کشف جنازه زن رودخانه‌ای در کمد دیواری

بدن بی جان زن 35 ساله رودخانه ای در کمد دیواری منزل اش کشف شد. زنی که در نوزدهم ماه رمضان سال جاری توسط همسرش به قتل رسیده و در چاله ای یک متری کمد دیواری نیمه ساخته ای در روستای جعفرآباد رودخانه از توابع رودان دفن شده بود. این راز، جمعه گذشته پس ازحدود یک ماه فاش شد و خانواده ، جسد وی را با دست و پاهای بسته از درون خاک پیدا کردند.
تاریخ: 17 خرداد 1400
شناسه: 75973

حادثه 24 - بدن بی جان زن 35 ساله رودخانه ای در کمد دیواری منزل اش کشف شد. زنی که در نوزدهم ماه رمضان سال جاری  توسط همسرش به قتل رسیده و در چاله ای یک متری کمد دیواری  نیمه ساخته ای  در روستای جعفرآباد رودخانه از توابع رودان دفن شده  بود. این راز، جمعه گذشته پس ازحدود یک ماه فاش  شد و خانواده ، جسد وی  را  با دست و پاهای  بسته  از درون خاک پیدا کردند. خانواده ای که روزها و شب ها نگران محبوبه بودند اما فریب ظاهر و حرف های شوهر او را خوردند که می گفت این زن ، مسافرت است و...همچنین با شماره موبایل او به دوستان و آشناییان  پیام می داد و یا وضعیت واتساپ می‌گذاشت و از سوی او سلامتی و موقعیت  را در حال سفر به تهران یا سفر به ترکیه  اعلام می کرد ... مدتی گذشت همسر مقتول که  تبعه افغانستان  است بعد از اینکه  متوجه شد  اعضای خانواده به او مشکوک شدند و تا برملا شدن رازش ، زمانی باقی نیست  پا به فرار گذاشت . این مرد جوان که شغلش بنایی  است، حدود 20 سال پیش با دختر 13 ساله ای به نام محبوبه محمدزاده ازدواج کرد، ازدواج با دختر کم سن و سالی که اکثرخانواده دختر، با این وصلت  مخالف بودند. زندگی شان پراز فراز و نشیب بود و پر از اتفاقات کوچک و بزرگ. اکثر اوقات چشمان زن پر از اشک بود و ماتم.در این میان، 5 فرزند قد کشیدند و رشد کردند.تااینکه اختلافات و بدبینی  مرد خانه  به اوج رسید. شب شنبه  18 اردیبهشت ماه رسید او به بهانه های مختلف فرزندانش را به خانه مادر همسرش فرستاد و همسر را به قتل رساند. قتلی که جمعه 7 خردادماه جاری کشف شد وکشفی که خود مقتول کمک کرد .وی به  خواب نزدیکانش آمد و به آنها گفت در همین خانه است، جای نرفته، همسرش داریوش ، او را زندانی کرده  و به او  تهمت زده است...

  حرف های ضد ونقیص

«حرفهایش ضد و نقیص بود ،گاهی می گفت محبوبه بعد از دعوا خانه را رها کرده و رفته است یا همراه خواهر او به مسافرت رفته  یا می گفت از کشور خارج شده است درآخر ادعا کرد که خواهرم هنگام خروج از کشور کرونای انگلیسی گرفته ، فوت شده و همان جا دفن شده است».

وحید برادر مقتول این ها را گفت و ادامه داد:» حدود 25 روز تلفنی با خواهرم  صحبت نکرده بودم ، با شماره اش تماس می گرفتم رد تماس می شد ، پیامک می آمد که حالش خوب است مدتی برای استراحت به خارج از استان رفته است یا قصد خروج از ترکیه را دارد و...تا اینکه داریوش  گفت برای برگرداندن خواهرم و همچنین درمان خود باید به تهران برود». مدتی بعد از ناپدید شدن زن جوان، متهم از روی موتورسیکلت خواهرزاده همسرش به زمین  افتاد و دچار جراحاتی بر روی سرش شد که چند روزی در بیمارستان بستری بود. وی به همین بهانه به تهران رفت.

  پیامک های دروغین

وحید 27 ساله به دامادش مشکوک شده بود. از حرکات و گفتارهایش مشخص بود که چیزی از آنها مخفی می کند.

«داریوش به یکی از برادرهایم گفته بود که محبوبه گوشی و طلاهایش را فروخته و فرار کرده است در حالی که تا دقایقی قبل نیز پیام های از شماره او به ما فرستاده می شد ، برادرم به او گفته که چطوری تلفن ندارد اما پیام می فرستد، در اینجا داریوش داستان دیگری را تعریف کرد که مشخص بود تمام حرف هایش دروغ است».

 مرگ کرونایی

این مرد جوان  به همراه خواهر و دو برادرش که در بندرلنگه سکونت دارد به سمت رودخانه راه افتادند تا به این موضوع مشکوک خاتمه دهند.

« ساعت 3 بامداد پنجشبه 6 خردادماه از بندرلنگه به سمت زادگاه مان روستای جعفرآباد به راه افتادیم و سپس همگی به خانه مادرم رفتیم که نزدیک خانه محبوبه بود، استراحت کوتاهی کردیم که متوجه شدیم داریوش از تهران برگشته است به سمتش رفتیم گفت محبوبه به علت کرونا در یکی ازاستانها فوت شده و به دلیل هزینه زیاد آمبولانس، مجبور شده همان جا او را دفن کند». خانواده مات و مبهوت همدیگر را نگاه می کردند، باورشان نمی شد که این اتفاق افتاده است و حرفهای مردجوان دور از ذهن بود.

حفر قسمتی از اتاقک

«من هم مانند دیگران  حرفهای او را باور نکردم و بر اساس شنیده هایی  ازخانواده ، می دانستم او بیشتر اوقات  به اتاق نیمه ساخته ای  درون حیاط خانه اش  می رود که همیشه درب آن را  قفل بود  و ساعتها آنجا می نشست ، امیدی به زنده بودن خواهرم نداشتم، حتی چند نفر خواب خواهرم را دیده بودند که در این خانه است،دلم می گفت محبوبه توی همین  خانه نیمه سازاست باید او را  پیدا کنم».به همین علت  وحید  به همراه خانواده، ماموران  پاسگاه را در جریان موضوع قرار دادند که مظنون این اتفاقات  داریوش است، ماموران بر اساس گفته های خانواده و احتمالات، وارد ماجرا شدند. متهم به قتل را به درون اتاق نیمه ساخته بردند و دستگاه پیکور را به دست او دادند که نقاط مختلف اتاق را حفر کند .« در همان شب نوزدهم ماه رمضان، همسایه ها از صدای کنده و کاری دراین اتاق شاکی شده بودند که تا 3 صبح طول کشیده بود البته  کسی به او شک نکرده بود چون شغلش بنایی است  و به همه گفته بود که می خواهد زودتر اتاق را تمام کند و از همان شب، خواهرم ناپدید شد ».

متنفی شدن فرضیه قتل

مرد متهم با اعتماد به نفس  در گوشه ای از اتاق مشغول کندن قسمتی از زمین شد اما چیزی زیر خاک یافت نشد به همین علت فرضیه قتل و جنایت در آن زمان از سوی پلیس متنفی اعلام شد هر چند اهالی و خانواده از ماموران می خواستند وی را بازداشت کنند تا نشانی از محبوبه پیدا شود اما پلیس سند و مدرکی دال بر گناه کار بودن متهم نداشت به همین علت او را آزاد کردند. مرد متهم که خود را برنده ماجرا می دانست با نگاه های خشمگین اهالی،  به خانه اش برگشت اما نمی دانست که چشم هایی، مواظب رفتارهای او هستند.

  تعویض قفل درب

«از بالای خانه مواظب رفتارهای او بودیم، شب بود او  به سمت اتاقک  نیمه ساز رفت، قفل  درب آهنی را باز کرد و  ساعاتی در آنجا بود ، دم دمای صبح ،چراغ اتاق خاموش شد و او بیرون آمد. قفل درب را عوض کرد ، قفل کتابی به آن زد و به سمت خانه اش در همان حیاط رفت ».جابجایی قفل های درب اتاق، شک خانواده و دوستان و اهالی  را چند برابر کرده بود،مطمئن بودند که محبوبه زنده نیست و اتفاقاتی در این خانه رخ داده است.

  بهانه درمان و فرار

« صبح روز بعد داریوش موتورسیکلتش را روشن کرد و از خانه بیرون رفت، من هم او را تعقیب کردم، تا متوجه من شد به سمت پمپ بنزین رفت و پس از پر کردن باک این وسیله نقلیه، به سمت خانه حرکت کرد ،ساعاتی بعد به بهانه ای که بخیه سرش (جراحاتی از افتادن روی موتورسیکلت) را نشان دکتر درمانگاه دهد راهی آنجا شد».«  تعقیبش کردم، تا اینکه به درمانگاه رفت ، مطمئن شدم که او داخل درمانگاه است به سمت پاسگاه که فاصله چندانی با آنجا نداشت رفتم و منتظر نامه ای از دادستان شدم تا حکم دستگیری این فرد را بگیرم ، زمانی که با ماموران به درمانگاه آمدیم متوجه شدیم او فرار کرده است، با نگاه کردن به دوربین های مداربسته متوجه شدیم او تمام مدت من را زیر نظر داشت تا اینکه از محل دور شدم و از پشت درمانگاه فراری شد».

  کشف جسد درون کمد دیواری

  مطمئن شده بود که داریوش قاتل خواهراش هست، بلافاصله به سمت خانه آمد ، اهالی متوجه فرارمتهم  شده  و به خانه آنها آمده بودند.«حالم خوب

نبود، دلم پر از آشوب بود ،نمی دانم چطور خود را به اتاقک نیمه ساخته رساندم ، با دیلم، قفل درب  را شکستم ، نمی دانم چرا به سمت کمد دیواری رفتم و مشغول کندن قسمتی از زمینی که بتن بود شدم ، چند سانتی از آن  را خراب کردم تا رسیدم به خاک نرم ...، با دست خاک ها را کنار زدم ناگهان با انگشتان خواهرم برخورد کردم «.وحشت کرده بود، فشارش افتاد و نقش بر زمین شد ،وی با کمک همراهان، به  بیرون از اتاق برده شد.

«انگار کور شده بودم ،هیج جا را نمی توانستم ببینم ، صحنه دردناکی بود، چطور می شد خواهر مهربانم به قتل برسد و حدود یک ماه از او بی خبر باشیم در حالی در خانه خودش دفن شده بود «

  در شوک ماجرا

جسد با حضور ماموران پلیس و مقام قضایی از خاک بیرون آورده و به سردخانه منتقل شد.فرزندان بزرگ محبوبه که شاهد ماجرا بودند انگار خشکشان زده بود و قدرت حرکت نداشتند، پدرشان به آنها دروغ گفته بود. «محبوبه 5 فرزند دارد دختر 18 ساله، دختر و پسر دوقلو 14 ساله ، دختر 7 ساله و پسر 5 ساله ، آنها روز بعد از اینکه مادرشان را در خانه ندیده اند علت را جویا شدند اما پدرشان با حرفهای  پراز اعتماد به نفس، آنها را قبولاند که مادرشان ترکشان کرده و به مسافرت رفته است ، به همین دلیل با کشف جسد مادر، آنها دچار وحشت و اضطراب شدند و اشک شان خشک نمی شود، خواهرزاده های کوچکم که نمی دانند موضوع چیست هر روز  بهانه دیدن محبوبه را می آوردند «.

  بددل و بدبین

 صدای  این مرد بغض آلود شده بود

«کوچک بودم که خواهرم با این مرد ازدواج کرد ، همه به جز مادرم  مخالف عقد آنها بودند. داریوش تبعه افغانی ،بد دل و بدبین بود، به خواهرم تهمت دوستی با مردان غریبه می زد در حالی که مدرکی ارائه نمی کرد، خودش مشکل اخلاقی داشت ، چند بار خواهرم مچش را گرفته و حتی او به افغانستان اخراج شده بود ، خواهرم  به خاطر بچه هایش کار او را درست کرد و او را به ایران برگرداند، داریوش در مقابل دیگران ظاهرسازی می کرد وخود را مرد عاشق خانواده نشان می داد».

 از خواب تا واقعیت

محبوبه مدتی قبل از کشف جسدش به خواب چند نفر از نزدیکانش آمده  و گفته بود که او را نجات دهند.زیور، زن دایی محبوبه اولین نفری بود که خواب او را دیده است و گفت: « از زمان ناپدید شدن خواهرزاده شوهرم ، دلم آشوب بود قبول نمی کردم که او فرار کرده باشد چون پاک و معصوم بود ، همیشه به زیارت می رفتم برایش دعا می کردم تااینکه ظهر یکی از روزها مانند همیشه پیاده به سمت زیارت رفتم ، نیم ساعت بعد به آنجا رسیدم ، نمازم را خواندم اما نمی دانم چرا در دلم آشوب بود،برگشتم خانه، بعد از نماز مغرب خوابیدم».

  زن جوان سریع پلک هایش سنگین شد و به خواب رفت

«محبوبه را در خواب دیدم که می گفت زن دایی، من جایی نرفتم در همین خانه هستم چادر به سر ندارم دور گردنم هست ، به دایی بگو که نجاتم دهد،حرف پشت من زیاد است اما من خلافی نکردم». نفس زنان در حالی که صورتش پر از عرق بود از خواب پرید ، دورو بر و اطرافش را نگاه کرد، صبح شده بود .«در همان لحظه صدقه ای را جدا کردم ، نمی دانستم این خواب را به همسر و اطرافیان تعریف کنم یا نه، راهی زیارت شدم و برایش نماز خواندم، موقع برگشت یکی زنان آشنا که چوپان بود را دیدم  خوابم را برایش تعریف کردم و گفت که باید این خواب  به افراد به خصوص  همسرم تعریف کنم ، حتما خبری در این خواب هست،  به همسرم ماجرا را گفتم  چند روز بعد نیز دو نفراز آشناییان خواب محبوبه را دیده بودند که درخواست کمک داشت».بدین ترتیب این خواب باعث شد همه به جستجوی محبوبه بگردند تا آنکه بدن بی جانش را یافتند.

  آرامگاه ابدی

جسد محبوبه یکشنبه نهم خردادماه جاری در میان گریه های سوزناک فرزندان ، خانواده و اهالی در روستای جعفرآباد رودخانه  به خاک سپرده شد . پرونده قتل بر روی  میز آگاهی همچنان باز است و پلیس در جستجوی قاتل فراری .خانواده مقتول از قوه قضایی و انتظامی می خواهند هر چه سریعتر قاتل را بیابند .به گفته آنها ، ناپدید شدن داریوش ، وحشتی در روستا به راه انداخته و او گویا همه را تهدید به مرگ می کند .

  جستجو برای یافتن قاتل

رییس پلیس هرمزگان از شناسایی قاتل متواری خبر داد.

سردار «غلامرضا جعفری» در این مورد گفت: «در پی وقوع یک فقره قتل زن تبعه افغان در شهرستان رودان و متواری شدن قاتل، بلافاصله پیگیری موضوع به صورت ویژه در دستور کار  کاراگاهان پلیس اگاهی این شهرستان قرار گرفت.وی  با اشاره به عدم اطلاع به موقع توسط خانواده مقتول به پلیس و همچنین اعلام اولیه فقدانی مقتول، افزود : پس از انجام تحقیقات لازم مشخص شد که همسر مقتول تبعه کشور افغانستان بنا براظهارات اهالی منطقه باهم اختلاف خانوادگی داشته اند و از آنجایی که شوهر  متوفی در منزل و محل حادثه حضور نداشت  ظن ماموران به قاتل بودن همسر مقتوله قوت گرفت».این مقام انتظامی استان اظهار کرد: «با راهنمایی و همکاری خانواده مقتول به منظور به دست  آوردن سرنخ  های لازم نسبت به بازرسی از منزل مقتول اقدام شد  که پس از چندین ساعت  جستجو نهایتا جسد مقتول که توسط قاتل در حالی که با دست های بسته در چاله ای یک متری در کف یکی از  اتاق های منزل دفن شده بود  کشف شد».

فرمانده انتظامی استان هرمزگان ضمن تسلیت به خانواده مقتول، خاطر نشان کرد : با تلاش های همه جانبه و کار وسیع اطلاعاتی  هویت اصلی قاتل شناسایی و  تلاش ماموران برای دستگیری  قاتل متواری با همکاری پلیس اینترپل ادامه دارد .سردار غلامرضا جعفری در پایان به عموم شهروندان و مردم استان توصیه کرد به منظور پیشگیری از تبعات و آثار مخرب و پیامد های منفی  و اعمال محدودیت های فردی ، فرهنگی و اجتماعی برای خود و فرزندان،  از ازدواج  با اتباع بیگانه ناشناس که هیچ گونه شناختی از وضعیت خانوادگی و خصوصیات اخلاقی آنان ندارند ، اکیدا خودداری کنند.

در همین رابطه