حادثه 24 - مرد جوانی که با همدستی برادرانش یکی از بچههای محله را به خاطر کینه قدیمی به قتل رسانده، پس از فرار از کشور غیابی محاکمه و به قصاص، حبس و شلاق محکوم شد و دیگر متهمان نیز به حبس و شلاق و دیه محکوم شدند.
روز ۲۷آذرسال۹۴، مأموران پلیس تهران از درگیری خونین مقابل تالار عروسی در منطقه یاخچی آباد باخبر شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند در بررسیهای اولیه مشخص شد، درگیری بین چند مرد جوان اتفاق افتاده است و در آن درگیری پدر و پسری بر اثر شلیک گلوله زخمی و راهی بیمارستان شدهاند.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت که خبر رسید پسر جوان به نام پیام بر اثر شدت خونریزی فوت کرده است، اما پدرش به نام عمار پس از درمان مرخص شده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پدر مقتول بعد از بهبود نسبی مورد تحقیق قرار گرفت. او عامل این حادثه را صاحب تالار و سه برادر معرفی کرد و گفت: «از سالها قبل ما با یکی از بچههای محل به نام رضا اختلاف داشتیم و چند بار با هم درگیر شدهبودیم. آن شب رضا همراه برادرانش و یکی از برادرزادههایش مقابل خانهمان آمدند و با اسلحه شکاری و کلت کمری که همراه داشتند به ما حمله کردند. پسرم با شلیک گلوله رضا مقابل چشمانم جان داد و در بیمارستان فوت کرد.»
مرد میانسال درباره زخمی شدن خودش نیز گفت: «در آن درگیری اسلحه از دست رضا روی زمین افتاد. همان لحظه برادر او که منوچهر نام دارد اسلحه را برداشت و به طرف من شلیک کرد. از سهبرادر و پسر منوچهر به خاطر قتل پسرم و زخمی شدن خودم شکایت دارم.»
دستگیری دو متهم
با طرح این شکایت صاحب تالار و منوچهر به همراه پسرش به نام علی بازداشت شدند که مشخص شد دو برادر دیگر به نامهای رضا و آرش از کشور خارج شده و به آلمان فرار کردهاند.
با بهدست آمدن این اطلاعات، منوچهر تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «چند سال قبل مقتول در جشن عروسی رضا باعث درگیری شد و در آن درگیری همه شیشههای تالار را شکست. درگیری خیلی شدید بود، اما با میانجیگری مهمانها و رهگذران تمام شد ولی کینه آن در دل رضا بود. شب حادثه مقتول همراه پدرش و دوستانش مقابل تالاری که متعلق به یکی از دوستان ما بود آمدند. من به همراه رضا و آرش هم آنجا بودیم که دوباره کار به درگیری کشید و آنها شیشههای تالار را شکستند و رفتند. همراه برادرانم مقابل در خانه آنها رفتیم، اما درگیری بالا گرفت که در آن درگیری سعی کردم میانجیگری کنم تا اتفاقی نیفتد. باور کنید اسلحهای همراه نداشتم و شلیک نکردم. نمیدانم چرا پدر مقتول چنین ادعایی را مطرح کردهاست و گفته است به او شلیک کردهام.»
متهم در ادامه گفت: «آرش برای تحصیل به صورت قانونی به کشور آلمان رفته، اما رضا بعد از درگیری و ارتکاب به قتل شبانه از کشور خارج شد و به آن کشور فرار کرد.»
جلسه محاکمه
پرونده بعد از گذشت شش سال از حادثه در حالیکه تلاش برای دستگیری دو برادر ناکام ماندهبود به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه روی میز هیئت قضایی شعبهدهم دادگاه قرار گرفت.
ابتدای جلسه پدر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت درخواست قصاص دارد. در ادامه منوچهر مقابل هیئت قضایی قرار گرفت و گفت: «پدر مقتول مدعی است آن شب برادرانم را سوار ماشین کردهام و آنها را مقابل خانهشان بردهام. باور کنید سالهاست از درد کمر رنج میبرم به همین خاطر نمیتوانم رانندگی کنم. در این باره مدارک پزشکی هم دارم که نشان میدهد ۱۰سال است رانندگی نکردهام. در قتل پسر جوان نقشی نداشتم و برادرم رضا بود که اسلحه داشت و شلیک کرد.»
در ادامه پسر منوچهر نیز در جایگاه ایستاد و گفت: «آن شب در درگیری حضور داشتم، اما اسلحهای همراهم نبود. فقط فندکی داشتم که شبیه تفنگ بود که بعد از دستگیری آن را به مأموران تحویل دادم. عامل قتل عمویم رضا بود که به مقتول شلیک کرد و حالا فراری است.»
بعد از آخرین دفاع پدر و پسر، پدر مقتول گفت آنها دروغ میگویند و میتواند برای اثبات ادعایش چند شاهد به دادگاه معرفی کند. با این ادعا هیئت قضایی جلسه را به تاریخ دیگری موکول کرد تا شاهدان حادثه به دادگاه احضار شوند.
صدور حکم با گواهی شاهدان حادثه
به این ترتیب دومین جلسه محاکمه با حضور شاهدان حادثه تشکیل شد. با اعلام رسمیت جلسه یکی از آنها گفت: «وقتی درگیری بالا گرفت رضا با اسلحه به طرف مقتول شلیک کرد. پدر پیام وقتی این صحنه را دید دنبال رضا دوید. رضا در حال فرار بود که روی زمین افتاد و اسلحه از دستش رها شد. همان موقع منوچهر اسلحه را برداشت و به طرف پدر مقتول شلیک کرد.» در ادامه دیگر شاهدان نیز با تأیید این اظهارات گواهی دادند منوچهر به پدر مقتول شلیک کردهاست. در ادامه منوچهر بار دیگر جرمش را انکار کرد و گفت هرگز دست به اسلحه نزده است.
در پایان هیئت قضایی، رضا را به قصاص، به اتهام اخلال در نظم عمومی به ۷۵ماه زندان، به اتهام قدرتنمایی با سلاح به ۳۰ماه زندان و ۷۴ضربه شلاق و به اتهام حمل سلاح به هفت ماه و نیم زندان محکوم کرد.
منوچهر نیز به اتهام ضرب و جرح پدر مقتول به پرداخت دیه، به اتهام حمل سلاح به پرداخت جریمه در حق دولت، به اتهام اخلال در نظم عمومی به سه سال و نیم زندان و به اتهام قدرتنمایی با سلاح به ۱۳ماه زندان و شلاق محکوم شد.
علی نیز به اتهام اخلال در نظم عمومی به هفتماه و نیم زندان و شلاق، به اتهام قدرتنمایی با سلاح به ۱۳ماه زندان و شلاق و به اتهام حمل سلاح به پرداخت جریمه در حق دولت محکوم شد.
سایر متهمان نیز به اتهام شرکت در نزاع دستهجمعی منجر به قتل و به اتهام اخلال در نظم عمومی به یکسال زندان و ۷۴ضربه شلاق محکوم شدند.