اعتراف بهلول به قتل شیما / جزئیات نجات دختر دیگری در خانه وحشت / آیا بهلول قاتل سریالی است؟

مرد سالخورده ای به نام بهلول که از چند روز قبل به اتهام دست داشتن در ناپدید شدن دختری 16 ساله به نام شیما صباگردی مقدم دستگیر شده است، پس از چند روز بازجویی اعتراف کرد که دختر نوجوان را به قتل رسانده و جسدش را کنار یک رودخانه دفن کرده است. اعترافات این مرد در حالی است که چند روز قبل پلیس، دختر جوانی که در خانه این مرد زندانی بود را نجات داده و از سویی کشف چندین جفت کفش دخترانه در خانه اش، احتمال ارتکاب قتل های سریالی توسط او را مطرح کرده است.
تاریخ: 17 آبان 1399
شناسه: 59022

حادثه 24 - مرد سالخورده ای به نام بهلول که از چند روز قبل به اتهام دست داشتن در ناپدید شدن دختری 16 ساله به نام شیما صباگردی مقدم دستگیر شده است، پس از چند روز بازجویی اعتراف کرد که دختر نوجوان را به قتل رسانده و جسدش را کنار یک رودخانه دفن کرده است. اعترافات این مرد در حالی است که چند روز قبل پلیس، دختر جوانی که در خانه این مرد زندانی بود را نجات داده و از سویی کشف چندین جفت کفش دخترانه در خانه اش، احتمال ارتکاب قتل های سریالی توسط او را مطرح کرده است.

ماجرای ناپدید شدن شیما، به روز 26 مرداد ماه سال 98 برمی گردد. از چند روز قبل جوان دستفروشی که بدلیجات می فروخت شماره تلفن شیما را به بهانه ای گرفته بود و مدام با او تماس می گرفت. آن روز جوان دستفروش از شیما خواست از خانه بیرون بیاید. شیما هم فریب پسر جوان را خورد با به مکان نامعلومی که او گفته بود رفت اما دیگر هیچ وقت به خانه بازنگشت.

وقتی چند ساعت گذشت و شیما برنگشت، پدر و مادرش که دلواپس او بودند تلاش های شان برای پیدا کردن او را آغاز کردند. چند ساعت بعد بود که شیما بوسیله شماره ای ناشناس با خانه شان تماس گرفت. او گریه می کرد و معلوم نبود چه بلایی به سرش آمده و کجا است. شیما بدون اینکه از حادثه ای که برایش اتفاق افتاده حرفی بزند تماس را قطع کرد تا نگرانی پدر و مادرش درباره سرنوشت او بیشتر شود. در این شرایط بود که والدین دختر نوجوان از پلیس کمک خواستند و پسر دستفروش که شیما را از خانه بیرون کشیده بود دستگیر شد. ماموران گمان می کردند با دستگیری این جوان پرونده به پایان راه رسیده و شیما پیدا شده است اما پسر دستفروش گفت او و شیما فقط برای چند ساعت در خیابان یکدیگر را دیده و سپس جدا شده اند و از سرنوشت وی اطلاعی ندارد. دو هفته در بازداشت به سر می برد اما بازجویی های فنی نشان داد که واقعیت را می گوید. در این شرایط پرونده پیچیده‌تر از قبل شد و معلوم نبود دختر 16 ساله چه سرنوشتی پیدا کرده است.

سایه به سایه شیما

از روزی که شیما مفقود شد تاکنون پدرش یک روز هم آرام و قرار ندارد و هرجایی را که گمان می کرد ممکن است دخترش در آنجا باشد را زیر پا گذاشت. یکی از این مکان ها ترمینال بیهقی بود. او با دنبال کردن شماره ای که آخرین مرتبه دخترش از طریق آن با خانه تماس گرفته و با مادرش صحبت کرده بود توانست به یک مغازه در ترمینال بیهقی برسد. متصدی آنجا مرد جوانی بود که ممکن بود در مفقود شدن شیما دست داشته باشد اما در ادامه توضیحاتش نشان داد نه تنها بی گناه است، بلکه تلاش کرده تا به شیما کمک کند. او گفت: دختر نوجوان وارد مغازه ام شد. من مشغول مرتب کردن ویترین بودم. او کمک خواست و گفت می خواهد تلفن کند. من هم تلفن در اختیارش گذاشتم و او تماس کوتاهی برقرار کرد و از مغازه ام خارج شد.

آنطور که دوربین های مداربسته ترمینال نشان می داد شیما برای دقایقی روی یکی از نیمکت‌ها نشسته بود تا اینکه مردی سالخورده به سراغش آمد. مرد چند دقیقه با شیما صحبت کرد تا اینکه سرانجام او را با خودش برد و سوار بر یک پژو پارس سفید رنگ از آنجا دور شدند.

خانه وحشت

پدر شیما که سایه به سایه به دنبال دخترش بود مشخصات خودروی مرد سالخورده را در اختیار پلیس گذاشت و از آنها کمک خواست. ماموران با بررسی اطلاعات خودرو پی بردند مالک آن بهلول -62 ساله- نام دارد. او سالها قبل از همسرش جدا شده و به تنهایی در خانه ای قدیمی در شرق تهران زندگی می کرد. در این شرایط بود که ماموران با مجوز قضایی راهی خانه این مرد شدند و او را بازداشت کردند. در بازرسی از آنجا چندین جفت کفش دخترانه و چندین تار مو کشف شد اما زمانی که بهلول تحت بازجویی قرار گرفت گفت از سرنوشت شیما اطلاعی ندارد. او توضیح قانع کننده ای در خصوص کفش های دخترانه نداشت و معلوم نبود در خانه قدیمی او که در و همه پنجره هایش حفاظ داشت چه گذشته است. او یک مرتبه گفت که بعد از سوار کردن شیما او را در نظام آباد پیاده کرده و دیگر او را ندیده است. بار دیگر گفت شیما را به خانه اش برده و به او پناه داده اما وقتی که خواب بوده شیما از خانه او فرار کرده است. با اینکه ظن و گمان ها نسبت به بهلول قوی بود اما دلیل محکمی درباره دست داشتن او در مفقود شدن شیما وجود نداشت. به همین دلیل او پس از چند روز آزاد شد.

درخواست کمک

حدود 15 ماه از ناپدید شدن مرموز شیما می گذشت و هیچ کس از سرنوشت او اطلاع نداشت. ماموران پلیس همه فرضیه ها را در این باره به دقت مورد بررسی قرار داده اما نتوانسته بودند نشانی از او پیدا کنند. با این وجود پدر شیما همچنان به دنبال روشن شدن سرنوشت تنها فرزندش بود. وقتی ماهها گذشت و او مستاصل‌تر از همشه شد فیلم کوتاهی از خود منتشر کرد و در آن ضمن بازگو کردن ماجرا از مسئولان قضایی و انتظامی درخواست کمک کرد. فیلمی که در شبکه های اجتماعی منتشر و باعث تاثر کاربران شد. چند روز پس از انتشار این فیلم بود که دادستان تهران به سرپرست دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تحقیقات در این باره از سرگرفته شود. در این شرایط بود که بهلول بعنوان تنها مظنون این پرونده بار دیگر بازداشت شد تا ناگفته های این پرونده را بازگو کند.

نجات از خانه وحشت

پدر شیما درباره بازداشت بهلول می گوید: او چند روز قبل بازداشت شده بود و ماموران آگاهی گفتند تا یک هفته دیگر سرنوشت پرونده روشن می شود. من هم منتظر بودم تا اینکه چند شب قبل یکی از دوستانم که خانه اش در نزدیکی خانه بهلول است با من تماس گرفت و خبر عجیبی داد. او گفت شب قبل مردم با داد و فریادهای دختری جوان که از خانه بهلول شنیده می شد به خیابان ریخته بودند. من خیلی تعجب کردم؛ چرا که بهلول در بازداشتگاه پلیس آگاهی بود. دختر جوان به مردم گفته بود که در خانه زندانی شده است و دقایقی بعد پلیس و ماموران آتش نشانی خود را به آنجا رسانده و با شکستن در دختر جوان را نجات داده بودند. او به ماموران گفته بود که بهلول از چند روز قبل او را در آنجا زندانی کرده و دیگر به خانه بازنگشته است.

اعتراف به قتل

با نجات دختر جوان از اسارتگاه بهلول، بازجویی ها از او ادامه یافت تا اینکه سرانجام در اعترافات تکان دهنده گفت که شیما را به قتل رسانده و جسدش را در زادگاهش واقع در شمال غرب کشور دفن کرده است. او که بارها درباره سرنوشت شیما اظهارات ضد و نقیضی داشت گفت: همان زمان دختر نوجوان را به قتل رساندم و جسدش را در کنار یک رودخانه دفن کردم.

به این ترتیب گروهی از ماموران پلیس راهی محلی که بهلول گفته بود شدند و جستجو برای یافتن پیکر دختر نوجوان را آغاز کردند. آنها حتی از بیل مکانیکی برای جستجو در اطراف رودخانه استفاده کردند اما نتوانستند هیچ اثری از جسد پیدا کنند. با این وجود بر اساس اعترافات بهلول، جان باختن شیما قطعی است.

آیا بهلول قاتل سریالی است؟

پدر شیما که لحظه به لحظه در جریان اخبار این پرونده است به حادثه 24 می گوید: هنوز درباره انگیزه بهلول از قتل دخترم چیزی نمی دانم. اوایل گمان می کردم که دخترم را با انگیزه قاچاق از کشور خارج کرده باشد اما حالا او اعتراف کرده که دخترم را کشته است ولی نمی دانم با چه انگیزه ای. دختر من که آن زمان 15 سال داشت چه گناهی کرده بود که مرد جنایتکار این بلا را بر سرش آورد؟ شیما تنها فرزندم بود و حالا بدون او چه کنم؟

اعتراف بهلول درباره قتل شیما از یک سو، کشف چندین جفت کفش دخترانه و تارهای مو در خانه اش از سوی دیگر و همچنین نجات دختر جوان از خانه بهلول نشان می دهد به احتمال زیاد او تاکنون دختران زیادی را به خانه اش کشانده و سرنوشت نامعلومی را برای شان رقم زده است. هرچند باید در انتظار نتایج تازه ترین بازجویی ها از این متهم ماند اما یکی از پرسش ها درباره او این است که آیا بهلول یک قاتل سریالی است؟

در همین رابطه