متهم به قتل می گوید که فکر می کرد با گذشت 7 سال پلیس دیگر در تعقیبش نیست.
حادثه 24 - پسر جوان که به اتهام قتل بازداشت شده بود در جلسه دادگاه مدعی شد پدرش قاتل است.
حدود یک سال قبل پسر جوانی به اتهام قتل دوست برادرش در خانهشان واقع در جنوب تهران دستگیر شد و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. وی گفت: آن روز وقتی من و پدرم وارد خانه شدیم و دیدیم برادرم مهرداد در حال مواد کشیدن است خیلی عصبانی شدیم دوستش بهادر هم در خانه ما بود از آنجا که او در اعتیاد برادرم نقش داشت با دیدن این صحنه از کوره در رفتم نمیتوانستم خودم را کنترل کنم با چاقو به بهادر حمله کردم و یک ضربه به گردن او زدم و همین ضربه هم باعث شد او جانش را از دست بدهد.
وقتی موضوع به پلیس اعلام شد مأموران به محل قتل رفته و این متهم و پدرش را دستگیر کردند.
این در حالی بود که وقتی مادر مهران - متهم - مورد بازجویی قرار گرفت گفت: آن روز شوهرم و پسرم هر دو چاقو داشتند اما من ندیدم کدامیک از آنها ضربه را وارد کرد.
با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و جزئیات را توضیح داد و خواستار مجازات متهم شد. سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند آنها نیز اعلام کردند درخواست قصاص دارند. وقتی نوبت به متهم رسید در دفاع از خود گفت: من قاتل نیستم.متهم درتشریح روز ماجرا گفت: برادرم مهرداد اعتیاد داشت و خیلی ما را اذیت میکرد. من و پدرم چندین بار او را در کمپ ترک اعتیاد بستری کردیم. چند روز قبل از این حادثه بود که برادرم را از کمپ ترک اعتیاد بیرون آوردیم آن روز وقتی وارد خانه شدیم با دیدن بهادر - دوست برادرم - که با مهرداد در حال مصرف مواد بودند خیلی عصبانی شدیم بهادر باز هم زیر پای برادرم نشسته و برای او مواد آورده بود. از اینکه بهادر باعث شده بود زحمات ما و برادرم برای ترک اعتیادش از بین برود آنقدر عصبانی و ناراحت شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. برادرم بچه درسخوان و خیلی خوبی بود اما بهادر او را به راه خلاف کشاند هربار برادرم را به کمپ میبردیم و ترکش میدادیم به محض اینکه او به خانه برمیگشت بهادر میآمد و مواد میآورد و دوباره او را معتاد میکرد. به همین خاطر پدرم از دست بهادر خیلی ناراحت بود. بهادر را کتک زدم و پدرم با چاقو به بهادر حمله کرد و او را زد اما من چاقو نداشتم.
متهم در پاسخ به این سؤال که اگر چاقو نداشتی چرا به قتل اعتراف کردی گفت: پدرم پیر است و من برای اینکه به پدرم کمک کردهباشم و او زندانی نشود اعتراف کردم اما اصلاً من مرتکب قتل نشدم. چون پدرم از کارهایی که بهادر کرده بود خیلی ناراحت بود به سمت او حمله کرد و او را زد.
بعد از گفتههای متهم با توجه به اینکه مادر او نیز در بازجوییها تأیید کردهبود شوهرش چاقو داشته و با چاقو وارد خانه شدهبود دادگاه دستور تحقیق بیشتر در این زمینه را صادر کرد و ادامه رسیدگی به بعد از تحقیقات موکول شد.