حادثه 24 - فهیمه نعمتاللهی، نخستین زن موتورسواری که در2دور از مسابقات قهرمانی جهان مسابقه داد، از تفاوتهای خودش با بقیه رقبا میگوید از تجربه بالای آنها و تجهیزات بهروزشان.
اگر همه سدها را بشکنی و از حصارها رد شوی، باز هم مشکل هست. فهیمه نعمتاللهی مثل خیلی از زنان دیگر با همه کسانی که موتورسواری را در تضاد با زنانگی میبینند، مبارزه کرد و توانست وارد پیست شود. حتی مراجع بینالمللی راضی شدند او با پوششی متفاوت از بقیه مسابقه بدهد، اما برای اینکه در مسابقات قهرمانی جهان شرکت کند، 2هفته در اداره گمرک بود تا بتواند موتورش را از ایران خارج کند؛ موضوعی که بیشتر از هر چیزی آزارش داد. نعمتاللهی هفته پیش در 2مرحله از مسابقات قهرمانی جهان که در ترکیه برگزار شد، مسابقه داد. او بهعنوان نخستین زن موتورسوار ایرانی که در مسابقات خارج از ایران حاضر شده، از تفاوتهایش با زنان دیگری میگوید که در این مسابقات دیده است.
در شرایطی که موتورسواری در ایران برای زنان تابوست، تصور میکردید که یک روز بتوانید در بالاترین سطح، مسابقه بدهید؟
برای من دور از تصور نبود که یک روز بتوانم در مسابقات بینالمللی شرکت کنم. وقتی اجازه حضور در پیستهای داخلی برای زنان صادر شد، به این فکر میکردم که میتوانم خارج از ایران هم مسابقه بدهم. با مکاتباتی که با فدراسیون جهانی داشتیم، آنها را متقاعد کردیم که زنان میتوانند با پوشش اسلامی مسابقه بدهند و آنها هم استقبال کردند.
مهم پشت سر گذاشتن موانع داخلی بود.
دقیقا همینطور است. در کشور ما هنوز این اعتقاد وجود دارد که دوچرخهسواری مناسب زنان نیست؛ چه برسد به موتورسواری، ولی ما نشان دادیم زنان در بالاترین سطح حرفهای هم میتوانند موتورسواری کنند. حالا نظرها مثبتتر و دیدها بازتر شده است.
بهنظر میرسد فدراسیون و مدیران ورزشی، بیشتر بهدنبال کار تبلیغاتی هستند تا جامعه را قانع کنند که زنان مشکلی برای موتورسواری ندارند و حضور شما در این مسابقات هم بخشی از این تبلیغات است.
شاید از نظر بقیه تبلیغات باشد، ولی برای من و زنان دیگری که در موتورسواری هستند، رسیدن به تجربه خیلی مهم بود. برای ما مهم لمس خاک پیستهای بزرگ دنیا بود؛ هم باید پیستها را میدیدیم و هم رقبا را میسنجیدیم. من در مسابقات ترکیه، از موتورسوار میزبان که در کشور خودش مسابقه میداد، گذشتم. این اتفاق برای من مهم بود. برای فدراسیون هم مهم بود که بتواند با همتای خودش در ترکیه ملاقات و از تجربیات آنها برای استاندارد کردن پیست خودمان استفاده کند.
مسابقات واقعا در سطح اول جهانی بود؟
مسابقات جهانی در 7،8 دور و در کشورهای مختلف برگزار میشود. مجموع امتیازات مسابقات، قهرمان سال جهان را مشخص میکند. هیچ موتورسوار حرفهای را در دنیا پیدا نمیکنید که در این مسابقات شرکت نکند. یکی از کشورها از میزبانی انصراف داده بود و دور سوم و چهارم در ترکیه برگزار شد. دورهای قبلی 40نفر در مسابقات بودند، این دور 27نفر که البته همه بهترینها بودند. دور سوم نفر24 و دور چهارم نفر21شدم. دور بعد هم در اسپانیاست.
شرکت میکنید؟
نه نمیتوانم. موتورهای ما پلاک ندارد و باید گذر موقت بگیریم. برای رفتن به ترکیه 2هفته، روزی 8ساعت در گمرک بودم تا کارهای اداری را انجام بدهم. اسپانیا ویزای شینگن میخواهد. 9روز تا شروع مسابقه فرصت هست و نمیشود کاری کرد. ما در گمرک قوانینی برای خارج کردن موتور ورزشی نداریم. با اینکه این همه روز معطل شدم، ولی باز هم در گمرک ترکیه به مشکل خوردم؛ چون نامهای را که گمرک ما باید میزد، نزده بود.
گفتی که خاک پیست ما استاندارد نیست. تفاوت ما با بقیه فقط در این بود؟
تفاوت که خیلی زیاد بود. بقیه هم تجربه زیادی داشتند و هم تجهیزات بهتر. موتور من برای 2020 است، اما همه با موتورهای 2022 آمده بودند؛ یعنی یک سال جلوتر از تاریخ. کلاه، پوتین، عینک و همهچیزشان بهروز بود. من در ایران یک عینک استاندارد پیدا نکردم. گل بهصورتم میخورد، سرعتم را کم میکردم تا بتوانم عینکم را پاک کنم، ولی عینک آنها خودش تمیز میشد. خاک پیست هم که خیلی فرق میکند. آنها دقیقه به دقیقه روی پیست آب میپاشند و خاک لطیف بود، ولی خاک پیست ما در 2ساعت تمرین فقط یکبار آب میخورد. آنجا فقط من یک موتور داشتم. بقیه 3 یا حداقل 2موتور داشتند. موتورشان گلی میشد، عوض میکردند، ولی من باید گلها را تمیز میکردم.
و کیفیت فنی چقدر متفاوت بود؟
اگر بگویم از نظر تکنیک از آنها چیزی کم نداشتم، دروغ است. سعی کرده بودم با کمک مربیان خودم را به سطح بالایی برسانم، ولی خیلی فرق داریم. آنها با بهترینها در دنیا در ارتباط هستند، ولی ما تازه حصار دورمان را شکستهایم. من قبل از مسابقات تنها راه ارتباطم با آنها دیدن فیلمهای مسابقات قبلیشان بود. ما برای پیشرفت به مربی خارجی خوب نیاز داریم.
از طرفی زنان در ایران اجازه ندارند موتور سوار شوند و از طرفی یکی از آنها در مسابقات جهانی شرکت میکند. این تضاد برای زنان اذیتکننده نیست؟
درست است. من خودم فقط در پیست موتور سوار میشوم و دوست ندارم قانونشکنی کنم، اما قانون باید برای زنان تغییر کند. چرا زنان میتوانند کشتی، هواپیما و اتوبوس برانند، ولی نمیتوانند سوار موتور شوند؟ خانواده من قبلا بهخاطر اینکه نگران آسیب دیدنم بودند، با موتورسواری من مخالفت میکردند، اما الان متوجه شدهاند که میشود این ورزش را حرفهای انجام داد. به هر حال رسیدن به این ذهنیت زمان برد. من سختیهای زیادی کشیدم و تابوشکنی کردم، ولی این تابوشکنی برای همه مفید بود.
در این مدت چه چیزی بیش از همه شما را اذیت کرد؟
مسائل اداری و اینکه اسپانسر ندارم. هزینههای من خیلی بالاست. این همه ما خودروسازی و لاستیکسازی داریم، ولی هیچکدام حاضر نشدند اسپانسر من شوند. الان جنگ رسانهای و جنگ دیده شدن است، ولی شرکتهای ما میگویند ما رقیب نداریم و نیازی به دیده شدن و تبلیغات نیست.
هزینهها چقدر بالاست؟
همین کافی است که بدانید هفتهای 3،4 میلیون تومان پول لاستیک میدهم. موتور2022 خارج از ایران 280میلیون تومان است، اما موتور من که 2020 است در ایران 380میلیون تومان قیمت دارد. ما از دنیا عقب هستیم.
با این اوضاع نباید استقبال از موتورسواری زیاد باشد.
هست. حدود 100 تا 150زن در پیستهای ایران تمرین میکنند. بعد از مسابقه زنان زیادی از 10ساله تا 60ساله به من پیام دادند که چطور میتوانند موتورسواری کنند. خیلی از آنها نمیدانستند که اجازه تمرین در پیست هست. امیدوارم آنها بتوانند از پس هزینهها بربیایند.
بعد از این قرار است به کجا برسی؟
از الان دارم برای مسابقات سال آینده آماده میشوم. میخواهم همه دورها را شرکت کنم.