سرنوشت نامعلوم ملوان مینابی در کشتی صید ترال

سرنوشت ملوان جوان مینابی یک فروند کشتی صیادی ترال که آبان ماه سال گذشته در دریای عمان ناپدید شد
تاریخ: 04 مهر 1399
شناسه: 57590

حادثه 24 - سرنوشت ملوان جوان مینابی یک فروند کشتی صیادی ترال که آبان ماه سال گذشته در دریای عمان ناپدید شد، هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد. خدمه ای به نام حسن ارجمند نیا که 34 روز بعد از ورود به این شناور در 18 مایلی جاسک به طور ناگهانی ناپدید شد. این جوان 37 ساله پس از برخاستن از خواب به قصد شستن دست و صورت از اتاقک کشتی خارج شد و دیگر برنگشت. او و برادرش به نام یوسف به همراه 8 نفر دیگر از شهرستان میناب در کشتی صیادی ترال مشغول به کار شدند که کاپیتان و خدمه آن چینی بودند.

 روز حادثه

یوسف برادر حسن در خصوص جزییات این پرونده مبهم و معمای پیچیده گفت: ساعت 5 بامداد 28 آبان ماه سال گذشته بود؛ مانند اکثر روزها برای انجام کارها از خواب بیدار شدیم و پس از انداختن تور ترال در آبهای آزاد (حدود 18 مایلی جاسک) و... برای استراحت به سمت اتاقک هایمان برگشتیم، عده ای مشغول کاری شدند و عده ای خوابیدند تا اینکه من در ساعت 11 و نیم ظهر برای نماز و نهار و ادامه کارها از خواب بیدار شدم.

وی ادامه داد: حسن بعد از من از خواب بیدار شد و برای شستن دست و صورت به بیرون از اتاقک رفت، نهار آماده و سفره پهن شد، حسن را صدا زدم اما صدایی از او به گوشم نرسید، دنبالش رفتم، همه جا را گشتم ولی هیچ اثری از او نبود. 

   فضای ناآرام و سنگین شناور

دریا آرام بود اما فضای کشتی صیادی ناآرام و سنگین، یوسف باکمی تأمل افزود: واقعاً گیج شده بودم، به نحو وحشتناکی احساس سردرگمی می کردم، با کمک همکاران تمام نقاط کشتی را به دنبال حسن گشتیم اما او را نیافتیم، نشانه ای از غرق شدگی او هم نبود، بی سیم شناور خراب بود که نیروهای امدادی را در جریان ناپدید شدن برادرم قرار دهیم به همین علت مشغول جمع آوری تورهای ترال رهاشده در دریا به درون کشتی شدیم.

شناور به سمت جاسک حرکت کرد درحالی که اکثر خدمه کشتی در شوکه بودند همچنان دنبال حسن می گشتند و دریا همزمان بوی زندگی و مرگ میداد...

 بازجویی در شناور

این مرد 44 ساله با اشاره به اینکه کاپیتان و سر ملوان در آبهای جاسک با تلفن همراه، این موضوع به رئیس شرکت اطلاع داده دادند گفت: زمانی که نزدیک آبهای جاسک رسیدیم و تلفنهای همراه آنتن داد، مرکز کنترل جاسک در جریان این مفقودی قرار گرفت و سپس دریابانی و نیروهای انتظامی و قضایی به محل آمدند. یوسف در ادامه افزود: دو روز در همان منطقه بودیم و تمام خدمه مورد بازجویی قرار گرفتند، شناور به اسکله بندرعباس رسید و 5 روز دیگر حق خروج از شناور مذکور را نداشتیم تا اینکه تحقیقات انتظامی و قضایی از این شناور به پایان رسید و همه از کشتی خارج شدیم.

    غرق شدگی

یوسف با چهره آفتاب سوخته که بزرگ شده میناب است گفت: در کنار دریا قد کشیدیم و بزرگ شدیم، حسن مثل من شناگر خوبی است و اگر در دریا سقوط کرده باشد حتماً می توانست خود را نجات دهد یا نشانه ای از غرق شدگی او در این مدت به دستمان می رسید و حتی به گمان غرق شدگی، چندین بار به همراه خانواده و دوستان این مسیر را گشتیم، اما هیچ اثری از وی نیافتیم.

 ماجرای اشتغال در شناور صیادی

برادر حسن از ماجرای اشتغال در این شناور گفت : مدتی بیکار بودیم و جویای کار تا اینکه از طریق یکی از آشنایان با شرکتی آشنا شدیم که نیاز به نیروی کار در یک فروند کشتی صیادی ترال داشتند، به همراه حسن و چند نفر از دوستان به این شرکت مراجعه کردیم و پس از تحویل مدارک در کشتی موردنظر مشغول به کار شدیم. وی ادامه داد: قرار بر این بود که به مدت 45 روز در این شناور مشغول کار شویم که با این حادثه، حدود 34 روز درون کشتی بودیم و مسئولان شناور فقط 2 میلیون تومان به ما پرداخت کردند. وی در حال حاضر با شغل بنایی در میناب روزگار می گذراند و چشم امیدی به یافتن برادرش دارد...

 همسر چشم انتظار

خاتون 40 ساله همسر حسن امیدوارانه چشم انتظار بازگشت همسرش است و دست از تلاش برای یافتن او برنمی دارد. نامی 13 ساله، ندا 11 ساله و ابوالفضل 9 ساله بهانه پدر را می گیرند و به نبودنش در این یک سال عادت نکرده اند. این زن جوان از لحظات سخت و باورنکردنی که برایش رقم خورده بود گفت: زمانی که موضوع مفقودی حسن را شنیدم باور نکردم، اما روزها و ماه ها گذشت هیچ سرنخی از او به دست نیامد، بچه هایم وابسته پدرشان بودند به نوعی شادی از خانه ما رخت بربست ...

  شناسایی اجساد

وی درحالی که بغض گلویش را گرفته بود و صدایش می لرزید، ادامه داد: در طی این مدت حدود 5 جسد در میناب و جاسک و اطراف کشف شد که با پیدا شدن هر جسدی، قلبم از سینه درمی آمد و بلافاصله برای شناسایی به محل می رفتم، زمانی که می فهمیدم این اجساد متعلق به شوهرم نیست نفس راحت می کشیدم و امیدوارانه منتظر آمدن او بودم. خاتون از وضعیت بد مالی خانواده اش گفت که با نبود حسن، زندگی برایش سخت می گذرد و فرزندانش دچار افسردگی شده اند. وی افزود: قرار بود شرکت مذکور به همسرم در 45 روز کاری در شناور 5 میلیون و 500 تومان حقوق دهند ولی بعد از مفقودی او،2 میلیون و 500 تومان به حساب واریز شد و دیگری خبری از مابقی پولها نشد.

 پرونده تحت بررسی

گفتنی است: در حال حاضر این پرونده در محاکم قضایی در جریان است و عکس مفقودی با اجازه خانواده به چاپ می رسد و چنانچه افرادی از وی نشانه و خبری دارند پلیس آگاهی و ماموران قضایی را در جریان این موضوع قرار دهند.

در همین رابطه