همهچیز بر سر معامله موتور شروع شد. وقتی فروشنده قدم در خانه خریدار گذاشت معامله آنها به قتل یکی و زخمی شدن دیگری ختم شد.
حادثه 24 - ساعت 23:35پنجشنبه هفته گذشته اهالی ساختمانی حوالی میدان انقلاب، صدای داد و فریاد از داخل آپارتمان طبقه سوم شنیدند. صدای درگیری میان 2 نفر بود که یکی از آنها فریاد میکشید و از مردم کمک میخواست. اهالی ساختمان از خانههایشان خارج شدند و خود را به مقابل واحد همسایه رساندند. در نیمه باز بود و وقتی قدم در آنجا گذاشتند با صحنه هولناکی روبهرو شدند. مردی حدودا 60ساله درحالیکه با ضربات چاقو زخمی شده روی زمین درست مقابل در ورودی افتاده بود. بهنظر میرسید که او تلاش کرده در را باز کند و از همسایهها کمک بخواهد اما بهدلیل شدت جراحات از حال رفته بود. کمی آنطرفتر مردی 35ساله غرق در خون روی زمین افتاده بود. همسایهها با دیدن این وضعیت اورژانس و پلیس را خبر کردند.
گزارش قتل
زمان زیادی طول نکشید که اورژانس و مأموران کلانتری انقلاب در محل حادثه حاضر شدند. در ادامه بررسیها مشخص شد که مرد 35ساله بر اثر شدت خونریزی جان باخته است اما مرد 60ساله که صاحبخانه بود، نفس میکشید و زنده بود. او به بیمارستان انتقال یافت و مأموران پلیس این حادثه را به قاضی ولی مرادی کشیک جنایی تهران گزارش کردند. قاضی جنایی پس از تماس پلیس راهی محل حادثه شد و تحقیقات خود را شروع کرد. آنطور که مشخص بود مقتول مهمان خانه مرد 60ساله بود که همسایهها میگفتند صدای درگیری آنها را شنیده بودند. اما هویت مهمان وی مشخص نبود و تیم تحقیق باید صبر میکرد مرد زخمی بهبود یابد تا با تحقیق از وی راز درگیری مرگبار فاش شود.
افشای حقیقت
مرد زخمی پس از بهبودی جزئیات درگیری را فاش کرد و گفت مقتول برای معامله موتور مهمان خانهاش بوده اما قصد سرقت داشته که با یکدیگر درگیر شدهاند. او اقرار کرد که با ضربات چاقو، مرد جوان را به قتل رسانده است. وی دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافت که جزئیات تازهای از قتل را فاش کرد. وی گفت: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم و از یکی از دوستانم خواستم تا چنانچه فردی را یافت که قصد فروش موتورش را داشت به من معرفی کند. چند روز گذشت و دوستم مقتول را که میگفت نامش احمد است به من معرفی کرد. گفت احمد قصد فروش موتورش را دارد و قیمتی که تعیین کرده مناسب است. به این ترتیب قراری گذاشت و من موتور احمد را دیدم. بعد از آن وقتی بر سر قیمت توافق کردیم من مبلغ 27هزارتومان بهعنوان بیعانه به او دادم. قرار شد مابقی پول را ظرف چند روز آینده جور کنم و به او بپردازم تا سند موتور را به نامم بزند و تحویلم بدهد. وی ادامه داد: قرارمان روز حادثه یعنی پنجشنبه دهم مهرماه بود. قرار شد در یکی از خیابانهای مرکز تهران یکدیگر را ببینیم تا موتور را تحویل بگیرم و مابقی پول را بپردازم. آن روز خانوادهام به مهمانی رفته بودند. وقتی احمد فروشنده موتور به من زنگ زد او را دعوت کردم به خانهام. احمد هم پذیرفت و به خانهام آمد تا موتور را تحویلم بدهد و من مابقی پول را بپردازم. متهم ادامه داد: من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. او اما ناگهان از پشت سر به من حمله کرد. آنطور که متوجه شدم قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا دست به سرقت اموال خانهام بزند. احمد با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم. درواقع از خودم دفاع کردم چون اگر او را نمیزدم قطعا خودم کشته شده بودم. یعنی حالا جای ما عوض شده بود ؛ من مقتول میشدم و او قاتل. وی گفت: با سختی درحالیکه چاقو خورده بودم خودم را به در ورودی رساندم و با باز کردن آن از همسایهها کمک خواستم. بعد از آن از شدت درد و خونریزی از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم بیمارستان بودم. اما من واقعا قصد کشتن مقتول را نداشتم و در دفاع از خودم تبدیل به یک قاتل شدم.
متهم به قتل پس از اقرار به جنایت با قرار قانونی بازداشت شد و در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. از سوی دیگر جسد مقتول همچنان در پزشکی قانونی است تا هویت وی بهدستاید و خانوادهاش شناسایی شوند. در این شرایط قاضی جنایی برای مشخص شدن هویت مقتول دستور تحقیق از فردی که مقتول را به متهم به قتل معرفی کرده را صادر کرده است.