حادثه 24 - «پیرمرد مدام از کارهای من ایراد میگرفت؛ داروهایش را سر وقت نمیخورد و مرتب بهانهگیری میکرد. برای همین عصبانی شدم و...» این بخشی از اعترافات مرد40ساله ای است که برای مراقبت از پیرمرد تنها، استخدام شده بود و حالا در برابر اتهام قتل عمدی او قرار گرفته است.
شامگاه جمعه گذشته به قاضی ساسان غلامی، بازپرس جنایی تهران خبر رسید مردی 85ساله که از چند روز قبل در بیمارستانی در پایتخت بستری بود، جانش را از دست داده و از آنجا که روی بدنش آثار ضرب و جرح دیده میشود، احتمالا به قتل رسیده است.
با دستور قاضی جنایی، تحقیقات آغاز شد و مأموران در نخستین اقدام به تحقیق از پسر وی پرداختند. او با شکایت از مردی که برای نگهداری از پدرش استخدام شده بود، گفت: پدرم از مدتها پیش تنها زندگی میکرد و ما تصمیم گرفته بودیم تا از طریق یکی از شرکتهای خدماتی برایش پرستار استخدام کنیم تا کارهای روزمرهاش را انجام دهد.
وی ادامه داد: مردی40ساله به ما معرفی شد و او قبول کرد که با دریافت مبلغی، کارهای پدرم را انجام دهد. او کارش را شروع کرد اما تنها چند روز بعد پدرم به من زنگ زد و درحالی که ناله میکرد گفت که آن مرد او را کتک زده است.
پسر مقتول ادامه داد: موضوع را به برادرم اطلاع دادم و هردو راهی خانه پدرم شدیم. او بهشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بیحال بود و برای همین وی را به بیمارستان منتقل کردیم. پدرمان چند روزی بستری شد و تحت درمان قرار گرفت و بعد از آن مرخص شد و به خانه برگشت اما روز جمعه دوباره حالش بد شد و این بار که او را به بیمارستان رساندیم، دوام نیاورد و فوت شد.با دستور بازپرس جنایی، متهم 40ساله بازداشت شد و دیروز برای تحقیق به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران انتقال یافت.
این درحالی بود که بررسیها نشان میداد؛ وی چند سال قبل در جریان یک درگیری، در یکی از شهرستانها فردی را به قتل رسانده اما توانسته بود با پرداخت دیه، رضایت خانواده مقتول را گرفته و آزاد شود. این مرد در بازجوییها گفت: قتلی که چند سال پیش مرتکب شدم، بر سر درگیری رخ داد. من و مقتول با هم اختلاف داشتیم و هنگام درگیری او را هل دادم و بر اثر برخورد سرش با زمین، جانش را از دست داد. پس از آن مدتی در زندان بودم تا اینکه با رضایت خانواده مقتول و پرداخت دیه آزاد شدم.
وی ادامه داد: پس از آزادی برای کار راهی پایتخت شد تا اینکه در یکی از شرکتها فرم استخدام پر کرده و مدتی قبل بهعنوان نیروی خدماتی و پرستار سالمند استخدام شدم. به این ترتیب به خانه پیرمرد تنها رفتم و کارهایش را انجام میدادم اما او مردی خشن و بداخلاق بود که مدام فحاشی میکرد و به تمام کارهای من ایراد میگرفت و بهانه جویی میکرد. داروهایش را سر وقت نمیخورد و واقعا مرا کلافه کرده بود. آخرین بار وقتی شروع به بهانهجویی کرد و بهکار من ایراد گرفت، با یکدیگر درگیر شدیم. من که نتوانستم خودم را کنترل کنم، ناگهان به سمتش هجوم بردم و او را به باد کتک گرفتم اما قصد کشتن او را نداشتم و تصور نمیکردم جانش را از دست بدهد. پس از تحقیق از مرد جوان، وی بازداشت شد و قرار است بهزودی پزشکی قانونی نظر خود را درباره علت اصلی مرگ متوفی اعلام کند.