حادثه 24 - «با دوستم شرطبندی کردم تا با انتشار آگهی دروغین، زنی را گروگان بگیرم و نقشه شوم خود را اجرا کنم اما فکرش را نمیکردم که دستگیر میشوم.» این اعترافات عجیب مردی متجاوز است که برای خودنمایی و برنده شدن در شرط عجیبی که با دوستش گذاشته بود نقشه شومی کشید.
ماجرا از این قرار است که چند روز قبل زنی جوان قدم در یکی از کلانتریهای تهران گذاشت و گفت به دام مرد متجاوزی گرفتار شده است. وی در شکایت خود گفت: مدتها میشد که درجست و جوی کار بودم و معمولا آگهی استخدامها را میخواندم تا اینکه چند روز پیش چشمم به یک آگهی افتاد. نوشته شده بود«استخدام پرستار کودک با ماهی 3میلیون تومان» حقوقش برای من خوب بود و ساعت کارش از صبح بود تا عصر. به همین دلیل با شمارهای که پای آگهی بود تماس گرفتم. مردی پاسخ داد و گفت پدر کودک است. او میگفت خودش و همسرش شاغل هستند و نیاز به پرستار برای نگهداری کودکشان دارند. به پدر کودک گفتم که حاضرم این شغل را بپذیرم و او گفت باید به خانهاش بروم تا هم خودش و هم همسرش مرا ببینند و بعد استخدامم کنند. وی ادامه داد: روز حادثه راهی آدرس خانهای شدم که پدر کودک تلفنی به من گفته بود. یکی از محلههای جنوب تهران بود و اصلا آدرس سر راستی نبود بهطوری که در بین راه چند بار مجبور شدم به پدر کودک زنگ بزنم تا اینکه خانه را پیدا کردم. وقتی زنگ زدم و وارد خانه شدم در اوج ناباوری دیدم که مرد جوان در خانه تنهاست. نه اثری از همسرش بود و نه از کودکش. وقتی سراغ آنها را گرفتم ناگهان مرد جوان به سمتم هجوم آورد و با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. وی ادامه داد: مرد جوان تهدیدم کرد که اگر از او شکایت کنم تصاویر و فیلمهایی که از من گرفته را در فضای مجازی منتشر کرده و آبرویم را میبرد. بعد از آن قفل در را باز کرد و اجازه خروج به من داد. همان روز میخواستم شکایت کنم اما ترسیدم مبادا مرد متجاوز، عکس و فیلمهایی که مدعی بود از من گرفته را منتشر کند. با این حال دیگر نتوانستم تحمل کنم و تصمیم گرفتم از مرد متجاوز شکایت کنم تا دستگیر و مجازات شود.
با این شکایت پروندهای در این خصوص تشکیل شد و مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس جنایی تحقیقات خود را برای بازداشت متهم آغاز کردند. آنها با کمک شاکی راهی محل زندگی مرد متجاوز شدند و او را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند. مرد جوان وقتی شواهد را علیه خود دید به اجرای نقشه شوم خود اقرار کرد و درخصوص انگیزه عجیبش گفت: من در پیک موتوری کار میکنم و متاهل هستم. یک فرزند خردسال دارم و تا به حال دست به خلاف نزدهام. این نخستین بار است که دستگیر میشوم، چون میخواستم خودنمایی کنم و برنده شرطبندی باشم. وی ادامه داد: چند روز پیش با یکی از دوستانم که او هم در پیک موتوری کار میکند و همکارم است صحبت میکردیم. دوستم از خاطرات دوستان خلافکارش میگفت. اینکه آنها در زندگیشان ریسک کرده و چه کارهای خطرناکی انجام دادهاند. اما من خاطرهای که شبیه داستانهای دوستان او باشد نداشتم. بعد دوستم بحث را به شرطبندی کشاند. او گفت شرط میبندم نمیتوانی در زندگیات ریسک کنی و دست به خلاف بزنی. من هم که میخواستم خودی نشان بدهم و کم نیاورم حاضر شدم با دوستم شرطبندی کنم. به او گفتم که میتوانم و از پس هر ریسک و خطری بر میآیم. او گفت باید یک زن غریبه را به خانه بکشانم و به او تجاوز کنم بعد دست به اخاذی از همان زن بزنم. دیگر کار به جاهای باریک کشیده شده بود و نمیتوانستم مقابل دوستم کم بیاورم. موضوع کلکل و کریخوانی بود که باید خودم پیروز میدان میشدم. هرچه میگفت باید قبول میکردم. گفتم میتوانم و انجام میدهم تا شرطبندی را ببرم. دوستم برایم شرط گذاشت و مهلت تعیین کرد. گفت ظرف مدت دو هفته باید نقشه شومم را اجرا کنم و کم نیاورم. متهم ادامه داد: باید سر حرفم میماندم و فکر کردم چطور نقشه را اجرا کنم. ناگهان فکری به ذهنم رسید و این بود که با انتشار آگهی دروغین زنی را به خانهام بکشانم. وی گفت: نقشه شوم خود را اجرا کردم و به دوستم گفتم که از پس آن برآمدم اما فکرش را نمیکردم که گیر بیفتم چون طعمهام را تهدید کرده بودم و قصد داشتم دست به اخاذی از او بزنم اما دستگیر شدم.
با اعتراف این متهم، وی با قرار قانونی بازداشت و برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.