صدای خنده های کارگر جوان به قیمت جانش تمام شد

حادثه 24 - مردی که مدعی است جوان کارگری را به‌خاطر خندیدن و آواز خواندن به قتل رسانده در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده از سال 98 با فوت جوانی به‌نام اکبر در بیمارستان آغاز شد. با توجه به اینکه همراه او به‌نام مهدی به کادر درمانی گفته بود او از بلندی به پایین پرت شده اما آثار برجا مانده روی بدن اکبر نشان می‌داد که مرگ او ناشی از سقوط  نبوده و وی در اثر شدت جراحات یک درگیری فوت کرده است. به این ترتیب مهدی بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت و در توضیح ماجرا گفت: اکبر با تعدادی کارگر دیگر در ساختمانی نیمه کاره که در نزدیکی خانه ما بود کار می‌کردند. آنها هر شب سر و صدای زیادی به راه می‌انداختند و صدای خنده‌شان آرامش را از ما گرفته بود، چندباری به آنها تذکر دادم ولی بی‌فایده بود. روز حادثه به سراغ‌شان رفتم و در یک لحظه عصبانی شدم و چند ضربه چاقو به اکبر زدم که در نهایت منجر به فوت او شد.
با اعترافات مهدی و تکمیل تحقیقات پرونده، وی برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم خواستار صدور حکم قصاص شدند.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: صدای خنده و شوخی‌های آنها آرامش را از من و خانواده و همسایه‌ها گرفته بود و توجهی هم به تذکرات ما نداشتند. من نمی خواستم کسی را بکشم حالا هم بشدت پشیمانم و از اولیای دم درخواست بخشش دارم.