سرنوشت تلخ گلاله نوعروسی که توسط نامزدش کشته شد

قتل و آتش زدن نوعروس سقزی توسط نامزدش خبر تلخ و دردناکی بود که بار دیگر زنگ خشونت علیه زنان در جامعه را به صدا درآورد.
تاریخ: 05 تیر 1400
شناسه: 76578

حادثه 24 - قتل و آتش زدن نوعروس سقزی توسط نامزدش خبر تلخ و دردناکی بود که بار دیگر زنگ خشونت علیه زنان در جامعه را به صدا درآورد.

خبر تلخ و جانگداز مرگ دختری که تنها چند روز مانده بود رخت سپید بر تن کند و راهی خانه بخت شود، اما به دست نامزدش کشته و جسدش در آتش سوخت تا نامش به لیست بلندبالای قربانیان خاموش جامعه مردسالارانه بپیوندد، یک بار دیگر زنگ هشدار و خشونت نسبت به زنان را به صدا در آورد.

گلاله دختر جوان سقزی و فارغ التحصیل رشته حقوق، مشاور حقوق دفتر قضایی و دختر دوم خانواده شیخی در سقز بود که در روز هشتم خردادماه خبر قتل و سوزانده شدن جسد او توسط نامزدش جامعه را بار دیگر داغدار و شوکه کرد.

هشت ماه از عقد گلاله و کیومرث گذشته بود که آن حادثه هولناک رقم خورد، کیومرث تحصیل کرده و کارمند بانک و از اقوام دور مادر گلاله بوده که گویا با سماجت خود او را به دست آورده است.

روایت ها حاکی از آن است که مخالفت کیومرث با سرکار رفتن گلاله دلیل اصلی اختلاف آن ها بوده است.

یک مشاور روانشناختی در کردستان گفت: همسر کشی مسئله‌ای فردی، اجتماعی و خانوادگی است که تاثیر مخرب و نابودکننده‌ای در امنیت و سلامت عمومی جامعه دارد.

شیوا ابراهیمی اظهار کرد: قتل گلاله شیخی توسط نامزدش حادثه تلخ و دلخراشی بود که موجب برانگیختن احساسات عمومی در جامعه شد.

وی عنوان کرد: متاسفانه آمار خشونت‌های خانوادگی روزبه‌روز در حال افزایش است که نتیجه عدم کنترل خشم در جامعه بوده که منجر به بروز واکنش‌های تند و در نتیجه بروز قتل‌هایی از این دست می‌شود.

ابراهیمی با اشاره به اهمیت کنترل خشم در پیشگیری از بروز قتل‌های خانوادگی، افزود: انباشته شدن کینه و کدورت و عدم مهارت مدیریت خشم و ناتوانی در حل مسائل همچون آتش زیرخاکستری است که به ناگاه به صورت انفجاری شعله‌ور و منجر به بروز واکنش‌های تند و گرفتن جان یک نفر می‌شود.

وی ادامه داد: در بروز خشونت و قتل‌های خانوادگی به عنوان یک مشکل اجتماعی، مجموعه عوامل مختلفی دخیل هستند و نمی‌توان صرفا آن را به یک عامل قطعی ربط داد، اما آن چه که در بین عوامل ایجاد کننده باید مورد توجه قرار بگیرد؛ وجود اختلال‌های روانی و رفتاری در بین برخی از خانواده‌ها است که هرچند ممکن است توسط خانواده به راحتی قابل تشخیص نباشد و بدون در نظر گرفتن آن در دراز مدت منجر به بروز رفتارهای عصبی و خشن در خانواده‌ها می‌شود.

به گفته این مشاور روانشناختی، شاید از نظر خانواده‌ها بسیاری از رفتارها از جمله خشم، عصبانیت، واکنش‌های تند و عصبی و حتی گوشه‌گیری طبیعی و امری عادی تلقی شود؛ اما این حالت‌ها به مرور زمان و در صورت عدم مداخلات روانشناسی از این قابلیت برخوردارند که به یک باره منجر به بروز خشونت و قتل‌های خانوادگی بشود.

شیوا ابراهیمی خاطرنشان کرد: متاسفانه برخی از خانواده‌ها ازدواج را انحصارا در بلوغ جسمی و جنسی می‌بینند و به بلوغ‌های فکری، عاطفی و ... برای رسیدن به تناسب در رابطه بی‌توجه هستند و همین عدم تناسب زوجین و بروز تنش‌های کوچک باعث تعارض‌های بسیار شدید در بین زوج‌ها خواهد شد؛ لذا لازم است که ما در شناخت فرد برای ازدواج توجه کامل داشته باشیم.

وی بیان کرد: نحوه عکس العمل و رفتار فرد نسبت به مسائل و افکار و اهدافی که دارد کاملا بیانگر بسیاری از مسائلی است که حکایت از فرهنگ و ریشه آن فرد در خانواده‌ای که در آن بزرگ و تربیت شده است؛ دارد.

ابراهیمی در ادامه سخنان خود بر ضرورت داشتن بلوغ جسمی، فکری، عاطفی، روانی و ... زوجین برای ازدواج تاکید کرد و گفت: رسیدن به بلوغ جسمی و جنسی برای تشکیل یک زندگی کافی نیست و  فرد در زندگی مشترک به دیگر بلوغ‌ها به ویژه بلوغ روانی نیاز پیدا می‌کند.

 به عقیده وی، برای داشتن یک زندگی سالم و درست باید همه جوانب و پختگی و تناسب لازم در فرد را مورد توجه قرار داد؛ که متاسفانه به دلیل سبک امروزه زندگی در جامعه ما تحقق مجموعه‌ای از پختگی‌ها در برخی از خانواده‌ها امکان‌پذیر نیست؛ به ویژه برخی از خانواده‌ها که سبک فرزندپروری آن‌ها بسیار ضعیف است و به فرزندان خود مهارت کنترل خشم و زندگی کردن را آموزش نداده‌اند.

ابراهیمی با اشاره به بلوغ روانی در افراد افزود: هر فردی دوره‌ای را تحت عنوان بلوغ روانی طی خواهد کرد که معمولا در بلوغ روانی تغییراتی در هورمون‌ها ایجاد و هویت فرد شکل می‌گیرد؛ این دوران که ویژگی‌های روانی افراد در آن تثبیت می‌شود، قطعا یک دوره برزخی است و اگر فردی در خانواده نتواند دوره بلوغ روانی خود را به صورت کامل طی کند، قطعا قادر نخواهد بود در آینده هیجانات خود را کنترل کند و به این شکل تشکیل زندگی با فردی که دوره بلوغ روانی خود را به صورت معلق پشت سر گذاشته است خطرناک و فرد همچون آتش زیر خاکستری است که بعدها که وارد یک مسئولیت جدید می‌شود و مسائل و مشکلات جدیدی برسر راهش سبز می‌شود به دلیل اینکه در حل آن‌ها ناتوان است؛ ممکن است واکنش تندی از خود بروز دهد و از روی ناتوانی کارش به عدم کنترل خشم و نهایتا به قتل منجر شود.

وی در خصوص وجود تنش در برخی از خانواده‌ها گفت: شاید برخی از خانواده‌ها نسبت به ایجاد تنش‌ها بی‌تفاوت و آن را امری عادی و طبیعی تلقی کنند؛ اما در آینده با سنگین‌تر شدن بار مسئولیت فردی و ناتوانی فرد در حل مسائل در برقراری ارتباط درست به لحاظ روانی دچار تزلزل شده و ممکن است در یک فرآیند ارتباطی به طرف مقابل خود آسیب جدی وارد کند.

ابراهیمی به افزایش قتل‌های خانوادگی در جامعه اشاره کرد و افزود: گرچه هرروزه شاهد قتل‌هایی از این دست هستیم؛ اما برخی از قتل‌ها به حدی شوکه کننده است که یک جنایت مظنون است که یکی از مهم‌ترین علل آن کارکرد ضعیف جامعه در حوزه مسائل ارتباطی و تربیتی اعضا جامعه است.

وی عنوان کرد: همیشه در مواجهه با بروز چنین قتل‌هایی به جای ریشه‌یابی عمیق و اصلاح آن در جامعه، رفتارهایی هیجانی را از خود بروز داده‌ایم و در این صورت با پاک کردن صورت مسئله ریشه مسئله حل نخواهد شد و همچنان شاهد چنین فجایع و جنایاتی در جامعه خواهیم بود.

به عقیده این مشاور روانشناختی، آموزش مهارت‌های زندگی که یکی از بخش‌های مهم آن مدیریت خشم و برقراری گفت‌وگوی صحیح و مدیریت حل مسئله است که اگر در زمان کودکی به افراد آموزش داده شود بهتر مسائل و تنش‌های درون رابطه را حل خواهند کرد که متاسفانه در حال حاضر این مسئله در جامعه ما بسیار کم به آن توجه می‌شود و این قتل‌ها و امثال این‌ها ایجاب می‌کند که بیشتر به این مسائل توجه کنیم.

شیوا ابراهیمی، این حوادث دلخراش را تلنگری به جامعه و حوزه‌های خانواده و ازدواج تلقی کرد و گفت: ما در حوزه خانواده و جامعه دچار خلاهایی هستیم که از جمله آن‌ها می‌توان به آموزش در مدیریت روابط،  مدیریت کنترل خشم، مدیریت تعارضات، مدیریت حل مسئله اشاره کرد؛ چنانچه ما شناخت صحیحی از آن‌ها نداشته باشیم در زمان بروز مسئله و تعارض در روابط به دلیل عدم مدیریت خشم و ... به جای گفت‌وگوی موثر، وارد واکنش فیزیکی می‌شویم که همین عدم کنترل خشم سبب مرگ یک نفر و داغدار کردن یک خانواده در جامعه خواهد شد؛ لذا نیاز است که جامعه آموزشی ما از امثال اینگونه قتل‌ها در حوزه آموزشی مخصوصا آموزش مهارت‌ها بیش از پیش دقت کنند و کوشا باشند.

 وی به نقش و اهمیت نهادهای آموزشی و خدمات اجتماعی و روانشناسی در کاهش و پیشگیری از چنین حوادث دلخراشی تاکید کرد و افزود: خلاهای موجود در نهادهای آموزشی که شامل نظام خدمات اجتماعی و روانشناسی که متولی آموزش‌های اجتماعی و تربیتی افراد هستند در بروز و پیش آمدن چنین مسائلی سهیم هستند؛ چرا که نقش و رسالت این افراد راهنمایی و هدایت و ارائه دانش‌های خاص برای کنترل بسیاری از مسائل و آگاهی و آموزش‌های تازه و نو برای یک باهم بودن موفق هستند.

ابراهیمی یادآور شد: جدای از بحث آسیب‌های اجتماعی برخی از اختلالات روانی که بخشی از آن می‌تواند نشان از جهان بینی مردسالارانه و محیطی باشد در بروز تجاوزهای جنسی و قتل‌های ناموسی نقش دارد.

به عقیده وی، باید دیدگاه و تبعیض جنسیتی از ذهن مردم جامعه حذف شود و پسران و دختران جامعه را به آن سطح از آگاهی برسانیم که انسان‌ها فارغ از جنسیت دارای حقوق مساوی و کاملا باهم برابر و یکسان هستند.

این مشاور روانشناختی در خصوص علت بروز قتل گلاله شیخی توسط نامزدش گفت: افرادی که این قتل‌ها را مرتکب می‌شوند، افرادی با اختلالات شخصیتی هستند که عدم بلوغ عاطفی در آن‌ها سبب عدم کنترل خشم و هیجانات در فرد می‌شود و این حالت‌ها حالت‌های هیجانی شدید به ویژه در مردها است که منجر به بروز رفتارهای خشن از سوی مردها و در نهایت منجر به قتل می‌شود.

وی عنوان کرد: برای ریشه‌یابی اینگونه مسائل باید با دید عمیق‌تری به آن نگاه کرد تا میزان آمار قتل و خشونت در جامعه کاهش پیدا کند.

ابراهیمی در خصوص راهکارهای موثر در کنترل خشونت خانگی گفت: یکی از آن‌ها آموزش مهارت‌های زندگی، اجباری کردن دوره‌های مشاوره قبل ازدواج و شناسایی ویژگی‌های فردی و اخلاقی طرفین توسط مشاور است؛ زیرا ممکن است فرد از اختلالات رفتاری و روانی درون خود بی‌خبر باشد.

وی به اهمیت دوره‌های مشاوره قبل از ازدواج اشاره کرد و افزود: دوره‌های مشاوره تاثیر بسیار زیادی در کنترل هیجانات عاطفی و مدیریت خشم دارد و در دراز مدت نوید بخش کاهش رفتارهای خشن خانگی است.

ابراهیمی یکی دیگر از راهکارهای مقابله با بروز خشم را آگاهی بخشی به خانواده‌ها دانست و یادآور شد: آگاهی یخشی به خانواده‌ها در خصوص اختلالات روانی راهکار مناسبی برای کاهش قتل‌های خانوادگی است و بهتر آن است خانواده‌ها در صورت مشاهده هرگونه رفتار نابهنجار کودک خود؛ او را به یک مشاور، روانشناس و یا روانپزشک ارجاع دهند.

وی تصریح کرد: هرچند که دلایل قطعی قتل گلاله شیخی مشخص نیست، اما شرایط  پیش آمده نشانگر آن است که آستانه تاب‌آوری و تحمل فرد قاتل بسیار پایین بوده و تنشی که در گفت‌وگوی بین دو طرف به وجود آمده است، متاسفانه شاهد عکس‌العمل رفتاری خارج از عرف برای یک تنش کلامی بوده‌ایم.

 ابراهیمی یادآور شد: گاها بالابردن سطح استاندارد اجتماعی در جامعه باعث ارتقا امنیت روانی افراد می‌شود، لذا لازم است در همان دوران کودکی تلاش کنیم تا سطح انتظارات و عواطف را به کودکان خود آموزش دهیم تا از طریق آموزش همدلی را در آن‌ها ایجاد و گفت‌وگوی موثر و ارتباط موثر را از طریق تکنیک‌های خاصی  به آن‌ها اموزش دهیم.

وی ادامه داد: قتل گلاله شیخی توسط نامزدش حادثه تلخ و ناگواری بود که لطمه بسیاری را به امنیت روحی و روانی افراد جامعه وارد کرد؛ لذا برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی باید به نکات ذکر شده توجه و در حوزه پیشگیری پیش از آن‌که به مرحله درمان برسد اقدام کرد.

ابراهیمی بر تربیت فرزندان در خانواده‌ها تاکید کرد و گفت: والدین و خانواده‌ها باید برای رشد صحیح و فرزندپروری فرزندان خود وقت زیادی را صرف کنند، زیرا کودکان سرمایه‌های ما هستند و در صورت عدم آموزش‌ها و مهارت‌های صحیح رفتاری و اجتماعی ممکن است در آینده خانواده‌ای را به سوگی عمیق دچار کنند.

وی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: در مرحله خواستگاری بسیاری از افراد به دلیل غالب بودن هیجانات زمان آشنایی قادر به تصمیم‌گیری درست نیستند و بسیاری از خطاها و ایراداتی که در رفتار بروز پیدا می‌کند، نادیده گرفته شده و بیشتر تمایل دارند از فرد مورد نظر خود به نحوی ایده‌آل سازی کنند.

به گفته این مشاور روانشناختی، در بحث ازدواج باید آمادگی افراد برای تشکیل زندگی مشترک مورد توجه قرار گرفته و میزان آمادگی افراد برای تشکیل زندگی را مدنظر قرار داد؛ زیرا عواملی همچون سن، آمادگی روحی، روانی و بلوغ روانی در ازدواج بسیار مهم است؛ لذا باید به این مسئله توجه کرد که رسیدن به پختگی و آمادگی برای ازدواج در افراد مختلف و با سن‌های مختلف متغیر است.

شیوا ابراهیمی خاطرنشان کرد: نکته غیر قابل انکار در بحث ازدواج این است که هر فردی در هر خانواده‌ای با یک سری افکار، فرهنگ، علایق و سلایق متفاوتی تربیت و رشد پیدا می‌کند و همین تفاوت‌ها سبب می‌شود خواه ناخواه معیار و علاقه‌های زندگی ما با دیگران متفاوت باشد.

وی در پایان سخنان خود یادآور شد: قطعا جلسه‌های مشاوره و آزمون‌های شخصیت شناسی و نمودارهای خانگی و مصاحبه‌هایی که با طرفین انجام می‌شود، سبب شناخت نسبی زوجین خواهد شد و یکی از مسائلی که بسیار مهم است و در مشاوره‌های پیش از ازدواج مورد تاکید قرار می‌گیرد؛ تطابق ویژگی‌های خلقی و شخصیتی در طرف است و قطعا در طی مشاوره اختلالات شخصیتی بیشتر قابل تشخیص است.

همسر کشی در لوای قانون

وکیل پایه یک دادگستری در سنندج در خصوص مجازات قتل مرحوم گلاله شیخی می‌گوید: بر حسب ماده ۳۸۱ قانون مجازات اسلامی، مجازات قتل عمدی در صورت تقاضای ولی دم و وجود سایر شرایط مقرر در قانون قصاص و در غیر این صورت مطابق مواد دیگر این قانون از حیث دیه و تعزیر عمل می‌گردد.

 امیر محمد زندی اظهار کرد: طبق این ماده مجازات قتل عمد قصاص است و تنها در یک مورد استثنا وجود دارد و مجازات قصاص بر آن وارد نیست؛ قتل فرزند توسط پدر است.

وی در خصوص شرایط لازم برای اجرا شدن حکم قصاص در قضیه قتل گلاله شیخی عنوان کرد: بر حسب ماده ۳۸۲ قانون مجازات اسلامی، هرگاه زن مسلمانی عمداً کشته شود، حق قصاص ثابت است لکن اگر قاتل، مرد مسلمان باشد، ولی دم باید پیش از قصاص، نصف دیه کامل را به او بپردازد، به عبارت دیگر برای اجرای مجازات قصاص ولی دم باید نصف دیه کامل یک مرد را بپردازند تا حکم قصاص اجرا شود.

زندی به نابرابری دیه زن و مرد در جامعه ایرانی اشاره کرد و گفت: برابری دیه زن و مرد در جامعه ایرانی صحت ندارد و به لحاظ شرعی تا به امروز این امر اجرایی نشده است.

وی ادامه داد: برابری دیه در بحث تصادفات و بیمه اجباری اشخاص ثالث وجود دارد اما در بحث قصاص برابری دیه زن و مرد امکان‌پذیر نیست و برخلاف تصور عامه مردم دیه زن و مرد باهم برابر نیست.

به گفته این وکیل پایه یک دادگستری، بر حسب ماده ۴۲۸ قانون مجازات اسلامی که از سال ۹۲ وارد قانون شده و پیش از این چنین قانونی وجود نداشته است گفته شده که در مواردی که جنایت، نظم و امنیت عمومی را بر هم زند یا احساسات عمومی را جریحه‌دار کند و مصلحت در اجرای قصاص باشد لکن خواهان قصاص تمکن از پرداخت فاضل دیه یا سهم دیگر صاحبان حق قصاص را نداشته باشد، با درخواست دادستان و تایید رئیس قوه قضائیه، مقدار مذکور از بیت المال پرداخت می‌شود.

وی ادامه داد: به عبارت دیگر و طبق پیش‌بینی‌های صورت گرفته در ماده ۴۲۸ قانون مجازات اسلامی چنانچه بروز قتلی در جامعه سبب جریحه‌دار کردن احساسات عمومی و برهم زدن نظم و امنیت عمومی جامعه شود اما به هر دلیلی خانواده مقتول و یا اولیای دم تمکن مالی کافی برای پرداخت نصف دیه کامل قاتل را نداشته باشند با درخواست دادستان و تایید رئیس قوه قضائیه نصف دیه کامل از بیت‌المال پرداخت و قصاص انجام می‌شود.

امیر محمد زندی در خصوص این موضوع تصریح کرد: ماده ۴۲۸ قانون مجازات اسلامی به هیچ‌وجه مطلق نیست و در مورد همه قتل‌ها صدق نمی‌کند و شرایط و ضوابط خاص خود را می‌طلبد.

وی ادامه داد: یکی از شرایط اصلی آن این است که آن قتل نظم و امنیت روانی جامعه را برهم زده باشد یا احساسات عمومی را جریحه‌دار کرده باشد که این در مورد قتل گلاله شیخی کاملا صدق می‌کند.

زندی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از شرایط ماده ۴۲۸ این است که باید مصلحت در اجرای قصاص باشد و شرط دیگر این ماده این است که خانواده مقتول تمکن مالی برای پرداخت دیه را نداشته باشند؛ در نتیجه با در نظر گرفتن این شرایط اولیای دم می‌توانند درخواست قصاص داشته باشند.

وی در پایان سخنان خود یادآور شد: در قوانین ما و در بحث قصاص در خصوص قتل‌های عمد، هنوز که هنوز است دیه مرد و زن برابر نیست و چنانچه مردی زنی را به قتل برساند حتما برای قصاص کردن قاتل باید ولی دم نصف دیه مرد را پرداخت کند و تا زمانی که دیه پرداخت نشود قصاص اجرا نخواهد شد به جز در مواردی که در ماده ۴۲۸ به آن اشاره شده است.

در همین رابطه