حادثه 24 - «قطعا افراد نیازمند زیادی وجود دارند که تحت هیچ حمایتی قرار ندارند اما انتشار چنین فیلمهایی که از صحت و درستی آن خبری در دسترس نیست فقط مردم را در یاری رساندن به هم وطنانشان دچار سردرگمی میکند. بهتر بود که چنین خبری از طریق رسانههای رسمی پیگیری میشد تا ماجرا به گونهای دیگر رقم میخورد.»
«روزهای عجیب و بعضا سختی را میگذرانیم. روزهایی که ویروس منحوس کرونا همه را خانه نشین و سیر صعودی مبتلایان به این بیماری، ترس و استرس مردم را افزون کرده است. هیچکس نمیداند که چه زمانی این ویروس بار و بندیلش را جمع میکند و از ایران میرود. از همین رو مردم در میان اخبارهای گوناگون در مورد کرونا ویروس به دنبال خبری میگردند تا کمی خیالشان را بابت این ویروس آسوده کند. حال در این شرایط کافی است فیلمی متاثرکننده در فضای مجازی منتشر شود، آن وقت است که فضا از آن چه هست بدتر میشود؛ به ویژه آن که، آن فیلم، حال و روز پیرمرد دستفروشی را نشان دهد که روزگار با او بد تا کرده و در شرایطی که بسیاری از کسب و کارها به خاطر در امان ماندن از کرونا کارشان به تعطیلی کشیده شده و عدهای از این رهگذر بیکار شدهاند، او مجبور است به دستفروشیاش ادامه دهد. حالا مردم علاوه بر نگرانیهایشان به خاطر کرونا، احساساتشان هم درگیر میشود و مترصد این میشوند که هر طور شده شرایط پیرمرد داستان را عوض کنند؛ فارغ از آن که بدانند ماجرای روایت شده حقیقت دارد یا خیر. البته این خاصیت فضای مجازی است که با بازنشر چنین فیلمهایی رفتارهای هیجانانگیز مردم را هم برانگیزد. به همین خاطر شاید اگر چنین ماجراهایی که دارای ابعاد پیچیدهای است از طریق رسانههای رسمی (که بر حسب وظیفهشان قبل از انتشار هر خبری از صحت و سقم آن با خبر میشوند و بعد به انتشار آن اقدام میکنند) روایت میشد، شاهد اتفاقات بعد از آن نبودیم.
ماجرا چیست؟
اما داستان از این قرار است که در روزهای گذشته ویدئویی از یک پیرمرد دستفروش در کنار ایستگاه متروی محمدیه در شبکههای اجتماعی منتشر شد که ناراحتکننده بود. این پیرمرد از شرایط پیش آمده (پس از اجرای طرحهای محدودیت مشاغل و رفتوآمد به منظور مقابله با ویروس کرونا، کسب و کار بسیاری از مردم ایران دچار مشکل شد) گله دارد و میگوید: «دو روز است که بچههایم به من میگویند: پنیر بخر! اما من نمیتوانم. پلیس به من میگوید: برو خانه! اگر بروم خانه چی بخوریم؟» این ویدئوی ناراحتکننده به سرعت در شبکههای اجتماعی پیچید و سر از صفحات سلبریتیها نیز درآورد و از آنجا که در این مواقع مردم، دلرحم بودنشان حرف اول را میزند ضمن ارائه شماره حساب این پیرمرد، کمک مالی بسیاری به او کردند.
واکنش معاون اول رئیسجمهوری
حتی جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور ضمن واکنش به ماجرای پیرمرد دستفروش با دعوت از مردم برای معرفی افراد آسیب دیده و کم بضاعت از شرایط کرونا گفت: «در فضای مجازی فیلمی پخش شد که پیرمرد دستفروشی میگفت نمیتوانم برای فرزندانم پنیر بخرم که دل هر بینندهای را به درد میآورد. ما برای این افراد فکری کردهایم لذا به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفتهایم به سه میلیون نفری که هیچ شغلی ندارند که عمدتاً دستفروش بودهاند ماهانه ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان پرداخت کنیم. نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی نیز برای افرادی که تحت پوشش نیستند فکری کنند.»
داستانی با شبهات فراوان
در حالی که بسیاری به پیرمرد دستفروش کمک مالی کردند، شبهاتی مطرح میشود که نشان میدهد این پیرمرد در تعریف داستان زندگیاش گویا کمی اغراق کرده است. مثلا فیلمی از فردی که خود را دختر این پیرمرد معرفی میکند در فضای مجازی منتشر میشود که ماجرا را به گونهای دیگر بیان میکند. البته هنوز صحت و سقم این مسئله مشخص نیست ولی او گفته است: «پدرم سالهاست ما را ترک کرده با ما زندگی نمیکند. اما حرف من به مردم این است که چرا سریع احساساتی میشین و نباید تحقیق کنین؟ پیرمردی با این موهای سفید حتما بچههای بزرگی دارد. آن وقت چجوری بچهاش به او میگوید پنیر بگیر! قطعا این بچههای بزرگ میتوانند کار کنند.»
او حتی مدعی میشود که به حساب این پیرمرد حدود ۲۰۰میلیون تومان کمک مالی شده و بابت این موضوع آبروی خانوادهاش تحت الشعاع قرار گرفته است. از سوی دیگر مطرح میشود که این فرد اهل رودسر دارای خانوادهای ۵ نفره است که در تهران زندگی میکند. همچنین وی صاحب یک باب مغازه در شهر خود است و سال گذشته حدود ۱۰۰ میلیون گردش حساب وی بود و متوسط ماهانه سه و نیم میلیون از کارت اعتباری خود هزینه میکرده است.
قطعا افراد نیازمند زیادی وجود دارند که تحت هیچ حمایتی قرار ندارند اما انتشار چنین فیلمهایی که از صحت و درستی آن خبری در دسترس نیست فقط مردم را در یاری رساندن به هم وطنانشان دچار سردرگمی میکند. همان طور که گفته شد بهتر بود که چنین خبری از طریق رسانههای رسمی پیگیری میشد تا ماجرا به گونهای دیگر رقم میخورد.»