدن اظهارات دختر جوان برای او قرار قانونی صادر کرد و تحقیقات برای رازگشایی از مرگ نامزدش ادامه دارد.