حادثه24- مردی که پس از قتل دایی همسرش به خارج از کشور گریخته بود توانست با جلب رضایت اولیایدم از طنابدار نجات پیدا کند.
پنجم آبانسال۹۶، زن جوانی مأموران کلانتری ۱۶۰خزانه را از قتل داییاش در خانهشان باخبر کرد. با اعلام این خبر مأموران راهی محل شدند و با جسد اکبر ۴۷ ساله روبهرو شدند که با ضربات چاقو کشته شده بود. یکی از خواهرزادههای مقتول که در محل حاضر بود، گفت: «ساعت۱۱ شب بود که داییام به خانهمان آمد. او مشکل اعصاب داشت به همین خاطر بعد از آمدن به خانه با ما درگیر شد. در آن درگیری او با چاقویی که همراه داشت به ما حمله کرد. همان موقع شوهرخواهرم چاقو را گرفت و یک ضربه به او زد. وقتی داییام روی زمین افتاد متوجه شدیم فوت کرده است.»
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، عامل قتل به نام بهزاد تحت تعقیب قرار گرفت، اما در روند تحقیقات مشخص شد او همراه همسرش به خارج از کشور فرار کردهاند.
تلاش برای شناسایی آنها ادامه داشت تا اینکه زوج جوان سال۹۸ در یکی از کشورها شناسایی و بعد از هماهنگی با پلیس اینترپل بازداشت و تحویل پلیس ایران شدند. مرد جوان به قتل اعتراف کرد و گفت در هواخواهی از خانواده همسرش مرتکب قتل شده است. پرونده در حال کامل شدن بود که وی توانست با پرداخت دیه رضایت اولیایدم را جلب کند. بنابراین پرونده از جنبه عمومی جرم به شعبهدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در اولین جلسه محاکمه متهم بعد از قرائت کیفرخواست در جایگاه قرار گرفت و در شرح حادثه گفت: «اکبر دایی همسرم بود و مشکل اعصاب و روان داشت. او بارها در بیمارستان بستری شدهبود، اما بعد از ترخیص به بهانهای با خواهر و برادرانش درگیر میشد. آن شب همسرم خانه مادرش بود. من در خانهمان استراحت میکردم که ناگهان همسرم تماس گرفت و گفت مقتول با خواهر و برادرانش درگیر شده است. او از من کمک خواست به همین خاطر بلافاصله لباسهایم را پوشیدم و راهی محل شدم.»
متهم در ادامه گفت: «وقتی به خانه مادر همسرم رسیدم، دیدم سر و صدای زیادی از خانه بلند است و مقتول در حالیکه چاقو در دستانش بود قصد حمله داشت. به خاطر شرایط بیماری مقتول، نگران بودم نتواند خودش را کنترل کند و به کسی آسیبی برساند این شد که چاقو را از دستش گرفتم، اما او معترض شد و گفت نباید دخالت کنم. همین باعث شد او با من هم درگیر شود که در آن درگیری ناخواسته چاقو به مقتول خورد و او خونین روی زمین افتاد.»
متهم در خصوص خروج از کشورش گفت: «آن شب از ترس همسرم را سوار ماشین کردم و راهی خانه شدیم. فردای آن روز فهمیدم اکبر فوت کرده است. این شد که از ترس با همسرم به کشور دیگری فرار کردیم، اما بعد از گذشت یک سال و نیم دستگیر شدم و به ایران بازگشتیم.»
متهم در آخر گفت: «باور کنید قصد کشتن اکبر را نداشتم و در آن درگیری تلاش میکردم به کسی آسیبی نرسد که ناخواسته این حادثه رقم خورد و باعث شد یک عمر پشیمان باشم و عذاب وجدان داشتهباشم. با پرداخت دیه رضایت اولیایدم را جلب کردم، حالا از دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا به آغوش خانوادهام برگردم.»
در پایان هیئت قضایی متهم را با احتساب روزهای بازداشت به سه سال حبس محکوم کرد.