جنایت در مهمانی شبانه/ مهلت 2ماهه به مقتول برای جلب رضایت اولیای دم

نیمه شب بیست‌وسوم شهریور سال 92 صدای تیراندازی از خانه‌ای در خیابان دماوند تهران به گوش رسید و بلافاصله به پلیس گزارش شد.به‌دنبال اعلام این خبر مأموران راهی محل شدند.
تاریخ: 24 خرداد 1399
شناسه: 33069

حادثه24- نیمه شب بیست‌وسوم شهریور سال 92 صدای تیراندازی از خانه‌ای در خیابان دماوند تهران به گوش رسید و بلافاصله به پلیس گزارش شد.به‌دنبال اعلام این خبر مأموران راهی محل شدند.

طبق اظهارات همسایه‌ها، صاحب خانه پسری 33 ساله به‌نام مسعود بود که به تنهایی زندگی می‌کرد اما همیشه در خانه‌اش میهمانی می‌گرفت. شب حادثه هم در خانه‌اش میهمانی بر پا کرده بود که ناگهان از داخل خانه او صدای تیراندازی به گوش رسید و میهمانان خانه را ترک کردند.

جنایت شبانه
مأموران وارد خانه مسعود شده و با جسد او در حالی که تیری به سینه‌اش خورده بود مواجه شدند. تحقیقات از میهمان‌ها حکایت از این داشت که عامل این تیراندازی پسری به‌نام بهزاد است. متهم 34 ساله اما پس از جنایت متواری شده بود و در نهایت کارآگاهان جنایی موفق شدند متهم فراری را که با شناسنامه جعلی در هتلی در شهرستان سرعین اقامت داشت دستگیر کنند.بهزاد پس از دستگیری به تهران منتقل شد و در تحقیقات به جنایتی که مرتکب شده بود اعتراف کرد. او در تحقیقات گفت: مدتی بود که با یکی از دوستانم به‌نام مهدی اختلاف داشتم. درگیری ما به قدری بود که یکبار مهدی مرا با ماشین زیر گرفت و تا یک قدمی مرگ رفتم. اما به خاطر وساطت دوستانم از مهدی شکایت نکردم، ولی قرار شد هزینه‌های بیمارستان را مهدی پرداخت کند زمانی که از او خواستم هزینه 14 میلیون تومانی بیمارستان را بدهد مدام بهانه آورد. تا اینکه کلت کمری تهیه کردم و وقتی متوجه شدم مهدی آن شب در خانه مسعود میهمان است به سراغش رفتم. تیر اول را هوایی شلیک کردم، نمی‌خواستم کسی را به قتل برسانم. اما چون تا به حال اسلحه به‌دست نگرفته بودم تیر دیگری شلیک کردم که به اشتباه به سینه مسعود برخورد کرد.

در دادگاه
پس‌از بازسازی صحنه جرم متهم به درخواست اولیای دم برای قصاص، پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. با اعتراف متهم به جنایت او به قصاص محکوم شد. با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، وی در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. اما جلسه صلح و سازشی به سرپرستی دکتر محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد.
 
از آنجایی که پدر مسعود دوبار ازدواج کرده بود وی قبل از مرگش به همسر دومش وکالت داده بود تا در رابطه با مجازات یا بخشش قاتل پسرش تصمیم بگیرد. بدین ترتیب در این پرونده مادر اصلی مسعود و نامادری او به‌عنوان اولیای دم خواستار قصاص مرد جوان شدند. اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم موفق شد از مادر مسعود و نامادری اش دو ماه مهلت بگیرد تا شاید بتواند رضایت آنها را جلب کند و بدین ترتیب از چوبه دار فاصله گرفت.
در همین رابطه