حادثه 24 - مرد خشمگین پس از قتل یکی از اقوام دورش خود را از طبقه سیزدهم برج به پایین پرتاب کرد.
بامداد جمعه 24بهمن ماه، ساکنان برجی در غرب تهران صدای مهیبی شنیدند. آنها مقابل مجتمع جسد خونین مردی را دیدند که روی زمین و درست مقابل مجتمع افتاده بود. به‌نظر می‌رسید او از بالکن یکی از واحدهای برج، به پایین سقوط کرده و جان باخته است.
ماجرا به قاضی ساسان غلامی، بازپرس جنایی تهران گزارش شد. دقایقی بعد او در محل حادثه حضور یافت.
قتل در طبقه 13
مرد جوان از بالکن آپارتمانی در طبقه سیزدهم برج به پایین سقوط کرده بود و وقتی مأموران وارد این آپارتمان شدند با جسد خونین مرد دیگری در آنجا روبه‌رو شدند. او با ضربات چاقو به قتل رسیده و تحقیقات نشان می‌‌داد که قاتل او همان مردی بود که از طبقه سیزدهم به پایین سقوط کرده بود.
تیم جنایی برای کشف اسرار این حادثه هولناک، به تحقیق از زنی جوان که شاهد حادثه بود پرداخت. وی گفت: من و همسرم به همراه پسر 13ساله مان ساکن این آپارتمان هستیم. در زمان حادثه یکی از آشنایانمان که فامیل دورمان می‌شد مهمان خانه ما بود اما بنا به دلایلی که نمی‌دانم، شوهرم با او درگیر شد و وی را به قتل رساند و بعد هم از بالکن به بیرون پرید و خودکشی کرد.
اختلاف مالی
اجساد دو مرد جوان با دستور بازپرس جنایی تهران به پزشکی قانونی منتقل شد. شاهد حادثه دیروز برای انجام تحقیقات بیشتر به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران انتقال یافت.
وی درخصوص اختلافات همسرش با مقتول گفت: حدود 5ماه قبل همسرم به کامران(مقتول) که از آشنایانمان بود پول قرض داد. یک‌بار 50میلیون تومان و باردیگر 150میلیون تومان. قرار بود کامران مدتی با این پول کار کند و بعد آن را برگرداند اما مدام امروز و فردا می‌کرد. از سوی دیگر شوهرم بنکدار بود و به‌خاطر شرایط کرونا، دچار مشکلات مالی فراوانی شده و بدهی بالا آورده بود. چندین بار از کامران خواست که پولش را برگرداند اما فایده‌ای نداشت. همین باعث شد که شوهرم به‌شدت از دست او عصبانی شود.
وی ادامه داد: شب حادثه شوهرم او را به خانه دعوت کرد و وقتی کامران آمد، من به اتاق پسر 13ساله‌ام رفتم تا شوهرم با او درخصوص مسائل مالی صحبت کند. ناگهان صدای درگیری آنها را شنیدم. از اتاق بیرون آمدم و دیدم شوهرم گوشی کامران را شکسته و چاقویی از آشپزخانه برداشته است. سعی کردم او را آرام کنم اما ناگهان با چاقو به سمت کامران هجوم برد و به او ضرباتی زد. وحشت کرده بودم. نمی‌دانستم چه باید بکنم. از ترس اینکه به من هم آسیب بزند به اتاق رفتم و در را قفل کردم تا بلایی بر سر من و پسرم نیاورد. چند باری به در اتاق کوبید و بعد صدایی شنیدم. در را باز کردم و متوجه شدم شوهرم به بالکن رفته و خودش را به پایین پرتاب کرده است.
با دستور بازپرس جنایی تهران تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد.