حادثه 24 - حدود 45روز قبل جوان شرور که به اتهام درگیری و شرارت زندانی شده بود با گذراندن 6ماه دوران محکومیتش آزاد شد اما هنوز 2ساعت از آزادی‌اش نگذشته بود که تصمیم به سرقت گرفت. او با دوستش خودروی پراید سرقت می‌کردند و با شیوه تصادف ساختگی دست به سرقت از زنان راننده‌ای می‌زدند که سوار بر خودروهای مدل بالا بودند.
ایده چنین سرقت‌هایی چطور به ذهنتان رسید؟
در زندان این شگرد را یاد گرفتم. 6ماه در زندان بودم و در آنجا با افراد سارق و خلافکار آشنا شدم. برخی از آنها که حبس طولانی داشتند به من یاد دادند که چطور با ایجاد تصادف ساختگی از زنان سرقت کنم.
به این فکر نکردی که دوباره دستگیر می‌شوی و این‌بار دوران محکومیتت طولانی‌تر از قبل است؟
راستش نه. فقط به این فکر می‌کردم که پول در بیاورم تا با آن مواد بخرم. چون معتاد به گل و شیشه هستم اما حالا که گیر افتادم تازه فهمیدم چه اشتباهی مرتکب شده‌ام.
سابقه قبلی‌ات چه بود؟
با چند نفر شرور در فضای مجازی کری‌خوانی داشتیم، کری‌خوانی‌های ما به درگیری ختم شد و من برای قدرت‌نمایی از چاقو و قمه استفاده کردم. همین باعث شد که دستگیر شوم و 6ماه در زندان بمانم. تقریبا 2ساعت بعداز آزادی‌ام با همدستی دوستم نقشه سرقت کشیدم و آن را اجرا کردیم. به محض آزادی سراغ دوستم که بچه محله‌مان بود رفتم. گفتم می‌خواهم از زنان سرقت کنم و او هم که نیاز شدیدی به پول داشت قبول کرد.
با ماشین خودتان سرقت می‌کردید؟
نه. ما اول به‌عنوان مسافر سوار خودروی پرایدی شدیم و در بین راه با چاقو راننده را تهدید کردیم. بعد از آن او را به بیرون از خودرو پرتاب کرده و ماشین را دزدیدیم. بعد با ماشین سرقتی به خیابان‌های غرب و شمال غرب تهران رفتیم و زنانی را که پشت فرمان خودروهای مدل بالا بودند شناسایی می‌کردیم. سپس با آینه بغل ماشین‌ها عمدا برخورد می‌کردیم تا راننده توقف کند. وقتی طعمه ما از ماشینش پیاده می‌شد بهترین فرصت بود برای سرقت گوشی موبایلش که اغلب گوشی‌های گران‌قیمتی بود. برخی مواقع به راحتی موبایل‌هایشان را که روی صندلی بود برمی‌داشتیم اما اگر چیزی نبود دست به چاقو می‌شدم و با تهدید اقدام به زورگیری می‌کردم.
یعنی از آنها پول می‌گرفتید؟
چون فرصت زیادی نداشتیم کیف دستی‌شان را سرقت می‌کردیم که البته چیز به درد بخور و ارزشمندی داخل آن نبود. یک مشت کارت عابربانک بود که رمزهایشان را نداشتیم..
چطور گیر افتادید؟
قصد نودمین سرقت را داشتیم که گیر افتادیم. من 45روز قبل آزاد شدم و روزی 2سرقت انجام می‌دادیم. اما در آخرین سرقت زمانی که قصد دزدیدن گوشی زنی را با تهدید چاقو داشتیم گشت پلیس رسید و دستگیرمان کرد.