حادثه24- مرد میانسال که در جریان درگیری با پسر معتادش او را با شال خفه کرده بود پس از اعتراف به اتهام قتل عمد بازداشت و روانه زندان شد.
رسیدگی به این پرونده از بیستم خرداد امسال بهدنبال اعلام مرگ مشکوک پسر 26سالهای به نام وحید درخانه پدری اش شروع شد. اما تیم پزشکی اعلام کردند که پسرجوان در اثر فشار به عناصر حیاتی گردن به کام مرگ فرورفته است. بنابراین تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی شهر ملارد در محل جنایت حضور یافتند و تحقیقات برای رمزگشایی از این جنایت آغاز شد.
دقایقی بیشتر از این تحقیقات نگذشته بود که پدر وحید لب به اعتراف گشود و گفت: من پسرم را کشتم. وحید از همان دوران کودکی مبتلا به بیماری اختلال شخصیت بود. در سن 14سالگی او را پیش روانپزشک بردیم مدام ازمدرسه فرار میکرد همیشه همکلاسیهایش از دست آزارهای او کلافه بودند بزرگتر که شد به سربازی فرستادمش اما نتوانست دوران خدمتش را تمام کند و فرار کرد بعد شروع به مصرف مشروبات الکلی کرد آنقدر مشروب میخورد که از حالت عادی خارج شده و من و مادرش را کتک میزد حتی یکبار دست مادرش را با زغال سوزانده بود.
مرد میانسال که از قتل پسرش ابراز پشیمانی نمیکرد، گفت: پسر بزرگم تحصیلکرده و مهندس است، ازدواج کرده و زندگی مستقلی دارد اما وحید برعکس او با کارهایش آبروی مرا برده بود.
شب حادثه وقتی به خانه آمد آنقدر مشروب مصرف کرده بود که حالت عادی نداشت ناگهان به سراغ مادرش رفت میخواست او را کتک بزند که با او گلاویز شدم وقتی میخواستم مانع کتک زدن همسرم بشوم وحید به پنجره برخورد کرد وکتف اش دراثر شکستن شیشه زخمی شد. درهمین حال که داشتم با شال مادرش شانهاش را پاک میکردم او به من حمله کرد من هم با همان شالی که دستم بود خفهاش کردم.
این متهم که به گفته خودش با کارگری زندگیاش را تأمین کرده، گفت: یک عمر با آبرو زندگی کردم اما وحید در محل و بین دوست و آشنا برایمان آبرو نگذاشته بود. بدین ترتیب بعد از اعترافات متهم، وی بازداشت شد و پرونده بزودی با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه فرستاده خواهد شد.
نگاه کارشناس
سروان الهام دهنوی
رئیس اداره مشاوره معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی غرب تهران
اختلالاتی مثل بدرفتاری و نافرمانی کودکان چنانچه مورد توجه و درمان قرار نگیرد، زمینهای برای اختلال شخصیت ضداجتماعی در دوران جوانی خواهد بود. نوجوانان دارای این مشکلات اغلب پرخاشگر، بدرفتار، آسیب رسان و آزاردهنده هستند. معمولاً سوء رفتارهایی از قبیل دعوا، پرخاشگری، دزدی، اعتیاد و مصرف مشروبات الکلی را به خاطر عزت نفس پایین و عدم مقاومت در برابر عوامل تنشزا و اضطراب، مرتکب میشوند. در این پرونده، مقتول که جوانی 26 ساله بوده و در یکی از شهرستانهای اطراف تهران زندگی میکرد در دوران نوجوانی از سوی خانواده و اقوام بهعنوان پسر بد معروف شده بود و مادر بهخاطر این برچسب محبت و رفتار مهرآمیزش را از وی دریغ کرده بود. در مدرسه تحت تأثیر دوستان ناباب به اعتیاد و رفتارهای بزهکارانه روی آورده و کتک زدن پدر و مادر برایش امری عادی شده بود! شاید مهمترین دلیل رخ دادن چنین فاجعهای روش تربیتی غلط و عدم مداخله و کنترل بهموقع اختلال رفتاری فرزند و نظارت ناکافی والدین است. یکی از اشتباهات والدین ناآگاهی و حساس نبودن نسبت به رفتارهای کودکان و نوجوانان است. به جرم نافرمانی و خوب نبودن فرزند او را در دل جامعه رها نکنیم. همه والدین و سازمانهای مربوطه موظفاند امکانات لازم برای معالجه و برخورداری از زندگی عادی را برای فرزندان فراهم کنند.