حادثه 24 - به بهانه انتشار خبرهایی درباره احتمال شیوع دوباره «طاعون خیارکی» و تبدیل شدنش به یک پاندمی جهانی از احتمال این اتفاق و خطرناکترین بیماریهای واگیردار نوشتهایم.
در این روزهای کرونایی، خبرهایی درباره احتمال شیوع یک بیماری واگیردار دیگر در دنیا منتشر شده که نگرانیهایی را به وجود آورده است. «طاعون خیارکی»، نامی که شنیدنش یادآور بزرگترین مرگ دسته جمعی توسط بیماری طاعون سیاه است که هرچند به گذشتههای بسیار دور باز میگردد، اما از شدت خوف آور بودنش کاسته نشده است.
هزاران سال است که بیماریهای غیرمنتظره در جهان وجود دارند و بشر از همان سالهای نخستین حیات خود با آنها دست و پنجه نرم کرده است. بسیاری از این اپیدمیها، پیامدهای ناباورانهای بر جامعه بشری داشتهاند؛ از تلفات بزرگ انسانی گرفته تا مهاجرت، تحول در سبک زندگی و هزینههای هنگفت مالی.
به بهانه خبرساز شدن ماجرای طاعون خیارکی، در پرونده امروز براساس گستردگی مکانی و تلفات هر بیماری، به تعدادی از این اپیدمیهای مرگبار تاریخ پرداختیم و احتمال شیوع طاعون خیارکی به صورت گسترده در دنیا را بررسی کردیم. همچنین با «حمید سوری»، دکترای تخصصی اپیدمیولوژی و عضو ستاد ملی کرونا درباره تفاوتهای کرونا با دیگر اپیدمیهای مرگبار تاریخ بشر صحبت کردهایم.
مرگ سیاه مرگبارترین پاندمی تاریخ
نام: طاعون سیاه
سال شیوع: ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ میلادی
محل فراگیری: اوراسیا و شمال آفریقا
تعداد قربانیان: بین ۸۰ تا ۲۰۰ میلیون نفر
این اپیدمی ناشی از بیماری عفونی باکتریایی است که منجر به همهگیری بزرگی در اروپا و جهان شد. عامل آن باسیل «یرسینیا پستیس» است که توسط برخی ککهای بدن جوندگان مانند موش منتقل میشود. امروزه این بیماری بهسادگی با آنتیبیوتیک قابل درمان است.
اولین نشانه بیماری بوی بد دهان، سرگیجه و بعد تب و لرز، بدندرد و خستگی بود که به ورم غدد لنفاوی و سرفههای خونین منجر میشد. طاعون ابتدا در استان «هوبئی» چین شایع شد و در اواخر سال ۱۳۴۷ کشتیهایی که از آسیای مرکزی میآمدند، بیماری را در جنوا و مارسی و در نهایت به کل اروپا شیوع دادند که در عرض یک سال، تمام سواحل مدیترانه را فراگرفت. این اپیدمی در هر شهر بین ۶ تا ۹ ماه طول میکشید. طاعون سیاه پیامدهای اقتصادی و اجتماعی زیادی بهدنبال داشت.
قاتل مسنها و کودکان
نام: آنفلوآنزای خوکی
سال شیوع: آوریل ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰ میلادی
محل فراگیری: سراسر جهان
تعداد قربانیان: ۱۵۱ تا ۵۷۵ هزار نفر
این آنفلوآنزا یک بیماری تنفسی و ناشی از ویروس آنفلوآنزای نوع «آ» است که باعث شیوع آن در میان خوکها میشود. نوع انسانی این بیماری با گونه جدیدی از ویروس «آنفلوآنزای خوکی آ» بهنام H۱N۱ در مکزیک و چند ایالت آمریکا از جمله کالیفرنیا و تگزاس گزارش شد. نوعی بیماری تنفسی است که در ابتدا میان جمعیتی از خوکها شایع بود و بعد از جهش به یک بیماری مسری میان انسانها بدل شد.
این وضعیت چندین سال پیش تغییر کرد و ویروس جدیدی ظاهر شد که در میان افرادی که نزدیک به خوکها نبودند، شیوع پیدا کرد. بیش از ۸۰ درصد مرگ و میر ناشی از آن مربوط به گروههای سنی حدود ۶۵ سال و کودکان بود. افراد مبتلا، سرفه یا عطسه میکنند و قطرههای ریز حاوی ویروس در هوا پخش میشود. بسیاری از نشانهها با آنفلوآنزای فصلی یکی است. در نهایت مجمع بهداشت جهانی در آگوست سال ۲۰۱۰ پایان این پاندمی را اعلام کرد.
قدیمیترین اپیدمی مرگبار جهان
نام: آبله
سال شیوع: محدوده زمانی ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰
محل فراگیری: در زمان معاصر و ابتدا در کشورهای اروپایی
تعداد قربانیان: ۳۰۰ میلیون نفر
اسمالپاکس، عامل بیماری آبله است که بشر از صدها سال قبل درگیر آن بوده. در گذشته از هر سه فرد مبتلا یک نفر جان خود را از دست میداد و زخمهایی عمیق و دایمی بر بدن بازماندهها باقی میماند یا برای همیشه نابینا میشدند. سردرد، خارش سطحی، حالت تهوع، تب و درد شکم از جمله علایم این بیماری است. آبله بیشتر در کودکان متداول است و افراد بزرگ سال علایمی شبیه آنفلوآنزا بروز میدهند. ویروس از طریق قطرههای ریز معلق در هوا یا تماس با ضایعات پوستی بیمار به شخصی دیگر انتقال پیدا میکند. اسمال پاکس علاوه بر مرگبار بودن، جزو ویروسهای با قابلیت شیوع سریع و واگیری بالا نیز شناخته میشود. امروزه این بیماری پس از برنامه واکسیناسیون موفق جهانی ریشهکن شده است. بعد از سالیان سال درگیری با بیماری آبله بالاخره در سال ۱۹۸۰ مجمع جهانی بهداشت دنیا را از این ویروس رها یافته اعلام کرد.
آیا ممکن است «طاعون خیارکی» شایع شود؟
به تازگی چند نمونه از ابتلا به طاعون خیارکی درمغولستان و چین مشاهده شده است و همین موضوع باعث دست به دست شدن شایعاتی درباره این بیماری شده و ترسی ایجاد کرده که شاید در کنار کرونا، لازم باشد با این بیماری هم بجنگیم. قبل از هر چیز باید بدانید که این بیماری به علت نیش کک یا گازگرفتگی موش ایجاد میشود. وقتی حیوان به بیماری طاعون مبتلا شد و کک میزبانی نداشت، به انسان حمله میکند.
دوره نهفتگی بیماری شش روز است که ممکن است علایمی مانند تب و لرز، سرگیجه و درد شدید عضلانی یا سردرد داشته باشد و بعد از ۲۴ ساعت خیارکها (غدد لنفاوی متورم) روی بدن ظاهر میشود. در این شرایط بیمار عطش زیادی دارد و ضربان قلبش افزایش پیدا میکند و اگر درمان نشود، جان خود را از دست میدهد. اما آیا این بیماری، خبر از شیوع پاندمی دیگری در دنیا میدهد؟
میتوانیم جلوی شیوع «طاعون خیارکی» را بگیریم| در سالهای اخیر موارد طاعون خیارکی نادر بوده، اما گهگاه در مناطقی به طور مقطعی اوج گرفتهاند. مثلاً در سال ۲۰۱۷ میلادی، ۳۰۰ نفر در ماداگاسکار مبتلا شدند، اما فقط حدود ۳۰ نفر جان باختند. بهار سال گذشته هم دو نفر در مغولستان بر اثر همین بیماری مردند.
علت بیماری، خوردن گوشت خام مارموت بود. به نظر میرسد دومین مورد ابتلا در روزهای گذشته هم به خاطر تماس با همین جانور بوده است. با این همه بسیار بعید است که این موارد پراکنده به یک همه گیری منجر شود.
دکتر «شانتی کاپاگودا» از متخصصان بیماریهای عفونی در استنفورد در همین باره به اسپوتنیک نیوز گفته: «دیگر قرن چهاردهم میلادی نیست که ندانیم این بیماری چطور سرایت میکند. میدانیم چطور جلویش را بگیریم. اگر هم کسی مبتلا شود، میتوانیم با آنتی بیوتیک درمانش کنیم».
ورودش به ایران کذب است| «مینو محرز»، عضو کمیته کشوری مبارزه با بیماریهای واگیر وزارت بهداشت درباره شایعه ورود بیماری طاعون خیارکی به کشورمان گفته که موضوع ورود طاعون خیارکی به کشور اساسا کذب است و هیچ گزارش رسمی درباره ابتلای افراد به این بیماری در کشور طی هفتههای گذشته نداشتهایم.
به گزارش ایسنا، او در قسمت دیگری از صحبتهایش در این باره گفته: «بخش اپیدمیولوژی حوزه سلامت، به صورت بسیار دقیق این موضوع را رصد کرده است که مشخص شد این بیماری در میان جوندگان دیده شده و گزارشی درباره انسانی بودن این بیماری دیده نشده است البته که طاعون به خودی خود جای نگرانی دارد، اما در سالهای اخیر در ایران بیماری طاعون کنترل شده است و راه درمان این بیماری هم فقط مصرف آنتی بیوتیک است».
سخنگوی سازمان جهانی بهداشت هم در این باره گفته: «ما در حال نظارت دقیق روی شیوع این بیماری در چین هستیم و با مقامات چین و مغولستان همکاری نزدیک داریم. هم اکنون شرایط پرخطری احساس نمیشود، اما به دقت در حال بررسی اوضاع هستیم».
مسبب اولین فاصلهگذاری اجتماعی دنیا
نام: آنفلوآنزای اسپانیایی
سال شیوع: ۱۹۱۸ با پایان جنگ جهانی اول تا ۱۹۲۰ میلادی
محل فراگیری: آسیا، اروپا، آمریکای شمالی
تعداد قربانیان: ۱۷ تا ۵۰ میلیون نفر
زمان شیوع این بیماری روشهای درمانی محدود بود و واکسن آنفلوآنزا در ۱۹۴۰ در دسترس عموم قرار گرفت. در بیماران نشانههایی همچون سردرد، تنگی نفس، سرفه و تب بروز پیدا میکرد و سپس جان میباختند. خاستگاه واقعی آن همچنان در هالهای از ابهام است، چون اطلاعرسانی نکردن در زمان جنگ جهانی اول باعث شد این بیماری در فرانسه، بریتانیا و آلمان گزارش نشود.
بیماری بهسرعت در میان نیروهای نظامی خسته با شرایط غذایی ضعیف شیوع پیدا میکرد. سرانجام یک جشنواره سنتی در اسپانیا سبب شیوع گسترده این بیماری مرموز شد و برای اولین بار توسط امپراتوری اسپانیا گزارش شد، بنابراین بیماری با پسوند «اسپانیایی» نام گرفت.
غالبا آنفلوآنزاها کودکان و سالمندان را دچار میکنند، ولی در این نوع بیماری بیشتر قربانیان جوان بودند. تلفات بین مردها بیشتر بود، چون همهگیری در اردوگاههای جبهه آغاز شده بود و با پایان جنگ و بازگشت سربازان به خانه شیوع پیدا کرد. در خیلی از کشورها دیگر مرد جوانی باقی نمانده بود و زنها به کسبوکار خانگی پرداختند و به کارخانهها راه پیدا کردند.
پاندمی با پایانی نامشخص
نام: کووید ۱۹
سال شیوع: دسامبر سال ۲۰۱۹
محل فراگیری: سراسر جهان
تعداد قربانیان: تا امروز حدود ۵۵۰ هزار نفر
خاستگاه این بیماری از منطقه ووهان استان هوبی چین بود. اینطور گمانهزنی شده است که حیوانات فروخته شده مثل نوعی مورچهخوار و خفاش برای مصرف غذایی منشأ این ویروس باشند تا آزمایشگاهی در این شهر. نخستین کسانی که مبتلا شدند کارگرانی در بازار غذاهای دریایی هوانان بودند که تماس بیشتری با حیوانات داشتند و به دلیل بیتوجهی، به سرعت و در کمتر از دو ماه در بیش از ۲۰۰ کشور جهان منتشر شد.
این بازار پیش از این هم در شیوع سارس در سال ۲۰۰۳ مقصر شناخته شد. نخستین بار دانشمندان چینی این بیماری را با ویروسهای سارس (سندروم حاد تنفسی) و مرس (سندروم تنفسی خاورمیانه) مربوط دانستهاند البته با کشندگی کمتر و سرعت انتشار بالاتر. پزشکان این بیماری را کووید ۱۹ نامگذاری و منشأ آن را ویروسی با نام SARS-COV۲ معرفی کردند.
علایم معمول آن تب، سرفه، تنگینفس، درد عضلانی، خلط، گلودرد، ناچشایی، اختلال بویایی و... هستند. تا این لحظه دنیا هنوز با پیامدهای ناشی از این ویروس دست و پنجه نرم میکند و زمان فروکش آن نامشخص است.
اپیدمیهای قبلی هیچگاه به اندازه کرونا تهدید کننده نبودهاند
دکتر «حمید سوری»، اپیدمیولوژیست و عضو ستادملی کرونا از بارزترین تفاوتهای پاندمی کووید ۱۹ با کشندهترین پاندمیهای تاریخ میگوید: تعداد قربانیان کرونا در دنیا از مرز ۵۵۰ هزار نفر هم گذشته و ظاهرا هیچ خط پایانی برای نابودی این ویروس وجود ندارد. به سراغ دکتر «حمید سوری»، دارای دکترای تخصصی اپیدمیولوژی رفتیم تا درباره اصلیترین تفاوتهای کرونا با دیگر اپیدمیهای مرگبار تاریخ برایمان بگوید.
۸ تفاوت اصلی کرونا با دیگر اپیدمیهای مرگبار
«میزان کشندگی اپیدمی کرونا نسبت به مرگبارترین اپیدمیهای تاریخ مثل طاعون و انواع آنفلوآنزا کمتر است، اما در مقابل، سرعت انتشارش زیاد است»، او با این مقدمه، درباره تفاوتهای کرونا و دیگر اپیدمیهای تاریخ به صورت فهرست وار میافزاید: آن چه کرونا را با دیگر اپیدمیها متمایز میکند، این است که کرونا یک ویروس است، اما طاعون و... باکتری بودند. مقابله با ویروس نسبت به باکتری بسیار دشوارتر است.
تفاوت اساسی دیگر این است که ساختار ویروس کرونا، به شدت تغییرپذیر است یعنی میتواند طی زمان، تغییر بیولوژیک پیدا کند، اما مثلا عامل طاعون، چنین ویژگی نداشت.
در مقایسه کرونا با اپیدمیهای دیگر مثل آنفلوآنزا که تجربه کرده ایم، آنفلوآنزاهای اسپانیایی، روسی و امثال آن بیشتر رویکرد فصلی داشتند و در بعضی فصول، تقریبا ناپدید میشدند، اما دامنه مقاومت کرونا در برابر دما بسیار زیاد است.
کرونا خیلی سریع از جایی به جای دیگر منتقل میشود و از لحاظ علمی، مولد پایه بالاتری نسبت به اپیدمیهای قبلی دارد. وقتی یک اپیدمی میزان مولد پایه بالاتری داشته باشد در زمان کمتری، تعداد افراد بیشتری را مبتلا خواهد کرد. الان هم میبینید که در کمتر از دو ماه، تمام کره زمین را درگیر و مبتلا کرده است.
در ضمن، بشر تجربهای مشابه ویروس کرونا ندارد به همین دلیل است که نه راههای درمان کشف شده تا امروز، روی آن اثر کرده و نه واکسنی برایش ساخته شده است. به طور مثال برای آنفلوآنزا، با توجه به شباهت علایم و عوارضش با بعضی بیماریهای دیگر، سریعتر واکسن ساخته شد، اما برای کرونا، اینطور به نظر نمیرسد.
همچنین این ویروس شرایطی را در افراد ایجاد میکند که به صورت پنهان و بدون علایم، ناقل بیماری میشوند. یعنی فردی که مبتلا شده برای چندین روز، هیچ علایمی ندارد، اما میتواند دیگران را هم مبتلا کند. این باعث میشود که در برخورد با اطرافیان از روی ظاهرشان متوجه نشویم که مبتلا به کرونا شدهاند یا نه، در حالی که میتوانند ناقل بیماری باشند و شما را مبتلا کنند.
این ویروس یک عامل بیماریزای تهدید کننده است. اپیدمیهای قبلی، هیچگاه به این اندازه تهدید کننده نبودهاند. تهدید کننده به این معناست که صرفا روی فرد و جسم افراد تاثیر نخواهد گذاشت بلکه میتواند شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی جامعه را تحت تاثیر قرار بدهد، اما اپیدمیهای دیگر، به این شکل عمل نکردند. مثلا سارس را داشتیم که میزان کشندگی بالایی هم داشت، اما تاثیر جدی روی شرایط اقتصادی و فرهنگی کشورها نگذاشت.
موارد مطرح شده، مهمترین تفاوتهای این ویروس با موارد مشابه بود.
زمان اتمام این اپیدمی به هیچوجه قابل پیشبینی نیست
دکتر سوری درباره اینکه آیا پیشبینی برای زمان نابودی این ویروس وجود دارد یا نه، میگوید: «زمان اتمام این اپیدمی به هیچوجه قابل پیشبینی نیست و مهم است که جوامع مختلف با سیاستگذاریهای درست بتوانند ویروس را مهار کنند. مهار کردن با از بین بردن عامل بیماریزا فرق میکند. مهار کردن یعنی زمام ویروس دست انسان بیفتد و ما در برابر او تسلیم نباشیم.
هنوز در بسیاری از کشورهای دنیا به مهار دست نیافته ایم و در نتیجه در پاسخ به افرادی که میپرسند تا چه زمانی باید با ویروس بجنگیم، باید بگوییم حداقل تا زمانی که واکسن قابل دسترسی تولید نشود که به نظر من نباید خیلی مردم را به این اتفاق، امیدوار کرد. به طور کلی ویروسها، روش درمان قطعی ندارند و داروهایی هم که الان تجویز میشوند، فقط علایم بیماری را مدیریت میکنند.
این عضو ستاد ملی کرونا درباره دلایل شیوع دوباره کرونا و موج دومش در ایران هم میگوید: «من معتقدم در این باره، صرفا مردم را مورد انتقاد قرار دادن، درست نیست. سیاستهای اتخاذ شده هم نیاز به بازنگری اساسی دارد و باید از تجارب جهانی استفاده کنیم. نکته مهم درباره چنین سیاستگذاری این است که مسئولان باید سرعت عمل و شدت عمل مناسبی داشته باشند. هم اکنون وزارت بهداشت بیشتر رویکرد درمانی به مسئله دارد تا رویکرد پیشگیری. پیشگیری به آموزش عمومی دادن خلاصه نمیشود.
پیشگیری یعنی به کارگیری همه ابزارهایی که میتواند مانع گسترش بیماری شود. در ضمن، تداوم سیاستها تا رسیدن به سر منزل مقصود، مهم است. الان به محض این که در یک شهر، آمار کشتهها و مبتلایان کاهش مییابد، فکر میکنیم که مسئله حل شد و قبل از اینکه به شرایط پایدار برسیم، شهر را سفید اعلام میکنیم و سیاستهای پیشگیرانه را کم رنگ میکنیم و چند وقت بعد از آن، به یک باره اپیدمی برمی گردد و متعجب میشویم؛ بنابراین همانطور که نباید در جامعه وحشت ایجاد کنیم، امیدواری کاذب هم نباید بدهیم. هر دو موردش خطرناک است».