حادثه 24 - سرقت کیف پول مرد صاحبخانه انگیزه‌ای شد تا زن مستأجر با همدستی مرد موردعلاقه‌اش دست به جنایت بزنند اما خیلی زود ماجرا لو رفت و آنها دستگیر شدند. حالا با گذشت ٢٤ سال از قتل مرد صاحبخانه، عامل اصلی جنایت با بخشش اولیای دم از قصاص رهایی یافته و به‌زودی از زندان آزاد خواهد شد.
نخستین برگ این پرونده یکی از روزهای شهریور سال ٧٦ ورق خورد. زمانی که پسری جوان به اداره پلیس رفت و گفت که پدرش پس از اینکه با یک کیف پر از پول از خانه خارج شده، ناپدید شده است. از همان زمان مأموران جست وجو برای یافتن مرد گمشده را آغاز کردند. یافته‌های کارآگاهان نشان می‌داد که مرد گمشده خانه‌ای دارد که آن را به زنی جوان اجاره داده است. وی آخرین بار برای صحبت با مستأجرش به خانه وی رفته و پس از آن به طرز عجیبی ناپدید شده بود. ماموران راهی خانه زن مستأجر شدند اما از او خبری نبود و وی همزمان با ناپدید شدن مرد صاحبخانه، خانه را ترک کرده بود. با این حال مأموران با دستور قضایی وارد خانه شدند و با توجه به به هم ریختگی وسایل متوجه شدند که زن مستأجر سراسیمه و با برداشتن وسایل ارزشمند خود فراری شده است. مأموران در ادامه به سراغ همسایه‌ها رفتند و با تحقیق از آنها معلوم شد که زن مستاجر از سرنوشت صاحبخانه‌اش خبر دارد.
همسایه‌ها چه گفتند؟
همسایه‌های زن جوان می‌گفتند که شب حادثه، مرد صاحبخانه را دیدند که وارد خانه مستأجرش شده است. یکی از آنها گفت: زن جوان سارا نام داشت. او اوایل به همسایه‌ها گفت که تنها زندگی می‌کند اما مدت‌ها می‌شد که مردی به خانه او رفت‌وآمد داشت. آخرین بار درحالی‌که سارا به همراه مرد جوان در خانه بود، صاحبخانه‌اش را دیدم که وارد خانه او شد. آن شب صدای درگیری از خانه سارا شنیدیم اما دخالت نکردیم. بعد از دقایقی صداها قطع شد و فردای آن شب، سارا و مردی که به خانه‌اش می‌آمد سراسیمه خانه را ترک کردند اما ما خروج صاحبخانه را ندیدیم.
کشف جسد
ماموران به جست‌و‌جوی بیشتر در خانه زن مستأجر پرداختند تا اینکه جسد مرد گمشده را در آب‌انبار خانه قدیمی خودش پیدا کردند. او با ضربات چاقو به قتل رسیده و دست و پایش با طنابی بسته شده بود.
با آشکارشدن راز ناپدیدشدن مرد گمشده، جست‌و‌جو برای دستگیری متهمان ادامه یافت و مدتی بعد سارا دستگیر شد. وی در بازجویی‌ها گفت: مقتول صاحبخانه‌ام بود و شب حادثه برای گرفتن اجاره به مقابل خانه‌ام آمد. وقتی متوجه شد مرد مورد علاقه‌ام به نام محمد مهمان خانه‌ام است اعتراض کرد. او می‌گفت که خانه‌اش را به یک نفر اجاره داده نه 2 نفر. بر سر اینکه چرا مرد موردعلاقه‌ام در خانه است جر و بحثمان شد. او عصبانی شد و رفت اما چند دقیقه بعد برگشت و از من خواست خانه را تخلیه کنم. او را به خانه دعوت کردم که صحبت کنیم. یک دفعه من و محمدچشممان به کیف دستی وی افتاد. قبلا برای او تعریف کرده بودم که صاحبخانه‌ام هر‌ماه که اجاره را می‌گیرد پول آن را در کیفش می‌گذارد و یک جورایی کیف دستی‌اش حکم بانک او را دارد.
وی ادامه داد: به صاحبخانه گفتم به زودی خانه را تخلیه می‌کنم و داخل چای او قرص‌های خواب‌آور ریختم. مرد میانسال پس از صرف چای نیمه هوش شد. سپس محمد با ضربات چاقو وی را به قتل رساند و دست و پایش را با طناب بست و جسدش را داخل آب انبار انداخت. بعد به سراغ کیفش رفتیم که داخل آن140هزارتومان پول نقد و یک چک به مبلغ 200هزارتومان بود که آن را سرقت کردیم. بعد از ترس، وسایل ارزشمند خانه را برداشتیم و شبانه فراری شدیم.
با اعتراف این زن، همدست او نیز دستگیر شد و در بازجویی‌ها به قتل مرد صاحبخانه با انگیزه سرقت اقرار کرد. متهمان پس از مدتی در دادگاه محاکمه شدند و مرد جوان به قصاص و زن مستأجر به اتهام معاونت در قتل به حبس محکوم شد. حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و پرونده نیز برای انجام مقدمات اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. در این سال‌ها مرد محکوم به قصاص 2 بار پای چوبه دار رفت اما در واپسین لحظات توانست از اولیای دم مهلت بگیرد. درحالی‌که قرار بود این مرد برای سومین بار پای چوبه دار برود واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش خود را برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول آغاز کردند. تلاش‌ها نتیجه داد و اولیای دم به شرط دریافت دیه، قاتل را بخشیدند. به این ترتیب با تلاش خیرین پول دیه فراهم شده و مرد محکوم به قصاص پس از تحمل 24سال حبس از مجازات مرگ رهایی یافت و به‌زودی آزاد خواهد شد. این در حالی است که زن مستأجر نیز چند سال قبل و پس از پایان دوران محکومیتش از زندان آزاد شده بود.