پایان رسیدگی به فجیع ترین جنایت رامهرمز / 7 نفر در حادثه تیراندازی کشته شدند

7سال پس از حادثه تیراندازی در رامهرمز که موجب جان‌باختن 7نفر شده بود، سرنوشت تنها متهم باقیمانده پرونده به برگزاری مراسم قسامه و قسم‌خوردن 50نفر برای گناهکار‌بودن او گره خورده بود اما اولیای دم پرونده نتوانستند قسم‌خورندگان را در دادگاه حاضر کنند تا متهم پس از 7سال از زندان آزاد شود.
تاریخ: 11 شهریور 1400
شناسه: 78714

حادثه 24 - 7سال پس از حادثه تیراندازی در رامهرمز که موجب جان‌باختن 7نفر شده بود، سرنوشت تنها متهم باقیمانده پرونده به برگزاری مراسم قسامه و قسم‌خوردن 50نفر برای گناهکار‌بودن او گره خورده بود اما اولیای دم پرونده نتوانستند قسم‌خورندگان را در دادگاه حاضر کنند تا متهم پس از 7سال از زندان آزاد شود.

سال90 دو همسایه که در کوچه‌ای بن‌بست در یکی از محله‌های رامهرمز واقع در استان خوزستان زندگی می‌کردند با یکدیگر دچار اختلاف ملکی شدند. یکی از همسایه‌ها قصد ساختن خانه‌اش را داشت و چندین متر در حریم خانه همسایه پیشروی کرده به همین دلیل کار همسایه‌ها به شکایت و دادسرا کشیده شد. این درگیری ملکی حدود 3سال طول کشید و درگیری بین 2همسایه ادامه داشت تا اینکه روز 5خردادماه سال93 درحالی‌که شهردار و چند نفر از مسئولان شهر برای پایان‌دادن به این اختلاف ملکی در محل حاضر شده بودند، اختلافات بالا گرفت. دقایقی از رفتن شهردار و همراهانش می‌گذشت که 2نفر از اعضای خانواده‌ای که شاکی بودند در اقدامی عجیب و غافلگیرکننده با استفاده از 2کلاشنیکف، یک کلت کمری و تعداد زیادی فشنگ به‌سوی همسایه حمله کردند. این دو برادر به نام‌های کیامرث و امید افرادی را که در کوچه حضور داشتند به رگبار بستند و 5نفر، شامل 3نفر از اعضای خانواده همسایه و 2نفر بیگناه را به قتل رساندند. آنها بعد از این تیراندازی خونین سوار بر موتورسیکلت شده و مقابل دادگستری رفتند و آنجا را به گلوله بستند. این پایان کار نبود؛ چرا که برادران مسلح در ادامه مقابل نمایندگی یکی از شرکت‌های خودروسازی رفتند و در آنجا هم شروع به تیراندازی کردند اما هنگام فرار در محاصره مأموران قرار گرفتند و با آنها درگیر شدند. در این درگیری یکی از برادران هدف گلوله قرار گرفت‌ و جان باخت و دومین نفر نیز که خود را در تنگنا دیده بود با شلیک گلوله به زندگی‌اش پایان داد.

با پایان این درگیری، تحقیقات در این خصوص آغاز شد و مأموران 2برادر دیگرِ کیامرث و امید، به نام‌های آرش و ناصر را به اتهام همدستی با برادران‌شان دستگیر کردند. هرچند آنها مدعی بودند که از اقدام برادران‌شان بی‌خبر بودند اما شواهدی وجود داشت که نشان می‌داد ناصر در درگیری حضور داشته است. در این شرایط پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان خوزستان فرستاده شد.

پیچ و خم رسیدگی قضایی

در نخستین دور از رسیدگی به این پرونده که سال96 در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان خوزستان برگزار شد، قضات دادگاه ناصر را به اتهام دست‌داشتن در قتل یکی از مقتولان به قصاص محکوم کردند و آرش نیز به اتهام معاونت در قتل به تحمل 25سال حبس محکوم شد. حکم قصاص ناصر پس از رسیدگی در شعبه16 دیوان‌عالی کشور نقض و دوباره به دادگاه فرستاده شد. در این دور از رسیدگی قضات دادگاه پرونده را از موارد لوث تشخیص و به برگزاری مراسم قسامه رأی دادند. طبق قانون در چنین مواردی اولیای دم باید 50نفر از بستگاه نسبی مرد خود را در دادگاه حاضر و آنها سوگند یاد کنند که متهم قاتل است.

در انتظار 50قسم‌خورنده

روز اول بهمن سال99 برای برگزاری مراسم قسامه درنظر گرفته شد اما اولیای دم و 50نفر که باید برای ادای سوگند در دادگاه حاضر می‌کردند، حاضر نشدند. چند مرتبه دیگر نیز وقت برگزاری مراسم قسامه تجدید شد تا اینکه سرانجام روز سه‌شنبه 9شهریور برای برگزاری قسامه تعیین شد. اما در این جلسه نیز اولیای دم حضور پیدا نکردند. در این شرایط بود که هیأت قضایی وارد شور شدند و به اتفاق آرا‌ بعد از 7سال درخصوص قتل حکم بر توقف دعوی صادر کردند. درباره سایر اتهامات متهم نیز قرار است به‌زودی تصمیم‌گیری شود اما درصورتی که حتی سنگین‌ترین مجازات نیز برای او صادر شود، با احتساب ایام بازداشتش او باید آزاد شود. در این شرایط بود که ناصر با قرار التزام از زندان آزاد شد.

آرش، برادر ناصر درباره رأی دادگاه به همشهری گفت: اولیای دم‌ نتوانستند 50نفر را برای ادای سوگند در دادگاه حاضر کنند و سرانجام قضات دادگاه برادرم را بعد از 7سال از زندان آزاد کردند. وی ادامه داد: در این مدت همسر برادرم طلاق گرفت و 3فرزندش که 2دختر 15و 10ساله و پسری 8ساله هستند، سرنوشت نامعلومی دارند. حالا او بعد از 7سال نه شغلی دارد و نه زندگی مشخصی. اما خدا را شکر که بی‌گناهی‌اش ثابت شد.

وی در ادامه گفت: 7سال از زندگی ما و خانواده‌مان از بین رفت. قبول دارم که برادرانم اقدام اشتباهی انجام دادند اما آنها تاوان کارشان را با جان‌شان پس دادند. اما باور کنید من و ناصر در این ماجرا هیچ دخالتی نداشتیم و اگر من می‌دانستم 2برادرم قصد چنین کاری را دارند حتما مانع‌شان می‌شدم؛ چرا‌که حق با ما بود.

در همین رابطه