حادثه 24 - اتفاق تلخی که به تازگی برای یک پدر کرجی افتاد، میتواند برای والدینی که فرزند نوجوان در خانه دارند، قابل تامل باشد.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره جزئیات این خبر گفته: «یک مرد ۵۰ ساله به وسیله یک شیء تیز از ناحیه پهلو دچار جراحت شد و به دلیل رفتن مقدار زیادی خون از وی، جان خودش را از دست داد. در تحقیقات، یکی از فرزندان دختر مقتول که ۱۸ سال داشت به ناچار لب به اعتراف گشود. متهم بیان کرد که در روز حادثه بر سر نحوه آشپزی با پدرم سر سفره درگیر شدیم که او تلفن همراهم را گرفت و آن را در محلی مخفی کرد. متهم افزود پس از چند ساعت من برای گرفتن موبایلم به او مراجعه کردم که نامبرده به وسیله چاقوی آشپزخانه مرا تهدید کرد که در یک زد و خورد چاقو را از او گرفتم و ۳ ضربه به ناحیه پهلوی پدرم وارد و سپس فرار کردم»
هر چند جزئیات منتشر شده این پرونده هنوز کامل نیست اما به همین بهانه میخواهیم به موضوع گرفتن گوشی فرزند نوجوان به عنوان روشی برای کنترل رفتار او بپردازیم و ببینیم آیا این کار، روش تربیتی موثری است یا نه؟ به ویژه که در عمل میبینیم گاهی حتی صرف تهدید به گرفتن گوشی میتواند باعث همراهی نوجوانان با انتظارات والدین شود.
گوشی حالا بخشی از وجود نوجوانان شده است
گوشی تلفن برای نوجوانان، به ویژه برای آنهایی که چند سالی است گوشی در اختیار دارند، دیگر به هیچ عنوان یک وسیله معمولی نیست. نوجوانان حالا میتوانند با گوشی نیازهای روانی متنوعی را برآورده سازند، مواردی چون برقراری رابطه با دوستان (پیام رسانها)، درس خواندن (مدارس آنلاین)، هیجان طلبی (بازیها)، احساس امنیت (دریافت حمایت)، احساس تعلق داشتن (شبکه های اجتماعی) و ... . این وضعیت باعث شده که وقتی گوشی از نوجوانی گرفته شود، احساس نکند که از وسیلهای جدا شده، بلکه احساس کند بخشی از وجود خودش و ابزار رسیدن به مجموعه گستردهای از نیازهایش را از دست داده است. با توجه به این مسئله هم گرفتن گوشی از نوجوان برای او میتواند بسیار دردناک باشد و او را سمت واکنش های هیجانی شدیدی سوق دهد.
همراهی به خاطر ترس و نه هیچ چیز دیگر
موضوعی که بسیاری از اوقات والدین را وسوسه میکند که از روش ضبط گوشی یا تهدید به انجام این کار استفاده کنند، موثر بودن این روش است چرا که غالب نوجوانان بعد از ضبط گوشی یا تهدید به انجام آن، خیلی سریع به حرف والدین گوش میکنند. اما واقعیت این است که این موثر بودن، بیش از هر چیز به خاطر ترس نوجوان بابت از دست دادن همیشگی گوشی است. در نتیجه هم درست است که نوجوان به خاطر نگرانی و ترس از دست دادن گوشی با خواسته والدین همراهی میکند، اما این کار را با اکراه فراوان انجام میدهد و در نتیجه همین که سایه ترس بابت از دست دادن گوشی را بالای سر خود نبیند، به احتمال زیاد دوباره به رفتارهای قبلی باز میگردد.
از دست دادن گوشی در برابر چه؟
نکته دیگر آن که رفتار ناشایست یک نوجوان در اغلب اوقات از دید او آن قدر بزرگ نیست که مستحق از دست دادن گوشی(با آن جایگاه خاصش) باشد. در نتیجه این موضوع هم دلیل ضبط گوشی هر چقدر هم از دید والدین درست باشد، از دید نوجوان غالبا غیرمنصفانه و ظالمانه است. توجه داشته باشید که وقتی تبیین نوجوان از رفتار والدین، رفتاری ظالمانه و غیرمنصفانه باشد، این موضوع تاثیری به شدت مخرب بر رابطه او با والدیناش میگذارد. در واقع در این وضعیت ولو این که نوجوان به حرف والدین گوش کرده است اما جایگاه والدین نزد او تخریب شده و در آینده احتمال این که او به حرف والدین خود گوش کند، کاهش مییابد.
تهدید با چاقو و وحشتی که فاجعه را رقم زد
نکته آخر این که با توجه به ویژگیهای رشدی مغز نوجوانان، در زمانی که آنها دچار ترس میشوند توان تصمیمگیری منطقی و حساب شده را ندارند. طبق اظهارات این دختر، پدر ابتدا با چاقو دخترش را تهدید کرده، سپس هنگام دعوا چاقو به دست دختر افتاده و او با آن به پدر ضربه زده است. جدای از این مسئله و فارغ از صحت اظهارات دختر در این بخش، میدانیم که پدر نه در نتیجه ضربه که در نتیجه خون ریزی ناشی از آن فوت کرده است. این موضوع بیش از هر چیز نشان از تصمیمگیری های هیجانی و به ویژه تصمیم از روی ترس و وحشت توسط دختر در دو نوبت دارد: یک بار زمانی که بنا به قول خودش تهدید شده و یک بار هم بعد از این که در میانه دعوا به پدر ضربه زده است. شاید اگر در زمان ترس و وحشت چاقویی در دسترس این دختر نبود و شاید اگر دختر در چنین موقعیت های وحشتزایی ناچار از تصمیم گیری نبود، سرانجام کار به شکل دیگری رقم میخورد.