هوشیاری زن 65 ساله دزدان مأمورنما را نقره داغ کرد

2مرد با پوشیدن لباس مأموران اداره آب وارد خانه‌ای در پایتخت شدند تا دست به سرقتی میلیاردی بزنند، اما زنی پی به نقشه آنها برد و با کتک زدن آنها و کمک گرفتن از همسایه‌ها باعث دستگیری‌شان شد.
تاریخ: 20 دی 1399
شناسه: 71307

حادثه 24 - 2مرد با پوشیدن لباس مأموران اداره آب وارد خانه‌ای در پایتخت شدند تا دست به سرقتی میلیاردی بزنند، اما زنی پی به نقشه آنها برد و با کتک زدن آنها و کمک گرفتن از همسایه‌ها باعث دستگیری‌شان شد.
صبح سه‌شنبه، شانزدهم دی‌ماه زنی 65ساله با پلیس110 تماس گرفت و گفت: «دقایقی قبل 2سارق وارد خانه‌ام شدند که با جارو کتکشان زدم و موفق شدم یکی از آنها را با کمک همسایه‌ها بازداشت کنم.»
پس از این تماس، تیمی از مأموران کلانتری بی‌سیم راهی محل زندگی این زن که خانه‌ای ویلایی حوالی خاوران بود، شدند. با حضور ماموران، شاکی به آنها گفت: صبح زود شوهرم به محل کارش رفت و من در خانه تنها بودم که حدود ساعت8:20 صدای زنگ در را شنیدم. به مقابل در رفتم که دو مرد جوان را با لباس مأمور آب دیدم. آنها به بهانه اینکه می‌خواهند کنتور را بررسی کنند وارد حیاط شدند و پس از بررسی کنتور از من خواستند که فیش‌های واریزی را در اختیارشان قرار بدهم. من هم از همه‌جا بی‌خبر به داخل خانه رفتم که ناگهان متوجه شدم آنها پشت سرم وارد خانه شده‌اند. به آنها مشکوک شدم و احتمال دادم که سارق هستند. به همین دلیل فورا به حیاط برگشتم و با داد و فریاد همسایه‌ها را صدا زدم. آنها دستپاچه شدند و من همان لحظه جارویی را برداشتم و شروع کردم به کتک زدن آنها. همسایه‌ها با صدای فریاد‌هایم به کمک آمدند و چون در حیاط باز بود وارد خانه شدند اما یکی از دزدان توانست فرار کند و نفر دوم را دستگیر کردیم.

نقشه سرقت
سارقی که دستگیر شده بود 27ساله و تازه‌کار بود. او در بازجویی‌ها چاره‌ای جز اقرار به سرقت ندید. وی گفت: من در یکی از شهرهای شمال غرب کشور آرایشگاه دارم و چند وقت قبل یکی از دوستانم به سراغم آمد و گفت برای انجام یک معامله کاری با زنی در تهران قرار دارد. دوستم تولیدی پوشاک داشت و قرار بود از زن جوان که نیره نام داشت سفارش لباس بگیرد. خواست همراهش به تهران بیایم و من هم قبول کردم. 2روز قبل از سرقت به تهران آمدیم و نیره را ملاقات کردیم. اما او مدعی شد که معامله‌ای در کار نیست و گفت که مشکل مالی دارد و از ما خواست دلارها و طلاهای زنی که عمه عروسشان است را سرقت کنیم. می‌گفت عمه عروسشان به تنهایی در یک خانه ویلایی در تهران زندگی می‌کند و بیش از 2کیلو طلا و مقدار زیادی دلار در خانه‌اش دارد که اگر آن را سرقت کنیم وضع مالی همه‌مان خوب می‌شود. من و دوستم وسوسه شدیم و نقشه‌ای که نیره طراحی کرده بود را اجرا کردیم اما پس از ورود به خانه شاکی، او متوجه ماجرا شد و شروع کرد به کتک زدن ما و در نهایت من دستگیر شدم.

سفر به آلمان
با اعتراف دزد دستگیر شده و سرنخ‌هایی که وی در اختیار پلیس قرار داد، همدست وی و طراح نقشه سرقت به نام نیره نیز دستگیر شدند. سارق دوم گفته‌های همدستش را تأیید کرد و گفت که همه این ماجرا نقشه نیره بوده است. در این شرایط مأموران به بازجویی از زن جوان پرداختند و او گفت: پسرخردسالم نیاز به درمان داشت. چرا که 3انگشت وی مادرزادی به هم چسبیده و برای انجام جراحی باید او را به آلمان می‌بردم. هزینه عمل جداسازی انگشت‌های او حدود 300میلیون تومان بود که این پول را نداشتم. از سوی دیگر می‌دانستم که عمه عروسمان در خانه طلا و دلار دارد. به همین دلیل وسوسه سرقت آنها به جانم افتاد تا پول سفر به آلمان و عمل جراحی را جور کنم.
وی ادامه داد: حدود 2سال قبل یکی از سارقان اجیر شده را در سفر زمینی به ترکیه دیده بودم. او در شهر ماکو مغازه پوشاک داشت و برای خرید پوشاک به ترکیه آمده بود و من هم پسرم را برای ویزیت نزد یک پزشک در این کشور برده بودم. در مدتی که در ترکیه بودم با این پسر جوان آشنا شدم و پس از آن مدتی از او بی‌خبر بودم تا اینکه چند وقت قبل پیج او را در اینستاگرام پیدا کردم. به بهانه معامله کاری او را به تهران کشاندم و وقتی همراه دوستش آمد، پیشنهاد سرقت را مطرح کردم و آنها هم قبول کردند. وی ادامه داد: برای اجرای این سناریو، لباس مأمور آب خریدیم و بعد لوکیشن خانه ویلایی شاکی را برای آنها فرستادم. به آنها تأکید کردم که چاقو و اسلحه نبرند چرا که زن صاحبخانه ترسو است و با تهدید و کتک، طلا و دلارهایش را به آنها می‌دهد. اما این زیرک‌تر از این حرف‌ها بود و پی به نقشه آنها برده بود.
متهمان پس از اعتراف به جرم خود با قرار قانونی بازداشت شدند و با دستور قاضی قریب احمد‌زاده، بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه۳۴ تهران برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند.

در همین رابطه